به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه شرق؛ این روزها از شدت و دامنه طنابکشی منتقدان با هیأتمدیره خانه موسیقی کاسته شده؛ هرچند منتقدان همچنان بر سر مواضع خود ایستادهاند. در تازهترین رویداد، هیأتمدیره خانه موسیقی در جلسه روز یکشنبه ۲۵ مهر با اکثریت آرا حمیدرضا نوربخش را بهعنوان مدیرعامل دوره جدید ابقا کردند.
جلسه روز یکشنبه هیأتمدیره خانه موسیقی با حضور داوود گنجهای، سیدمحمد میرزمانی (رئیس هیأتمدیره)، تقی ضرابی، هنگامه اخوان، مسعود شعاری، حمیدرضا نوربخش (از اعضای هیأتمدیره)، آذر هاشمی (بازرس) و حمیدرضا عاطفی (مدیر اجرائی خانه) در ساختمان فاطمی برگزار شد. اعضای هیأتمدیره در این جلسه در ادامه جلسات قبل به بررسی برنامهها و سوابق کاندیداهای پیشنهادی برای سمت مدیرعاملی پرداختند که در نهایت هیچکدام از برنامهها و سوابق افراد نتوانست اعتماد اعضای هیأتمدیره را برای قبولی سمت مدیرعاملی خانه موسیقی جلب کند. در پایان اعضا با اکثریت قاطع آرا حمیدرضا نوربخش را بهعنوان مدیرعامل جدید برگزیدند. داوود گنجهای معتقد است در ١٦سالی که خانه موسیقی شکل گرفته، حمیدرضا نوربخش بهترین گزینه مدیریتی بوده. او درباره ابقای نوربخش به «شرق» میگوید: «من از همان آغاز که حسین علیزاده مدیرعامل خانه موسیقی بود، برای کمک به او قائممقام خانه موسیقی بودهام. بهجرئت میگویم نوربخش توانسته بنا بر ارتباطاتش در پست مدیریتی خانه موسیقی بنشیند و اینبار نیز بنا بر اصرار هیأتمدیره که درواقع کمتر کسی توان اداره آن را دارد، دعوت شده که همچنان در انتخابات شرکت کند و با اکثریت آرای حاضران ابقا شود».
گنجهای معتقد است خانه موسیقی با بودجه اندک دولتی و حق عضویت اعضا اداره میشود که تاکنون ٨٠ درصد اعضا نیز از دادن حق عضویت امتناع کردهاند بنابراین برخلاف نظر منتقدان که مدعی شدهاند در اینجا حیفومیلی صورت گرفته است باید گفت اصلا چنین چیزی ممکن نیست و حتی او که عضو هیأتمدیره است، برای رفتن به جلسات از جیب خودش کرایه تاکسی را نیز میپردازد. اما منتقدان چه میگویند؟ کیوان فرزین، پژوهشگر و منتقد موسیقی، برایش چندان اهمیت ندارد که حمیدرضا نوربخش مدیرعامل باشد یا نباشد؛ چون مسئلهاش بسیار حساستر و بنیادیتر از این حرفهاست. میگوید خانه موسیقی باید یک نهاد صنفی باشد و بنابر اصول دموکراتیک اداره شود که در چند سال اخیر این مهم در حد یک ادعا بوده است و در آن فعالیتهای صنفی انجام نمیشود و نگاه دموکراتیک نیز در اداره آن وجود ندارد. او برای بیان انتقاد خود به ١٥ تا ١٦ هزار عضو احتمالی خانه موسیقی اشاره میکند و میپرسد این انتخاب اخیر برایند خواست چند درصد از این اعضاست؟ درحالیکه خانه موسیقی اگر وظیفهاش را که باید صنفی باشد، بهدرستی انجام دهد، امروز بسیاری برای انجام امور روزانه و گرفتن تسهیلات لازم به آنجا مراجعه خواهند کرد. او تأکید میکند که اگر خانه موسیقی بر وظیفهاش اصرار میورزید، ما امروز نسبت به حضورمان در آنجا حساس میشدیم، اما امروز حساسیتمان برای این است که چرا نباید به وظایف صنفیاش توجه کند؟
کیوان فرزین معتقد است خانه موسیقی اگر یک کانون یا مجتمع و مؤسسه فرهنگی بود، بحث فرق میکرد درحالیکه در اینجا که باید امور صنفی رعایت شود، همه افراد از یک استاد بنام تا نوازنده بدون نام با حقوق برابر در آن، امور صنفیشان پیگیری و تسهیلات برای ایشان در نظر گرفته شود. این اولیهترین حقوق شهروندی است که در یک نهاد صنفی بهدنبال آن هستند. او در ادامه به استفادهنشدن از پتانسیلهای لازم در بخش مدیریتی موسیقی انتقاد میکند که در تمام این ٣٠، ٤٠ سال اخیر فقط محدود به حلقهای است که به اندازه انگشتان یک دست هم نیستند و پیوسته در مراکز و نهادهای مرتبط با موسیقی بهعنوان مدیر فعالیت کرده و همواره هم نسبت به وضعیت موسیقی معترض بودهاند با آنکه بنابر تصمیمات و سیاستهای آنان، این وضعیت در این سالها شکل گرفته است. فرزین معتقد است در این مدار بسته مدیریتی دیگر امکان رشد و بالندگی افکار جوان و نوجو موجود نیست و همه مدیریت به همین حلقه بسته محدود شده است. بنابراین در چنین وضعیتی انتظاری از خانه موسیقی هم نیست که بخواهد یا بتواند به شکل صنفی و بنابر ایده درست دموکراتیک اداره شود.