فرهنگ امروز/ دکتر سیدحسین نصر - ترجمه دکتر انشاءالله رحمتی:
با توجه به اینکه قرآن تجلی اصلی دین اسلام است، بنابراین هرآنچه با قرآن، وحی بی کم و کاست کلمه خداوند، مرتبط باشد، مقدس است ـ افکار، احکام، قوانین و دیگر وجوه پیام آن، تا حضور فیزیکی متن مقدس قرآن که مسلمانان آن را با تکریم میخوانند و با خود حمل میکنند و در جایهای عزیز خانه خویشش مینهند ـ تا صدای تلاوت قرآن که در همه زندگی همراه ایشان است، جملگی مقدساند.
«شهادتین» که یکی گواهی بر یگانگی خداوند و دیگری گواهی بر رسالت پیامبر اسلام(ص) است، و هر دو آیاتی از قرآن کریم است، نخستین کلماتی است که در گوش نوزاد خوانده میشوند و در بیشتر موارد، آخرین کلماتی هستند که یک مسلمان در آخرین لحظات آگاهیاش پیش از مرگ، به زبان میآورد. در فاصلة میان این دو وقت که بدایت و نهایت عمر بشر بر روی زمین است، زندگی مسلمانان سرشار از حضور قرآن است. نوای تلاوت قرآن، تقریباً همیشه در شهرهای بزرگ و کوچک اسلامی و حتی در روستاها طنینانداز است و آن هم به شیوهای عطر و بوی آن، فضایی را که مسلمانان سنتی در آن به سر میبرند، عطرآگین میسازد. هر عمل مثبت، از دست بردن به غذا تا ترک خانه به قصد کار، تا استقبال از مهمان، تا شروع به نوشتن نامه یا کتاب، یا هر کار مشروع دیگر با عبارت تبرکآمیز «بسماللهالرحمنالرحیم» شروع میشود که آغازگر خود قرآن نیز است و این اعمال، معمولاً با عبارت قرآنی دیگری یعنی «الحمدلله» پایان میپذیرد.
آنچه را از قبل روی داده است، با تعبیر قرآنی دیگری یعنی «ماشاءالله» متذکر میشوند؛ با این هدف که مؤمنان مطمئن شوند که هیچ چیز بدون اراده خدا روی نمیدهد.
و از حوادثی که امید است در آینده واقع شود، با عبارت «انشاءالله» تعبیر میکنند و این آیه دیگری از قرآن است به این معنا که «اگر خدا بخواهد» و بدینسان تأییدی است بر اینکه آینده نیز از آن خداست و همه حوادث آینده، به ارادة الهی رقم میخورد.
قرآن کریم هم در شادی و هم در غم، هم در مجلس ازدواج و هم در مجلس ترحیم، هم در موقعیتهای فردی و هم در رویدادهای اجتماعی، تلاوت میشود. غالباً افراد قرآن را هم در اوقات خصوصی که با خدای خویش تنها هستند، و هم در افتتاح همایشها یا مجالس شورا، انتصاب مقامات سیاسی یا حتی رویدادهای ورزشی، تلاوت میکنند.
میتوان گفت گوهر جان و روح مسلمان، چه مرد و چه زن، به مانند کاشی معرّقی است که از تأثیر آیات قرآن بر گوهر بشر، ساخته شده است. قوانینی که مسلمانان برحسب آنها زندگی میکنند، یا هنجارهای اخلاقیی که باید در زندگی از آنها پیروی کرد، ریشه همة معرفت اصیل و اصل و روح همة گونههای هنر که میتوان آنها حقیقتاً اسلامی خواند، همه و همه بر قرآن کریم مبتنی است؛ ولی همه ماجرا فقط این نیست، بلکه قرآن در روح و جان مؤمنان در همة آنات زندگی، حیّ و حاضر است و فرقی نمیکند که مؤمن در حال عشقبازی باشد، درگیر پیکار در میانه جنگ باشد یا سرگرم فعالیت اقتصادی. هر قدر هم که دربارة نقش قرآن در زندگی مسلمانان قلمفرسایی شود، به هیچ وجه نمیتوان همة ژرفای موضوع را به تصویر کشید؛ زیرا قرآن همة ابعاد زندگی فرد مسلمان، از جسم تا نفس و قوای باطنی آن، تا ذهن، عقل و روح، را تحت تأثیر خویش قرار میدهد.
