فرهنگ امروز/ حسین هاشمپور:
«فرهنگ و هنر در منگنه» شاید رساترین توصیف از حال و روز این روزها باشد. راستش بدبینترین چهرههای هنری هم تصور نمیکردند دولت یازدهم در عرصه فرهنگ و هنر با چنین چالشهای دشواری روبهرو شود.
یک: دوازدهم مرداد تیتر این ستون: «هنرمندان رکورد دیوار سفارتها را شکستند»، کنایه از هجوم کمسابقه به حرفه و حریم هنرمندان داشت که حتی از بالارفتن از دیوار سفارتها هم پیشی گرفته بود؛ سلسله مناقشات با کنسرتها، حملات مشمئزکننده یالثارات یا استمرار نقدهایی با ادبیات سخیف در برنامه تلویزیونی هفت... . اکنون کتکخور هنرمندان، ملستر از همیشه شده است.
دو: جامعه هنری مطالباتی تلنبارشده دارد که برخی از آنها، مانند امکانات سختافزاری یا فرصتهای کاری، بیش از یک عمر زمان برده است و بدیهی است، میاندیشد همین امروز هم برای تحققشان دیر است؛ اما در مقابل، طیفی در پی تحدید فضای هنری است. حتی یک رصد سطحی هم روشن میکند، این روزها هنرمندان بدون رودربایستیتر از همیشه از دولت و حتی مجلس، احقاق حقوق خود را مطالبه میکنند، بیانیه میدهند، پرسشگری میکنند و نسل جوان هنرمند، امکانات خود را آنلاین با اقصی نقاط دنیا مقایسه میکند؛ عریضشدن خطوط قرمز را درک نمیکند، نمیفهمد چرا ساز در تلویزیون ممنوعالتصویر است، چرا در عصر اینترنت این همه شوراهای تصمیمساز و قوانین دستوپاگیر پیش روی اوست و... .
اما از دیگر سو، طیفی از جامعه در اندیشه به محاقبردن این حقوق است؛ گونه محدودی از هنر را برمیتابد، در هیچ رویداد هنری شرکت نمیکند؛ اما برای هنر نسخه مینویسد... . کشمکش اخیر بر سر یک همخوانی در قم، تازهترین نمونه از این پارادوکس است که تصویری تمامعیار را از دوقطبیشدن فضای هنر ترسیم میکند.
سه: عصر جمعه، بانو فرهیخته، لیلی گلستان، وقتی کتابش، «آقا صمد و ماهی سیاه کوچولو»، در هجدهمین دوره لاکپشت پرنده عنوان پنج لاکپشت را از آن خود کرد، به هنرآنلاین گفت: «بهخاطر این همه استعداد که هدر میرود متأسفم».
آری، تنبلی، بیانگیزگی و سرخوردگی کمترین آسیبهای دوقطبیشدن فضای هنر است؛ فضایی که شایسته ایرانی نیست که همه دنیا به احترام پیشینه فرهنگ و هنرش کلاه از سر بر میدارد.
روزنامه شرق