شناسهٔ خبر: 46834 - سرویس دیگر رسانه ها

این همه تنگ نظری روا نیست!/ روایت مهدی غبرایی از کتاب‌های منتظر مجوز

مهدی غبرایی با وجود اکراهی که برای ممیزی ترجمه‌هایش داشت، به این موضوع تن داد تا این آثار بتوانند مجوز انتشار بگیرند ولی برخلاف انتظارش این اتفاق نیفتاد. 

فرهنگ امروز/ندا آل‌طیب:

مهدی غبرایی با وجود اکراهی که برای ممیزی ترجمه‌هایش داشت، به این موضوع تن داد تا این آثار بتوانند مجوز انتشار بگیرند ولی برخلاف انتظارش این اتفاق نیفتاد.  این مترجم که مدت‌هاست در انتظار صدور مجوز چند کتاب تازه‌اش مانده، از مسوولان وزارت ارشاد گله دارد که تاکنون این مجوزها را صادر نکرده‌اند و پاسخ روشنی هم نمی‌دهند. غبرایی که بیشترین آثار هاروکی موراکامی را به فارسی برگردانده است، درباره انتشار کتاب «جنگل نروژی» که گفته می‌شود یکی از بهترین آثار موراکامی است، به «اعتماد» می‌گوید: «از مسوولان وزارت ارشاد گله دارم چون با اینکه با اکراه کامل به سانسوری که آنها خواسته بودند، تن دادم هیچ پاسخ مشخصی برای مجوز این کتاب از آنان نگرفتم. جالب اینجاست که خود من حاضر نشدم کتاب را سانسور کنم و با مشورت با ناشر از دوستی خواستم تا این محبت را بکند اما متاسفانه هنوز هیچ خبری از صدور مجوز نیست.» او اطمینان دارد که «جنگل نروژی» کتاب بسیار شیرینی است و اگر چاپ شود، حتما فروش بسیار بالایی خواهد داشت.  اما این تنها کتابی نیست که در انتظار صدور مجوز مانده است و غبرایی بیشتر ناراحت است که اثر مشهور همینگوی نیز در وضعیت مشابهی به سر می‌برد: «نزدیک شش سال است کتاب «ناقوس‌ها برای که به صدا در می‌آیند؟» را ارایه کرده‌ام اما هنوز مجوزش را نداده‌اند و یک کلمه هم نمی‌گویند که چرا چنین است. درحالی که همینگوی نویسنده محجوبی است و کتاب‌هایش مشکلات چندانی ندارد. ضمن اینکه خود من در حد توانم شوون کشور را رعایت کرده‌ام اما این همه تنگ‌نظری برای صدور مجوز روا نیست. به هر حال این ترجمه کامل است و تمام اصطلاحات فرانسوی و اسپانیایی را مدنظر داشته‌ام چون با حفظ احترام به ترجمه نسل قبلی، ترجمه قبلی این رمان را که با نام «زنگها برای که به صدا در می‌آید» منتشر شده بود، کامل نمی‌دانم. هرچند نسل ما با خواندن همین ترجمه‌ها، همینگوی را شناختیم.»اما داستان مجوز همچنان ادامه دارد. «تربیت اروپایی» رومن گاری، «هرگز ترکم نکن» ایشی گورو هم دیگر آثاری است که غبرایی برای ترجمه ارایه کرده و بلاتکلیف مانده است. این مترجم بابت ترجمه برادرش هم گله دارد. «سفر به انتهای شب» کتابی است که زنده‌یاد فرهاد غبرایی ترجمه کرده بود اما این کتاب هم مجوز نگرفته و غبرایی غمگین است که نسخه‌های افستی و قاچاق این آثار دست به دست می‌شود و آنچه در این میان ضایع می‌شود، حق نویسنده، ناشر و مترجم است. او اما برخلاف برخی همکارانش معتقد است که کتاب‌های تالیفی آسان‌تر از کتاب‌های ترجمه شده از سد ممیزی می‌گذرند: « از آنجاکه جزو داوران جایزه مهرگان هستم، سالی چندین رمان و داستان کوتاه می‌خوانم و اتفاقا دیده‌ام که درمورد کتاب‌های تالیفی سهل‌تر برخورد می‌شود. البته این موضوع باعث خوشحالی است. اما در هر حال نباید فراموش کنیم ادبیات آینه جامعه است و باید محاسن و کژی‌ها را کنار هم نشان دهد. نشان دادن صرف خوبی‌ها، یک کار قلابی است.» اما همه این مسائل باعث نشده که مهدی غبرایی دلسرد شود. او بیش از یک سال است که وقت خود را برای ترجمه اثر دیگری از موراکامی متمرکز کرده است. رمانی سه جلدی که ترجمه دو جلدش به پایان رسیده و غبرایی پیش بینی می‌کند تا پایان امسال جلد سوم هم کامل ترجمه شود.  این رمان که نام آن «١Q٨٤» است اثر حجیمی که ترجمه فارسی آن هم حدود ١٥٠٠ صفحه خواهد شد.  داستان موراکامی هم مانند رمان جورج اورول در سال ١٩٨٤ می‌گذرد. آن‌گونه که غبرایی می‌گوید این رمان روایتگر داستان دختری به نام آئومه و جوانی به نام تنگو است که به صورت یک فصل در میان روایت می‌شود. این جوان با سازمانی که با زن‌ستیزی مبارزه می‌کند، همکاری دارد و مردانی را که تجاوز به  عنف می‌کنند، به صورت خیلی ظریفی می‌کشد. این دو شخصیت که از کودکی با هم همکلاس بوده‌اند، در گرماگرم زندگی یکدیگر را گم می‌کنند.  در این رمان علاوه بر این داستان عاشقانه با فرقه‌های مختلف ژاپنی و ارتباط آنها و دست داشتن‌شان در امور گوناگون آشنا می‌شویم. در این رمان نیز آدم کوچولوها و دنیای غریب‌شان خواننده را به فضای سوررئال می‌برد.  مهدی غبرایی قصد دارد انتشار این رمان را نیز همچون دیگر آثار موراکامی به انتشارات «جیحون» بسپارد.

روزنامه اعتماد