قرآن که سنت پیامبر(ص) مکمّل آن است، حتی به شیوة ظریف و لطیفی بر همة جوانب ادب تأثیر مینهد؛ ادب نه فقط شامل افکار، گفتار و کردار، بلکه حالات بدنی و قوای جسمانی را نیز شامل میشود؛ یعنی اینکه مسلمان سنتی به هنگام قدمزدن یا سخنگفتن، ورود به مسجد، نشستن در یک جمع یا سلامکردن به دیگران، چگونه ظاهر شود، بخشی از ادب اوست. به علاوه قرآن کریم قوای باطنی، بهویژه حافظه را دگرگون میکند و حتی بر رؤیاهای مؤمنان تأثیر میگذارد.
تا آنجا که به حافظه مربوط است، هیچ مسلمان عاملی نیست که چیزی از قرآن را از بر نباشد. خود قرآن کریم، حافظه را تقویت میکند و در تربیت اسلامی سنتی بر حفظ کردن، بسیار تأکید میشود. نظام آموزش سنتی با مدارس قرآنی به قصد آموزش از همان دوران نوجوانی آغاز میگردد و در این نظام آیات قرآن در حافظة فراگیران نقش میشود و در همة زندگی ایشان را به کار میآید. بدیهی است که این معنا در مورد همة آن مسلمانانی که هم که خالق آثار فکری و هنری در عالیترین سطح خلق بودهاند، صدق میکند. وقتی ابنسینا (متوفی به ۴۲۸قر۱۰۳۷م)، بزرگترین فیلسوف ـ دانشمند مسلمان، کتاب «القانون فی الطب» را که یگانه اثر بسیار تأثیرگذار در طول تاریخ طب است، به رشته تحریر درآورد، حافظهاش به اندازه زمانی که در تفاسیر خویش بر قرآن را مینوشت، از آیات قرآن سرشار بود و همین امر کل نگرش وی به معرفت و علم طبیعی را تحت تأثیر قرار میداد.
این گونه نبود که بزرگترین شاعران عارف مسلمان مانند حلاّج، ابن فارض، ابن عربی، عطّار، مولوی و حافظ، شاهکارهای شعری بزرگشان را با واداشتن خویش به تمرکز و توجه ویژه به آیات قرآن، خلق کنند، بلکه قرآن کریم از قبل در حافظة ایشان حضور داشت و روانشان دگرگون میساخت، و بنابراین در جریان خلق آن اشعار زیبا، این کتاب از قبل در حکم اصلیترین رکن نیروی خلاق آنان بود. آشنایان با تاریخ ادبیات آلمانی میدانند که گوته و روکرت از قرآن کریم تأثیر پذیرفتهاند. میتوان حدس بزنند که باید این تأثیر در ادبیات خود امتهای اسلامی، به مراتب عظیمتر بوده باشد.
هنرها و علوم اسلامی
درباره هنرها و علوم اسلامی به طور کلی، نیز همین را میتوان گفت. در زمینه هنرهایی که بر زندگی روزمره تأثیر مستقیم دارند، نه فقط روح، مبادی این هنرها و همچنین از بسیاری جهات قالبهای آنها، بلکه سمت و سوی آنها نیز از قرآن گرفته شده است. خوشنویسی، معماری و خوشخوانی قرآنی، اصلیترین هنر قدسی اصلی اسلام، همه به لطف قرآن پا گرفتند. هنر مقدس شمایلنگاری که به علاوه به دلیل تعالیم قرآن در مسیحیت، آیین هندو و آیین بودا، حائز اهمیت بسیار است، نتوانست در جهان اسلام، نشو و نمایی داشته باشد.
