به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ رئیس آکادمی آموزش روسیه و معاون رئیس انجمن زبان روسی در گفتگو با «آژانس اخبار شهری مسکو» از پیشنهادش مبنی بر حذف کتاب «جنگ و صلح» و چند اثر داستایفسکی از برنامه درسی دانشآموزان خبر داد چرا که به اعتقاد وی این آثار فلسفی هستند و نیاز به بحث و بررسی دارند و کودک نمیتواند عمق این آثار را درک کند.
«لودمیلا وربیتسکایا» رئیس آکادمی آموزش روسیه و معاون رئیس انجمن زبان روسی اظهار کرد که به احتمال زیاد رمان «جنگ و صلح» اثر لف تولستوی را از برنامه درسی دانشآموزان حذف کرده و فرهنگ اسلاو را به جای آن میگذارند. وی درباره درس زبان روسی در آزمون جامع سراسری پایان دوره تحصیلات همگانی، صحبت و ضرورت اعمال تغییرات در تربیت کادر مدرسین را هم بیان کرد.
در ادامه متن گفتگوی یادشده را که از سوی رایزنی فرهنگی ایران در مسکو، به فارسی ترجمه و برای انتشار در اختیار مهر قرار گرفته است، میخوانید:
* خانم وربیتسکایا، امروز تعداد فارغالتحصیلان مدارس که در رشتههای علوم طبیعی ادامه تحصیل میدهند، بیشتر میشود. به اعتقاد شما، این مساله به علوم انسانی صدمه نمیزند؟ آیا با این شرایط دلیلی برای اصرار و اجبار به قرار داشتن ادبیات در فهرست دروس امتحان جامع سراسری وجود دارد؟ به نظر شما برای بالابردن محبوبیت رشتههای علوم انسانی چه کار باید کرد؟
این موضوع که دانشآموزان بعد از پایان دوره تحصیلات همگانی به رشتههای فیزیک و شیمی علاقه نشان میدهند، بد نیست. به هر حال چرخش به طرف علوم طبیعی هم کاملاً درست است. چند سال پیش عمده دانشآموزان به سراغ رشتههایی همچون حقوق و علوم انسانی میرفتند و بسیاری از دانشگاهها بدون توجه به محور اصلی فعالیتهایشان، دانشکده حقوق باز کردند.
متاسفانه به طور کل توجه به رشتههای علوم انسانی کم است. به نظر من مهم نیست که دانشجو در چه دانشکدهای تحصیل میکند، مهم این است که دروس علوم انسانی حتماً در بین دروس اجباری تمامی رشتهها باشند. کسی که با میراث ارزشمند انسانی آشنا باشد، یعنی هم تدریس و هم روانشناسی را بداند، فرقی هم نمیکند تا چه اندازه، آنوقت در محیط کار میتواند سنجیده تصمیمگیری کند.
در خصوص درس ادبیات برای امتحان جامع هم اگر به من باشد، امتحان را اجباری میکنم. چون ندانستن ادبیات به هیچ وجه قابل توجیه نیست و ما لایه فرهنگی بزرگی را از دست میدهیم. در کنار دروسی همچون ریاضی و غیره، دانستن زبان و ادبیات روسی مهم است. اما انجام این کار در آینده نزدیک ممکن نیست، زیرا ما به این فکر میکنیم که چطور بخش شفاهی زبان روسی را در امتحان جامع برگزار کنیم. برای ادبیات هم هنوز کار زیادی انجام نشده است.
* درباره امتحان شفاهی زبان روسی توضیح دهید. این امتحان به چه صورت برگزار میشود؟
بخش شفاهی زبان خارجی را آماده کردهایم. اما تعداد فارغالتحصیلانی که امتحان زبان خارجی میدهند، با زبان روسی برابر نیست. به همین خاطر ما باید این مساله را خوب حل و فصل کنیم. سال ۲۰۱۷ امتحان شفاهی را برای کلاس نهمیها برگزار میکنیم تا برای سال ۲۰۱۸ آن را در امتحان جامع بگنجانیم. مهم این است که بتوانیم پاسخ دانشآموزان را ثبت کنیم و بعد روی آن کار کرده و ارزیابی درستی داشته باشیم.
سوالات ممکن است به شکل مونولوگ یا بحث آزاد باشد تا میزان تسلط دانشآموز را بهتر ارزیابی کنیم. امتحان زبان روسی را نیز به همین ترتیب برگزار میکنیم، یعنی لزومی ندارد دانش آموز دستور زبان را توضیح بدهد، بلکه در حین گفتگو تواناییهای او آشکار میشوند. مهم این است که موضوع صحبت از قبل مشخص نباشد. بعد از برگزاری امتحان برای کلاس نهم در سال ۲۰۱۷، میتوانیم روی سوالات سال بعد کار کنیم.
