به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ نشست نقد و بررسی مجموعه ششجلدی «ماجراهای خاله سوسکه و آقا موشه» نوشته سوسن طاقدیس با حضور نویسنده اثر، حسین فتاحی، فاطمه مشهدیرستم، حمیدرضا سیدناصری(مدیر انتشارات ذکر) و سمیه علیپور (تصویرگر مجموعه) عصر دوشنبه ۲۶ مهرماه ۱۳۹۵ در سرای اهل قلم برگزار شد.
سوسن طاقدیس در این نشست، مجموعه «ماجراهای خاله سوسکه و آقا موشه» را بازآفرینی قصه خاله سوسکه و نه بازنویسی آن دانست و افزود: نویسنده خلاق میتواند داستان تازهای بیافریند و بهتر است خود را درگیر بازنویسی نکند چراکه در بازنویسی هیچ اتفاق تازهای نمیافتد و همان داستان تکرار میشود.
نویسنده داستان «جوراب سوراخ» با اشاره به اینکه بیژن مفید، هنرمندانهترین بازآفرینی را از داستان خاله سوسکه داشته گفت: من از بچگی با نمایش «شهر قصه» بزرگ شدهام و همیشه ماجراهای خاله سوسکه و آقاموشه برایم جالب بوده است. خود من هم در این مجموعه کوشیدهام تا داستان تازهای خلق کنم و ماجرای خاله سوسکه من هیچ ارتباطی به آن قصه فولکلوریک ندارد.
طاقدیس با اشاره به اینکه خاله سوسکه در این داستان، نماد زن ایرانی و حتی در شکل کلیتر نماد انسانهای ضعیفتر است گفت: «خاله سوسکه» نماد زن در جوامع سنتی است؛ زنی که تضعیف شده و حتی در این داستان، خاله سوسکه میتواند نماد انسانهای ضعیف شده اجتماع باشد که می توانند پرواز کنند و خود را از شرایط موجود نجات دهند. برای مثال، پدر من دلش میخواست من پزشک شوم نه نویسنده اما من دو بال برای پریدن داشتم و با آن به پرواز درآمدم.
نویسنده مجموعه «ماجراهای خاله سوسکه و آقا موشه» با انتقاد از تکراری بودن کتابها گفت: من میخواستم کتابی درباره زندگی حضرت فاطمه(س) بنویسم. نزدیک به ۲۰۰۰ عنوان کتاب درباره ایشان نوشته شده که همه تکراری است. من نمیدانم چه اصراری به این همه تکرار وجود دارد؟ چرا نویسندگن ما به آن بخش از زندگی حضرت فاطمه نپرداختهاند که هنوز به همسری امام علی(ع۹ در نیامده بود و با این بزرگوار در یک خانه زندگی میکرد؟ بسیاری از بچههای ما ناچارند با پسرعمو یا دخترعموی نامحرم خود در یک خانه زندگی کنند آیا نگارش همین بخش از زندگی این دو عزیز نمیتواد الگویی برای این بچهها باشد؟
خداوند، مسایل عمومی بشر را در قالب قصه توضیح داده است
حسین فتاحی، در این نشست به ارائه توضیحاتی درباره بازآفرینی ادبیات کهن پرداخت و گفت: اینکه از قصهای استفاده و آن را با نگاهی متفاوت و جدید بیان کنیم، از زمان گذشته وجود داشته است؛ مانند کارهایی که روی «شاهنامه»، «لیلی و مجنون»، «مثنوی» و سایر آثار ادبیات کهن از دیدگاههای مختلف انجام شده است.
این نویسنده و منتقد ادبی، در ادامه بازآفرینی مجموعه «خاله سوسکه و آقا موشه» را نیز در همین راستا دانست و افزود: در این مجموعه هم از قصه اصلی خاله سوسکه استفاده شده که از زمان گذشته همواره نقل میشده است. بهنظر من هرکسی که برای نخستینبار این قصه را خلق کرده، کار بسیار هنرمندانهای انجام داده است و ریتمی که در گفتوگوها مورد استفاده قرار میگیرد، ترکیب شخصیتهایی که در داستان وجود دارد، آموزشهایی که در موارد مختلف مانند آداب ازدواج کردن در زمان گذشته و آموزش دادن برخوردهای درست با فرزندان، سبب ماندگاری این اثر شده است.
