به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ گرچه در روزگاری نه چندان دور میشد هنوز افرادی را پیدا کرد که برای انجام یک ترجمه سالها به خود رنج سفر و زندگی هموار میکردند و سالهایی مدید از عمرشان را صرف بازنویسی و ترجمه یک اثر مکتوب از زبانی به زبان دیگر میکردند، این روزها اما به دلیل تعدد کتابها و به طبع گزینهها برای مطالعه و نیز پیچیده تر شدن روابط اقتصادی برای انتشار یک کتاب، ترجمه مبدل به فرآیندی شده است که از شخصی بودن به پدیدهای فرهنگی _ ملی مبدل شده است و انجام آن نه برای مترجم که برای دولتهای مختلف چنان اهمیتی پیدا کرده که اجرای آن را جزوی لاینفک از استراتژی فرهنگی خود تعریف میکنند.
بسیاری از کشورهای شرق دور و اروپایی این روزها به مدد همین تفکر و سیاست بیآنکه از کشورهای مختلف حتی بویی ببرند، بخشی قابل توجه از فرهنگ زیستی و نظام اجتماعی مطلوب خود را در قالب ترجمه به کشورهای دیگر صادر و حتی در نظامهای آموزشی آنها نهادینه میکنند.
پدیده« گرنت» و اهدای آن از سوی دولتها و نیز موسسات خصوصی که ارتباط مالی و فکری با دولتهای مختلف دارند نیز از همین منظر قابل اعتناست.
گرنت به معنی بودجهای است که به نهادها، موسسات، شرکتها یا افراد برای اجرای پروژههای عمرانی، فرهنگی، بهداشتی، آموزشی، پژوهشی و... اعطا میشود و این اعطا از سوی دولت و یا سازمانهای دولتی و در مواردی نیز از سوی نهادهای بخش خصوصی صورت می گیرد.
در کشورهایی مانند امارات متحده عربی و ترکیه تجربه قابل توجهی برای این پدیده وجود دارد.
امارات متحده عربی و ترکیه؛ دو تجربه متفاوت در نشر جهانی
این روزها اگر گذرتان به فرودگاه شهر ابوظبی افتاده باشد، در بدو ورود با تابلوهایی روبرو میشوید که نه تنها شما را به مطالعه دعوت میکند بلکه به مخاطبش اعلام میدارد که کشور بدون تاریخ مکتوب کشوری است که عملا هیچ چیز ندارد. در مقابل این تابلوها البته کتابخانههای کوچک و صندلیهای مطالعه متعددی در سالنها این فرودگاه قرار داده شده و مسافران زیادی در فرصت پیش از پرواز خود از این امکان برای مطالعه استفاده میکنند. امارات متحده عربی در سالهای گذشته از کشورهایی بود که در زمینه اهدای گرنت ترجمه آثار تالیف شده در کشور خود هزینههای بسیاری را در قالب گرنت متقبل شد. به عبارت دیگر در نمایشگاه سالانه کتاب در این کشور فهرستی قابل اعتنا از کتابهای مورد حمایت برای ترجمه عرضه و قرارداد ترجمه و انتشار آنها با حمایت دولت امضا میشد. این اتفاق و موقعیت اقتصادی آن تا جایی مورد استقبال قرار گرفت که این کشور در سامانه اهدای کمک های مالی خود کمی تجدید نظر کرد.
نمایی از ایستگاههای تشویق به مطالعه در فرودگاه ابوظبی
در تجربه متفاوت دیگری کشور ترکیه و به طور مشخص وزارت فرهنگ این کشور با تاسیس طرح حمایتی(گرنت) تدا در کشور خود در چند سال اخیر موفق شد بیش از دو هزار عنوان از تولیدات ادبی کشور خود را به سایر زبانهای بینالمللی ترجمه و در کشورهای مقصد منتشر کند.
