به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «بحران در جامعهشناسی نیاز به داروین» نوشته جورف لوپریاتو و تیموتی کریپن با ترجمه حسین حسنی از سوی انتشارات ترجمان علوم انسانی منتشر شده است.
در بخشی از پیشگفتار این کتاب آمده است: «نگرانی اصل این است که بحران در جامعهشناسی به قدری عمیق و فراگیر شود که دانش جامعه که زمانی مغرور بود، در معرض خطر حذف از دانشگاهها در ۲۵ تا ۳۰ سال آینده قرار گیرد. مشکلات ما بسیارند، اما به طور بنیادی، این بحران از ناکامی ما در کشف و استفاده از حتی یک قانون واحد یا اصلی نشأت میگیرد که به اندازه کافی کلی باشد تا بتواند شمار بسیاری از فرضیههایی را پیشنهاد کند که به طور منطقی با هم ارتباط متقابل داشته باشند. ناگزیر چنین ابزاری همچنین میتواند منطق موردنیاز برای مفهومپردازی و عملیاتی کردن، روشهای مناسب ابطالپذیری و بنابراین هدایت به سوی پیکره روبه رشدی از دانش نظاممند و انباشتی را فراهم کند؛ پیکرهای که توسط سلسله مراتبی از گزارههای نظری بازنمایی شده است و کل چهارچوب نهادی را در برگرفته است.
علاوه بر این، با توجه به ناکامیهای ما در کشف مستقلانه اصول کلی، باید همانند روانشناسی و انسانشناسی مدرن، این اصول کلی را با هر تغییر و تبدیلی که مناسب به نظر برسد، از علوم طبیعیای وام بگیریم که از نظر موضوعی به علوم اجتماعی نزدیکتر باشد. لذا ما باید تأکید کنیم که از نظر ما جامعهشناسی اگر بخواهد اصلاً چیزی باشد، باید یک علم باشد. از این رو آنهایی که در این نگاه با ما اشتراک نظر ندارند، این کتاب را بیفایده و حتی در تضاد با علائق پژوهشی خود خواهند یافت.»
این کتاب به سه بخش تقسیم شده است؛ نخست، فصلهای یک تا سه که نظری اجمالی به نویدهای نخستین جامعهشناسی میافکند؛ نویدی که ممکن است حاوی ویروس بحران بعدی باشد. در ادامه و در فصل بعدی تلاش شده تا بحران را ـ به ویژه در قالب اصطلاحات پیشنهاد شده خود جامعهشناسان ـ تعریف شود و نهایتا با بحثی کوتاه در فصل پس از آن، درباره برخی دلایل اصلی بحران نتیجهگیری ارائه شود.
با توجه به دیدگاه مولفان در مورد پیوند ضروری بین زیستشناسی تکاملی و جامعهشناسی، در بخش دوم ابتدا عناصر اصلی نظریه تکامل داروین از طریق گزینش طبیعی ارائه میشود(فصل چهارم).
سپس در فصل پنجم، بحثی بحثی مختصر در باب عناصر اساسی نظریه نوداروین که از حدود ۱۹۳۰ تکامل یافته، صورت میگیرد. قسمت نهایی بخش سوم متشکل از چهار فصل کاربردی است. فصول ششم و هفتم به جنبههای متعددی از رفتارهای متفاوت جنسی اختصاص یافته است؛ عناوینی که از گذشته دور در انحصار نظریهپردازان فمینیست بوده است.
اینجا و به ویژه در فصل ششم، چیزهایی را مییابید که زیان بیشتری برای بقای جامعهشناختی دارد. چنانکه دو تن از زنان منتقد تأکید کردهاند، فمینیستهای رادیکال نوعی از «آفرینشگرایی نوین» را ایجاد کرده که «درک متعارف را به چالش میکشد» و «با سنت آکادمیک که در مقام شعار، به آزادی بشر متعهد است، تناسبی ندارد»
به همین جهت، استراتژی مولفان در این بخش این خواهد بود که برخی استدلالهای فمینیستها را به شکلی انتقادی بررسی کرده و بکوشند تا با نشان دادن پیوندهای نظری بین آنها با مطالب ارائه شده در بخش دو، درک بهتری از آنها ارائه دهند.
دو فصل باقی مانده نیز به ترتیب به دو تلاش اختصاص یافته است: ۱. ارائه تبیینیِ تکاملی از پیدایش، عمومیتیابی و استمرار نظمهایِ مسلط (آنچه که جامعهشناسان آن را «قشربندی اجتماعی» مینامند) و ۲. به کارگیری رویکردی متناظر نسبت به عمومیت و تداوم قومیت و منازعات قومی در جامعه بشری.
کتاب «بحران در جامعهشناسی نیاز به داروین» با شمارگان ۵۰۰ نسخه در ۴۳۲ صفحه به بهای ۳۰ هزار تومان از سوی انتشارات ترجمان علوم انسانی روانه بازار نشر شده است.