به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ این بازیگر که در کارگاه انتقال تجربه چهاردهمین جشنواره فیلم مقاومت در پردیس ملت درباره ایفای نقش مادر یک شهید در فیلم «شیار ۱۴۳» صحبت میکرد، درباره این فیلم گفت: این فیلم توانست مخاطب زیادی پیدا کند و فراتر از آن به قلب مخاطبان نفوذ کند، چون قهرمان فیلم مادری است که به دلیل جنگ تحمیلی و ناخواسته وارد فضایی میشود و این فضا او را از نقطهای به نقطهای دیگر میبرد و در این سیر و سلوک به یقین و ایمان میرسد.
زارعی با بیان اینکه من به عنوان بازیگر گونههای مختلفی از فیلم را تجربه کردم اما کاری که در این فیلم کردم فراتر از کارهای دیگر بود، اظهار کرد: بازیگری که نقش پزشک یا مهندس یا خانهدار را بازی میکند، خود را جای آن شخصیت میگذارد و از دید او به اطراف نگاه میکند، اما در مورد نقش الفت در «شیار ۱۴۳» چنین شخصیتی دم دست نبود و من بیش از اینکه با مادران شهدا صحبت کنم تلاش کردم ذهن و روح خودم را بیدار کنم و در واقع من الفت را سر سجاده نماز پیدا کردم.
بازیگر فیلم «سربازان جمعه» ادامه داد: اگر کسی برای این فیلم نقد فنی و تکنیکی بیاورد، من مقابل او میایستم چون معتقدم کارگردان این فیلم خدا بود. بازی شدن نقش الفت در این فیلم از عمق وجود من بیرون آمد و تمام تلاشم را کردم که بر احوال الفت و افرادی مثل او متمرکز باشم. پایه و اساس بازیگری من در «شیار ۱۴۳» باوری است که به این اتفاقات دارم. متأسفانه ما در اطرافمان از این اعتقادات زیاد داریم، اما متأسفانه در سینما کمتر شاهد آن هستیم. یکی از سینماگرانی که چندی پیش با او صحبت میکردم به نکته جالبی اشاره کرد و گفت: بد است که ما در کشور شیعه زندگی میکنیم اما زیباترین صحنه وضو در سینما را آنتونی کوئین در فیلم «عمر مختار» ایفا میکند. در حالی که نه پدرش وضو میگرفته نه مادرش. این است که دردناک است و اگر در این حوزه وارد مباحث هنری و تکنیکی شویم قضیه را خیلی کوچک کردهایم.
مریلا زارعی با بیان اینکه من به این نکته رسیدم که بهترین حالت تمرکز و خلاقیت برای من سر سجاده نماز اتفاق میافتد، افزود: در این فیلم لحظاتی که بازیگر فراتر از نقش و تکنیک رفته بسیار زیاد است. این اولین باری است که من درباره بازیگری این فیلم صحبت میکنم. چیزی که «شیار ۱۴۳» را متفاوت کرد روحی است که در آن دمیده شده و من سعی کردم هر آنچه در چنته دارم رو کنم. من احساس میکردم نگاه و حال من باید حال آن شخصیت باشد. بازیگر نمیتواند ظهر باقالیپلو با مرغ بخورد و عصر نقش یک زن تکیده و رنجور را بازی کنم. مسائل تکنیکی هم در بازیگری مهم است اما من بر اساس تجربه احساس کردم این نقش نیاز به صیقل دادن خودم دارد.
وی با بیان اینکه تعلق خاطر من به این احوال و سینمای دفاع مقدس بود که باعث شد به این کیفیت در نقشم برسم، گفت: این اتفاق همین یک بار افتاد و به این معنا نیست که من به سطح بالایی از بازیگری رسیده باشم. من پس از این نقش دیگر از بازی در نقشهای مشابه اجتناب کردم نه به دلیل اعلام برائت و توبه، بلکه احساس میکردم نیاز دارم دوباره از لحاظ معنوی پر شوم.
زارعی ضمن اشاره به این موضوع که «وقتی برای اولین بار فیلمنامه را خواندم به نظرم یک تله فیلم بود و با هر کسی که مشورت میکردم میگفت کار خوبی برای بازیگری نیست» گفت: چیزی که «شیار ۱۴۳» را سینمایی کرد الفت بود که به این فیلم روح بخشید. من هم برای این نقش طراحی داشتم و میدانستم چه کار باید بکنم. همینطور خمیدگی الفت هم چیزی بود که من فکر میکردم باید نشان داده شود، اما کارگردان به شدت با آن مخالفت میکرد و من به شدت روی آن پافشاری میکردم. همه آدمها زحمت میکشند اما نتیجه آن در کار بازیگر دیده میشود. اگر بازیگر به کارش اعتقاد نداشته باشد روی مخاطب هم تأثیر نمیگذارد.
بازیگر فیلم «دختر» ادامه داد: من در زندگی از چیزهای مختلفی تأثیر گرفتم و در ناخودآگاهم نقش گرفته است. برای مثال برای سکانس پایانی «عمر مختار» وقتی او را بالای دار میبرند عینکش را از چشم برمیدارد و آماده این اتفاق میشود و بعد از اعدام هم یک افسر به جنازه عمر مختار ادای احترام میکند. من از خدا میخواستم کاری کند بعد از بازی در این نقش همه برای الفت و مادران شهدا ایستاده ادای احترام کنند.
مریلا زارعی گفت: جالب است که من این تأثیر معنوی را از یک فیلم بیگانه گرفتم و سینما یعنی این. به من چه که آنتونی کوئین چه زندگی داشت. برای من این مهم است که قطعاً باور داشت که چه چیزی را بازی میکند.
او با بیان اینکه من به عنوان بازیگر تجربه کردم و دیدم بازیگری در این نقشها هموزن نقشهای دیگر نیست و حال دیگری میخواهد، گفت: بازیگری حیطه مقدسی است و کار بازیگر در هر نقشی سخت است. من اگر یک بار دیگر بخواهم این فیلم را بازی کنم این اتفاق تکرار نمیشود، چون عنصر خلاقهای در آن وجود داشت که دیگر قابل تکرار نیست.
مریلا زارعی در پایان گفت: چیزهایی که در این جلسه گفتم به این دلیل بود که دیدم دو سه سال است درباره این فیلم صحبت و تحلیل فنی میشود درحالی که به نظرم اصلاً نمیشود این فیلم را تحلیل کرد. بازیگری واقعاً چیزی فراتر از شهرت و محبوبیت است و سیر و سلوکی است که بسیار دشوار است.
این بازیگر که در ابتدای این نشست جعبه کوچک قرمزرنگی را با خود آورده بود و توضیح درباره آن را به آخر جلسه موکول کرده بود، در آخر این جعبه را باز کرد که در آن تربت یک شهید تفحص شده بود. او در این باره توضیح داد: نقش الفت واسطهای شد که من به عزیزان نزدیکتر شوم. باید با بعضی چیزها پز داد و بلند بلند گفت که یادمان نرود. این را آوردم که بگویم من با این خاک مأنوسم. خاکی که استخوان عزیزانمان را پوشانده است. ما به این خاک مدیونیم.