در همین زمینه یعقوب کوچ مسئول بخش ناشران و کتابخانههای وزارت فرهنگ ترکیه درباره چگونگی اجرای این طرح در ترکیه به خبرنگار مهر میگوید: تدا در هر سال میلادی دو نوبت فراخوان منتشر میکند و بر اساس آن ناشران فرم و نرمافزار مربوط به طرح را دریافت و آمادگی خود برای انتشار ترجمهای از کتابهای ترکیه را اعلام میکنند. همچنین ناشران باید بتوانند ثابت کنند که مجوز انتشار کتاب در کشور خود را داشته و توان مالی ترجمه و انتشار کتاب را نیز داشته و همچنین عضو معاهده کپیرایت نیز باشند و طی دو سال پس از ارائه تعهد کتاب را منتشر کند.
کوچ در ادامه افزود: تا کنون در قالب این طرح بیش از ۲ هزار کتاب ترکیه به زبانهای آلمانی، بلغاری، عربی و برخی زبانهای منطقه بالکان ترجمه شده است. البته ما پرداختهای مالی متفاوتی برای هر زبان داریم که بهطور متوسط برای هر صفحه ترجمه ۱۰ دلار پرداخت می شود و حداکثر حمایت ما هفتاد درصد هزینه کل ترجمه را شامل میشود.
در نمونههای مشابه سفارت فرانسه در تهران نیز گرنتی پژوهشی برای فعالیت ادبی با محوریت صادق هدایت را سالهاست در ایران اهدا میکند و یا کتابخانه بینالمللی مونیخ و پاریس نیز گرنتهای پژوهشی مشابهی در زمینه ادبیات فارسی اجرا و اهدا میکنند.
غرفه ویژه عرضه طرح تدا ترکیه در نمایشگاه کتاب فرانکفورت
گام های معلق ایران در بازار جهانی نشر
با وجود چنین اقداماتی در سطح جهان، نشر بینالمللی در ایران تحت تاثیر عضویت نداشتن ایران در معاهده جهانی کپیرایت مدتهای مدیدی به صورت جادهای یکطرفه و تنها به منظور انتشار ترجمههایی از آثار فکری و ادبی و علمی دنیا برای استفاده در داخل کشور تعریف شده بود و برخی نیز از طریق دلالی فروش بسیاری از این آثار مرجع توانسته بودند برای خود اسم و رسمی به راه بیاندازند.
چندی قبل نیز سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با اعلام آغاز به کار طرحی در این سازمان با عنوان «تاپ» عنوان کرد که برخی از آثار معرفی شده در سامانه اینترنتی خود را در صورت ترجمه به زبانی که درباره آن اعلام نیاز شده است، مورد حمایت قرار داده و هزینههای ترجمه و انتشار آن را تا میزان مشخصی متقبل خواهد شد.
دومین گام ایران برای حمایت از ترجمه
تجربه «گرنت» اما تازهترین تجربه دستگاه فرهنگی ایران برای انتشار کتاب به زبانهای خارجی است. تجربهای که به گفته مدیرکل مجامع و تشکلهای وزارت ارشاد تاکنون بالغ بر ۴۸۰ عنوان کتاب در قالب آئین نامه آن بررسی و در نهایت به حمایت از انتشار بیش از ۹۰ اثر برای حمایت در زمینه ترجمه مورد تایید قرار گرفته است.
علی فریدونی مدیرکل مجامع و تشکلهای وزارت ارشاد در این زمینه در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه یکی از ضرورتهای دیپلماسی فرهنگی استفاده از پتانسیل نشر است؛ عنوان میکند: پدیده«گرنت» برای عملی شدن نیاز به یک ساختار داشت که هم با حاکمیت در ارتباط باشد و هم با بدنه خصوصی نشر. در بخش حاکمیتی خود معاونت به عنوان جزئی از وزارت ارشاد در ساختار قرار گرفت و در بخش خصوصی نیز نمایندگانی از صنوف وارد شدند و چهارچوبی برای این کار تهیه شد. البته در ساختار نهایی صنوف بیشتر از جایگاه حقوقی معاونت فرهنگی دیده شدند و در نهایت نماینده آژانسهای ادبی، کارشناسان نشر بینالملل، نماینده اتحادیه ناشران و کتابفروشان و نیز دستگاههای مرتبط با نشر بینالملل مانند موسسه نمایشگاهها و خانه کتاب به همراه معاونت در ساختار اجرایی این طرح راه پیدا کردند.