* انجمن زبان روسی پیشتر اعلام کرده بود که فهرستی از آثار ادبیات روسی را برای گنجاندن در برنامه درسی مدارس تهیه خواهد کرد. آیا این فهرست تهیه شده است؟ به نظر شما چه آثاری را باید در برنامه درسی قرار داد و چه آثاری را نباید قرار داد؟
فهرست بلندی تهیه شده است. سه سال پیش ولادیمیر پوتین از همه خواست که فهرستی متشکل از ۱۰۰ کتاب برتر را تهیه کنند. ما این کار را انجام دادیم که نتیجه هم بد نبود. من فکر میکنم که ما به خوبی میدانیم چه چیزهایی برای کودکانمان خوب هستند. اگرچه اختلاف نظرهایی هم داریم. به عنوان مثال، من کاملاً اعتقاد دارم که کتاب «جنگ و صلح» را باید از برنامه حذف کرد. چند اثر داستایفسکی را هم باید حذف کنیم. این آثار فلسفی هستند و نیاز به بحث و بررسی دارند. کودک نمیتواند عمق این آثار را درک کند. بحث و مناظره ادامه دارد و در نهایت انجمن زبان روسی نتیجهگیری خواهد کرد. فعلاً معلوم نیست چند اثر در فهرست نهایی خواهد بود. اما قطعاً از بین کتابها و آثار نویسندگان کلاسیک، نویسندگان خارجی و معاصر و همچنین آثار مناطق مختلف روسیه خواهند بود.
* نظرتان درباره سطح مدرسین جوان چیست؟ آیا نیازی به تغییر شیوه تربیت مدرسین در دانشگاهها هست؟
آکادمی آموزش روسیه بالاخره کار جدی خود را برای تربیت کادر در دانشگاه ها انجام خواهد داد. ما در حال بررسی استانداردهای تربیت مدرس هستیم و کارهای جدی نیاز است. امروز تنها ۱۰ درصد مدرسین جوان بعد از پایان تحصیلات به تدریس در مدارس مشغول میشوند. من مدتهاست که میگویم باید ضمانتی برای کار مدرسین بعد از اتمام تحصیلات وجود داشته باشد که دست کم ۳ سال تدریس کنند. از طرف دیگر باید روی حضور مشاور روانی در مدارس بیشتر کار کرده و آن را اجباری کنیم. من معتقدم که هر معلم باید روانشناس خوبی باشد. اگر در دوره لیسانس درس روانشناسی را نداریم، دست کم در دوره فوق لیسانس باید اجباری باشد تا معلم پیش از شروع تدریس با این حوزه به خوبی آشنا شود.
مشکل دیگر ما فقدان کتابهای مناسب برای تدریس است. زمانی سیستم آموزشی ما به شیوه تنوع کتب درسی و کمکآموزشی روی آورد، اما به نظر من برای درس زبان روسی و ادبیات دو یا سه کتاب درسی کفایت میکند. مهم این است که کتابها پاسخگوی نیازهای آموزشی باشند و از نظر محتوا تایید بشوند. من شخصاً هنوز نمیتوانم از بین کتابهای درسی زبان و ادبیات روسی، کتاب مشخصی را برای آموزش توصیه بکنم.
* به نظر شما، دوره «فرهنگ ارتدوکس» برای مدارس واقعاً لازم است؟
از قضا همین موضوع را به تازگی در شورای آموزشی به بحث گذاشتیم. بیشتر مخالفتها نسبت به انتخاب «ارتدوکس» بود، زیرا سایر ادیان مغفول میمانند. این لایه فرهنگ بسیار اهمیت دارد و در دوره شوروی امکان آشنایی با آن وجود نداشت. من فکر میکنم که باید آثار دینی را در برنامه درسی بگنجانیم، اما البته باید تصمیم بگیریم که کدام مطالب استفاده شوند. به نظر من همه باید انجیل را بخوانند. انجیل پایههای دینی - اخلاقی را شکل میدهد.
بنابراین، دوره مذکور لازم است. اما این دوره را نباید اجباری کنیم و برای علاقهمندان برگزار شود. من وقتی به دانشآموزان مدارس دینی نگاه میکنم، به نظرم آنها مثل سایر بچهها هستند. ما باید کاری کنیم که زبان کلیسا برای محصلین قابل فهم بشود. بیشتر متون کلیسایی به زبان اسلاو باستان و روس باستان است، اما موعظهها به زبان روسی امروز هستند. پس باید آنها را به زبان امروز برگردانیم که بیشک با بحث و اختلاف نظر روبرو خواهیم شد.
* به نظر شما، روسها طی سالهای اخیر از نظر سطح سواد بالاتر رفتهاند؟
البته که نه. مردم ما از کتابخوانی فاصله گرفتهاند. افراد زیادی را میشناسم که هیچ یک از قواعد دستوری را نمیدانند، اما بدون اشتباه مینویسند، چون کتاب زیاد خواندهاند. حافظه بصری کمک زیادی میکند. من نمیگویم که نیازی به دانستن قواعد نیست، اما خواندن، بیشک امری ضروری است.