فتاحی بیان کرد: همچنین قصه اصلی خاله سوسکه بازگوکننده نگاه نامنصفانهای است که نسبت به زن در زمان گذشته مخصوصا درباره ازدواج کردن وجود داشته و بیانکننده اهمیت نوع گویش فرد در پذیرش مساله ازدواج است. نکته دیگر این است که در داستان قبلی خاله سوسکه، همه شخصیتهایی که خاله سوسکه با آنها مواجه میشود، انسان هستند، ولی آقا موشه مقداری به او نزدیکتر است و هر دو غیر انسان هستند.
به گفته نویسنده مجموعه «پیامبران»، پیام قصه خاله سوسکه، یک پیام عام است و در این داستان به فداکاری، روحیه همکاری و زندگی مشترک پرداخته شده اما نویسنده این پیام و مفهوم عام را برای کودکان بازآفرینی کرده و در این کار موفق بوده چرا که بدون دادن پند و اندرز به قصهگویی پرداخته است.
فتاحی، قصه را موثرترین قالب برای ارتباط با مخاطب برشمرد و افزود: خداوند در قرآن، مسایل عمومی بشر را در قالب قصه مطرح کرده چراکه خدا، ضمیر آدمها را به خوبی میشناخته؛ انسان هم جانشین خداوند است و میتواند بسیاری مفاهیم و موضوعات را در قالب قصه مطرح کند.
«ماجراهای خاله سوسکه و آقا موشه»، ما را به صلح دعوت میکند
فاطمه مشهدی رستم نیز در این نشست مجموعه «ماجراهای خاله سوسکه و آقا موشه» را یک اقتباس دانست و گفت: طاقدیس در این کارها یک قصه جدید را بازگو کرده و مسائل مختلفی را بیان کرده است و قصهای که قدمت طولانی دارد و جایگاه خودش را در ادبیات ما باز کرده، با نگاه تازهای نوشته است.
این نویسنده و منتقد ادبیات کودک در ادامه به سایر نکات این مجموعه اشاره کرد و افزود: نکته مهم دیگر جنبه تربیتی و آموزشی است که در کل قصهها مورد توجه قرار گرفته است. حتی در قصه نخست هم که به نوعی تحقیر کردن جنس مونث توسط همجنس خودش که هنوز در برخی جوامع فعلی ما هم وجود دارد، بدون اینکه توجهی به مقاوم و ارزش زن شود را به تصویر میکشد، میبینیم که میخواهند با بریدن بال و پر خاله سوسکه او را به یک ابزار تبدیل کنند و پیام قصه و مفهومی که را به مخاطب منتقل میکند که گرچه تا حدی بزرگسالانه و نزدیک به روابط انسانی است، اما مانعی برای پذیرش محتوا توسط کودک نیست و سوالاتی را در ذهنش ایجاد میکند که قطعا از بزرگترهایش میپرسد.
وی ادامه داد: نکته بعدی آموزش روابط صلحآمیز و آشتیجویانه در زندگی است. ما میبینیم که خاله سوسکه و آقا موشه گاهی از دست هم ناراحت میشوند و همه اینها به نوعی نشاندهنده عدم شناخت افراد نسبت به نقاط ضعف و قوت یکدیگر است که در این مجموعه به خوبی و سادگی توضیح داده شده و به آشتی ختم میشود و برای کودک آموزنده است.
مشهدی رستم همچنین بیان کرد: مساله بعدی که در این مجموعه به کودک آموزش داده میشود این است که در مواجهه با مشکلات مختلف، اعتماد به نفس داشته باشد و به مشکلاتش فکر کند و برایشان راهحل بیابد. نکته دیگر مثبتاندیشی در قصه است؛ اینکه کودک از مسائل منفی دوری کند و نکات مثبت را ببیند، بهتر فکر کند و در راه رفع مشکلاتش از آنها استفاده کند تا انسان موفقی باشد.