به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ مصطفی جمشیدی داستان نویس و منتقد ادبی با اشاره به انتخاب «باب دیلن» موزیسین و ترانهسرای آمریکایی به عنوان برگزیده نوبل ادبی ۲۰۱۶ عنوان کرد: به نظرم دانش داوران باستانی جایزه ادبی نوبل نم کشیده است و سندرم کشف و بی حاشیه بودن در این سالها نتوانسته توقعات هواداران این جایزه را در جهان برآورده سازد.
وی ادامه داد: ادبیات آمریکایی در گذشته غولهای بزرگی داشته که بر ارزشهای ضد تبعیض نژادی و مساوات و ستیهندگی اجتماعی نظر داشته اند، غولهایی چون ویلیام فاکنر و همینگوی و جان دوس باسوس حتی...البته بودهاند نویسندگان بزرگی چون خالق سلاخ خانه شماره ۵ که با وجود نوشتن رمانهای حیرت انگیزی نتوانستهاند از فیلترهای خاص بنیاد نوبل عبور کنند. کورت ونه گات عرصه بمبارانهای عظیم جنگ دوم جهانی را که متفقین انجام داده بودند در شهر درسن آلمان به تصویر کشیده بود و این با مبانی بیحاشیه بودن این نویسندگان در انتخابها در تباین بود.
جمشیدی افزود: غفلتهای عظیم بنیاد نوبل در طی این سالها نشان میدهد نسلی از ناداوارن در میان آکادمیسینهای بنیاد نوبل متولد شده و در راس قرار گرفتهاند و این میراث به آسان بدست آمده از گذشتگان و اعقاب سویدی بدل به مراسمی بی رمق و افسرده شده است تا هیجانی قابل ادراک.
این نویسنده ادامه داد: در میان نویسندگان هر نسلی و هر زبانی نمونههای بسیار زیادی را میتوان مثال زد که بنیاد نوبل دانسته از میان آثار آنها گذشته و بی تفاوتی و کاهلی و بعضا حب و بغض را به اثبات رسانده است. حتی نگاهی سرزده و از سر تصادف به کنج کتابخانهها نویسندهای بزرگ به نام هایپر لی را به یادمیآورد. کشتن مرغ مقلد به عنوان متنی اصیل درباره اصالتهای انسانی و ضد نژادپرستانه در خود آمریکا مطرح بوده است و ظرفیتهای تجدید چاپهای متعدد این رمان در زبان انگلیسی و خلاقیت های ادبی این زن آمریکایی زبانزد سالیان سال در دایره نظر و منظر بوده است.
جمشیدی تصریح کرد: به نظر میرسد در تمایزطلبی برای گزینش نامهایی در کنج امن، نگاهی مذهبی - مثلا یهودی- بی تاثیر نبوده است. در حقیقت سالها مهارت این ناجیان نابخرد ادبیات در کمیته گزینش، صرف خلاقیتهایی برای گمکردن دلایل به منظور انتخاب نام و ملیتها بوده است، نه راهی برای معرفی خلاقیتها در ادبیات. به باور من باید یکبار هم به همین منجیان آماتور ادبیات در تشویق خلاقیتهایشان جایزه داد و نه برای برگزیدگانشان.
وی ادامه داد: عصر معرفی آهنگسازان مورد مصرف متکثر روزانه و متکثر شده در میلیونرها نوار و نه کتاب به جای معرفی غول ها یا معرفی نام هایی خردهپا همچون مودیانو فرارسیده است و در مقابل عصر غولهای ادبی چون همین خانم هایپر لی که تر سیم هنرمندانه و کودکانهای از مساوات و عدالت را در روح ادبیات سرشته و یا اسماعیل کاداره که آثارش با مکبث مقایسه شده و یا دیگر نابغههای مانده در صف به سر رسیده است.
جمشیدی در بخشی دیگر از اظهار نظر خود درباره جایزه ادبی نوبل گفت: عارضه نگاه تبعیض آمیز به زبانهای فارسی و عربی و هندی و... از دیگر ویژگیهای این نوداوران نوبل است. امسال داوران برای فرار از انتقاد به سراغ آمریکاییها رفته است. زیرا سالها بود منتقدان این جایزه میگفتند جز یهودی بودن و جز اروپایی بودن کمتر شانسی برای دیگران باقی مانده است.
وی در پایان افزود: در جبران این کمبودها و بی عدالتیها در نادیده گرفتن جهان سوم باید نهادهایی در این کشورها با زبانهای عربی و هندی و فارسی و ...شکل گیرد که وجاهت به غارت رفته در میان ادبیات جهان و داوریهای مغتنم را جبران و آن را به ارمغان آورد.