قرآن است که رشد هنر مقدس در اسلام را موجب شد. در زندگی روزمره مسلمانان، یکی از وجوه عملی قرآن کریم، نقش آن در محافظت از مسلمانان است. در خود قرآن آمده است که خداوند حافظ قرآن است و کلام او نیز حافظ مؤمنان است. پیام قرآن، اگر بدان توجه شود، مردان و زنان مسلمان را از گناه و خطا حفظ میکند و در عین حال حضور فیزیکیاش را حافظ مؤمنان از خطرهای بیرونی مختلف میدانند. به همین دلیل، بسیاری از مسلمانان قرآن یا برخی از آیات آن را به خود میآویزند به هنگام اقدام به سفر از زیر قرآن رد میشوند، و در روزگاران قدیم حتی بر زرههایی که سربازان رزمنده به تن میکردند، آیاتی از قرآن نوشته میشد. به علاوه به همین دلیل، نه فقط بر بالین شخص متوفی قرآن میخوانند، بلکه خود قرآن را در نزدیک سرش قرار میدهند تا حافظ او در سفر آخرت باشد.
درمان
مسلمانان همچنین به هنگام ابتلای به بیماری جسمی و روحی، به دلیل تأثیر درمانگرانه قرآن، از آن شفا میجویند. یک علم سنتی مستقل هست که به همین نیروی شفابخشی برخی از آیات قرآن میپردازند و در همه جوامع اسلامی، حکایات بیشمار در خصوص تأثیر اعجازآمیز این آیات بر سر زبانها است. به علاوه، این جنبة قرآن، منشأ شیوههایی در طبّ عامیانه مانند فروبردن کردن آیات خاصی از قرآن در آب و سپس نوشیدن آن آب است.
سرانجام اینکه، برای تعیین اعمال آینده نیز از قرآن کمک میگیرند. هنر اسلامی معروف به استخاره، که برخی آن را «bibliomancy» ترجمه کردهاند ـ گو اینکه این معادل فقط بیانگر یک جنبه مفهوم استخاره است ـ بدین صورت است که ابتدا نمازهای مستحبی میخوانند و سپس قرآن را میگشایند با این هدف که به قرآن مراجعه میکنند با این هدف که تصمیم صحیح را به آنان الهام کند و تعیین اینکه عمل مهم خاصی را باید انجام داد یا انجام نداد، نیست. در موقعیت خاصی که عقل بشر یا احکام شرع معیارهایی کافی برای تصمیم به فعل یا ترک امری نیست غالباً به استخاره متوسل میشوند. گاهی به افراد برخوردار از موهبت هنر استخاره مراجعه میکنند و گاهی خودشان استخاره میکنند. بسیاری از افراد وقتی قصد ازدواج دارند، پیش از آنکه تصمیم نهایی را بگیرند، ابتدا استخاره میکنند.
همین طور است در مورد کسانی هم که برای مثال در خصوصی مهاجرت به مکان دیگر، انتخاب پزشک برای درمان یک بیماری وخیم، تغییر شغل یا تصمیم درباره مسیر تحصیل یا حرفه مادامالعمر، دودل هستند. برخی مؤمنان در این مورد افراط میکنند و مثلاً برای اینکه آیا فلان غذا را بخورند یا نه، به استخاره متوسل میشوند؛ ولی این تحریفی در کاربرد استخاره است و بسیاری از مراجع دینی از آن نهی میکنند. بر طبق گفته معروفی، وقتی استشاره روشن، یعنی دلالت مبتنی بر احکام شرع و یا عقل خداداد موجود است، حاجت به استخاره نیست.
بنابراین قرآن بنیاد جمیع جوانب زندگی و تمدن اسلامی است. قرآن حقیقتی قدسی است که در همه زندگی مسلمانان، همراه راه است. هم وسیلهای برای تشخیص میان حقیقت و خطا، معیار قضاوت درباره اعمال آنها است و هم حافظ آنها و فیض و آرامش است. هم داور آنهاست و هم دوست آنها. هم عشق به خدا و هم بیم از خدا، هر دو را به روان آدمی تلقین میکند، قرآن برای مؤمنان، یک کتاب بیجان نیست، بلکه کلام زنده خداوند است. آیات، کلمات و حتی حروف آن، موجودات زندهای هستند که با مؤمنان سخن میگویند و به صورت رازآمیزی، سخن آنان را نیز «میشنوند». این متن مقدس، همراه همیشگی مؤمنان از آغاز تا انجام زندگی و حتی در فراسوی زندگی زمینی در سفر به سوی حقیقتی است که قرآن از آن نازل شده است.
منبع: روزنامه اطلاعات