به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ این روزها نمایشگاه پوسترهای علی وزیریان با عنوان «رنگ نجوا» در خانه هنرمندان ایران برپا شده است. این نمایشگاه شامل ۱۵ قطعه پوستر در ابعاد بزرگ با محوریت عاشورا است که به بیان روایتی متفاوت از این واقعه می پردازد. وزیریان در این نمایشگاه صحنه های متفاوت عاشورا را با سبک شخصی که تلفیقی از استفاده حروف و نقاشی و خوشنویسی گرافیکی است، بر مبنای فرازهایی از زیارت عاشورا به تصویر کشیده است.
نمایشگاه «رنگ نجوا» تلفیقی از تصویرسازی و تایپوگرافی است و همنشینی این دو با هم جلوه ای خاص به پوسترها داده چرا که معمولا این دو فضا را در آثار نمایشگاهی جدا از هم می بینیم. وزیریان در پاسخ به اینکه چه شد تصویرسازی و تایپوگرافی را با هم در پوسترهای عاشورایی کنار هم نشانده است گفت: این پوسترها حاصل کار تدریجی است که انجام آن را حدود یک دهه قبل آغاز کردم و مجموع آنها بیش از ۳۰ اثر است که تقریباً نیمی از آنها را در نمایشگاه حاضر ارائه شده است. مبنای طراحی این پوسترها زیارتنامه عاشوراست پس حروف و کلام عنصر اصلی کار می شوند و از این منظر بی راه نیست که کلمات همسنگ سایر عناصر بصری در پوستر قرار گیرند.
این طراح پوستر ادامه داد: ابتدا کار را با تمرکز روی حروف نستعلیق و ترکیب بندی و تلفیق آن با بافت ها و نقوش تزئینی و تصویرسازی های گرافیکی ایزومتریک از گره چینی های سنتی در معماری اسلامی آغاز کردم که در این مسیر حروف و کلمات و فراز انتخاب شده از زیارت عاشورا در پلان اول قرار می گرفت و مجموع عناصر تزئینی در پس زمینه. اولین کار از این مجموعه پوستر «والوتر الموتور» است که در ابتدای نمایشگاه قرار دارد.
وزیریان در توضیح ادامه روند کار روی باقی آثار نمایشگاه توضیح داد: سه اثر دیگر از این دوره در نمایشگاه ارائه شده که هر کدامشان با وجود سبک و سیاق واحد و نزدیکی که به یکدیگر دارند اما تغییرات تدریجی را نشان می دهند به عنوان مثال در پوستر «محیای محیا» با جود اینکه هنوز قلم نستعلیق در دیزاین کار حاکم است اما قالب پوستر بسیار وامدار عناصر نقاشی انتزاعی است.
وی ادامه داد: پس از طراحی تعدادی پوستر با این روش به ذهنم رسید جای تصویر در آنها خیلی خالی است. فکر کردم به کارگیری نقوش تزئینی در کنار حروف نگاری با فونت نستعلیق این فرازها تقریباً همان کاری است که پیش از این در کتیبه ها در کنار خوشنویسی اشعار و نوحه های عاشورایی اتفاق افتاده بود به همین دلیل سراغ نوعی از تصویر سازی عاشورایی رفتم که نمایش شمایل ها در آن شبهه و ایراد فقهی نیز نداشته باشد. «نقاشی قهوه خانه» هنری با قدمت طولانی است که در هنر مذهبی عامیانه حیات داشته و هیچ یک از بزرگان دینی شیعه نیز نسبت به آن موضع منفی نداشتند بنابراین برش هایی از این نوع نقاشی را با ساختاری گرافیکی در تلفیق با تایپوگرافی دیزاین کردم.
تصویر کردن گلستانی که از دل فاجعه ای خونین و مصیب بار هویدا شده است
وزیریان در پاسخ به پرسش دیگری در باره اینکه عموما انتظار می رود پوسترهای عاشورایی با رنگ های تیره کار شوند اما چگونه است که شما از تمام رنگ ها برای بیان حستان درباره عاشورا و محرم سود جسته اید نیز بیان کرد: حذف خون و رنگ قرمز و مشکی از شروع به کار اولین پوسترها آغاز شد و ریشه این حذف یا به قول شما این سنت شکنی چند چیز بود که مهمترین آن برمی گردد به این تعبییر حضرت زینب کبری (س) در مورد فاجعه خونین کربلا که فرمودند: «و ما رأیتُ الاّ جمیلاً...؛ هیچ چیز جز زیبایی ندیدم.» یا به قول شاعر: گر به اقلیم عشق رو آری/ همه آفاق گلستان بینی.
وی در ادامه اظهار کرد: با عنایت به این کلام پرمعرفت و حکمت حضرت زینب کبری (س) تلاش کردم از زاویه و منظری دیگر زیارت عاشورا را روایت کنم و سعی من در به تصویر درآوردن گلستانی که از دل فاجعه ای خونین و مصیبت بار هویدا شده است، بود. مجموعه ای کلامی و بصری که هم شمایل امام و اولیا در آن است و هم اشقیا اما هر یک با بیان و ساختار گرافیکی که با فراز انتخاب شده از زیارت متناسب و مرتبط است به تصویر درآمدهاند. ناگفته نماند که دو نماد رنگی سرخ و مشکی به هیچ وجه از کل مجموعه حذف نشدهاند اما از آنجا که در نمایشگاه حاضر تعداد کمی دارای این دو ویژگی رنگی هستند و البته شکل ارائه آنها نیز با آنچه تاکنون در غالب پوسترهایی عاشورایی می بینیم تفاوت دارد به نظر میرسد که این رنگها کمتر به کار رفته اند. برای مثال در دو پوستر در نمایشگاه حاضر که با الهام از شعری سرودۀ احمد عزیزی آنها را ساختم، خون بطور مشخص در طراحی آن به کار گرفته شده اما نه به شکل اغراق شده. عزیزی در شعرش می گوید: جای خنجر در خراش جامه هاست / لکه ی خون بر زیارتنامه هاست.
گرافیک را نمی توان نمایشگاه ها و رویدادهای فرهنگی حذف کرد
سوال دیگر از این هنرمند گرافیست پیرامون این اظهارنظر بود که جای هنر عاشورایی در گالری ها نیست بلکه در هیات هاست. وزیریان در این باره گفت: سال ها پیش در گفتگو با روزنامۀ استرالیایی «ایج» گفتم که آثار گرافیک برای این خلق نمی شوند که در یک اتاق یا یک محدوده جغرافیایی بمانند یا محبوس شوند. این آثار برای انتقال مفهوم و معنایی که طراح در ذهن دارد و برای دیده شدن و ارتباط داشتن با مردم خلق می شوند و باز در یک سخنرانی که همان سال در کنفرانس طراحی گرافیک «ای جی آیدیا» در ملبورن داشتم روی این معنا تاکید کردم که اساساً گرافیک هنر موزه ها و گالری ها نیست اما معنای حرفم این نبوده و نیست که ارائه و نمایش آثار گرافیک از نمایشگاه ها و رویدادهای فرهنگی حذف شوند.
وی در پایان صحبتهایش اشاره کرد: برایتان مثالی می آورم؛ وقتی همین سوگواره پوسترهای عاشورایی را یک دهه قبل راه انداختم و بعد برپایی آن را به حوزه هنری واگذار کردم، قصدم این بود که با اعلام فراخوان جمعی برای مشارکت طراحان گرافیک و برپایی یک نمایشگاه مستمر سالانه ذائقۀ مخاطبان را در حوزه هنرهای بصری ایام محرم و صفر تغییر دهم که به لطف خدا این اتفاق افتاد. خیلی ها به خاطر دارند که تقریباً عموم آثار تصویری آن ایام برای تاسوعا و عاشورای حسینی به پرده های نقاشی نازل و پر از خون و خشونتی محدود می شد که چهره شخصیت های مذهبی و امامان و اولیا در آنها غالباً صورت هایی شبیه به نقاشی پلاکاردهای هندی و پاکستانی بود اما می بینیم امروز علی رغم فاصلۀ زیادی که با هنر فاخر و در خور شأن این واقعه داریم اما ذائقه ها تغییر کرده و طراحی گرافیک جایگزین آن نقاشی های بی هویت و سخیف کوچه بازاری شده است. پس ارائه آثار عاشورایی در گالری یا مکان هایی از این دست اگر هدف دار و مهندسی شده باشد می تواند برای به اشتراک گذاشتن ایده های تازه به ویژه برای طراحان موثر باشد.