مدیر کل مجامع و تشکلهای وزارت ارشاد با تاکید بر نقش هماهنگ کننده این اداره کل در فرآیند اهدای گرنت افزود: در حال حاضر ما آئیننامه مدون و مصوبی داریم که گروه تصمیم گیرنده و شورای سیاستگذاری به شرحی که عنوان کردم آن را نوشته و تصویب کردهاند. این آئین نامه میگوید در راستای اهداف فرهنگی نشر بینالمللی ایران، از طرحهای ترجمه، کتب منتشر شده در موضوع ایران و نیز سایر کتابهایی که درباره اسلام و آئین های ایرانی در مختصات جمهوری اسلامی ایران منتشر شده باشند برای ترجمه و فروش در ساختار خارج از ایران مجوز گرفته و مورد حمایت قرار میگیرند.
فریدونی افزود: کتابهایی که از سوی ناشران به ما پیشنهاد شود در شورایی مورد بررسی قرار گرفته و شورا مصوب میکند که این کتاب شایسته حمایت برای ترجمه در ساختار جغرافیایی کدام زبان است. یکی از شروط ما این است که درجه فاخر بودن اثر در حدی باشد که بتواند اهداف فرهنگی ایران را منتقل و بازنشر دهد و دیگر اینکه اولویتها در حوزه زبان را نیز در نظر گرفته باشد یعنی زبان مقصد از نظر جمعیتی چقدر میتواند برای ما منشا امید برای تاثیر گذاری باشد.
وی در ادامه با اشاره به برگزاری دو دوره از این طرح گفت: در دوره اول شاهد ورود ۲۰۵ اثر برای بررسی بودیم که از میان آنها از ۵۱ اثر برای حمایت مصوبه داشتیم. در دوره اول البته بیشتر تقاضاها حمایت در قالب خرید کتاب بود و تعدادکمی برای حمایت از ترجمه به سراغ ما آمدند اما در دوره دوم بیشتر تقاضاها به منظور حمایت از ترجمه بود. البته در آئین نامه ما نیز آمده که در سال دو نوبت جلسه ما به منظور بررسی و انتخاب کتابها تشکیل شود و در دومین جلسه از این شورا بیشتر تقاضاها از ما برای حمایت از ترجمه بوده و نه خرید کتاب.
این مقام مسئول در معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد درباره سازوکار این حمایت نیز گفت: متقاضی برای بررسی پیشنهاد خود در این شورا باید مواردی از جمله قرارداد ترجمه و نشر این کتاب را ارائه کند و ما در نهایت بر اساس این قرارداد، درصدی را برای حمایت تخصیص میدهیم. این درصد را شورا بر اساس محتوای کتاب تعیین میکند. در دو دوره گذشته نیز ما کمتر از پانصد دلار حمایت تخصیص ندادهایم. این مبلغ البته به صورت شناور تا ۱۵۰۰ دلار در تغییر بوده است و میزان مبلغ هم مصوب شوراست.
فریدونی افزود: مبالغ تخصیص یافته در این قالب تاکنون به آژانسها و ناشران داخلی البته پس از ارائه مدارک مورد نیاز تحویل داده شده است چون هدف گرنت البته در همه کشورها حمایت از صنعت نشر داخلی است.
وی تصریح کرد: دومین دوره بررسی و اهدای گرنت در دو هفته قبل انجام و طی آن ۲۷۵ کتاب برای بررسی به ما ارائه و از میان آنها حدود ۴۰ اثر برای ترجمه مورد حمایت ما قرار گرفت. این در حالی است که در دوره اول این رقم درخواست تنها ۱۵ عدد بود و باقی درخواستها حمایت از کتاب منتشر شده بود. و به نظرم رشد این رقم نشان از یک تحول دارد.
فریدونی افزود: ما در طرح «گرنت» سعی داریم بیشتر کارها را در زمره ادبیات ایران انتخاب کنیم. این یک تقسیم عرفی مطابق با واقعیت بیرونی است به ویژه اینکه سازمان فرهنگ و ارتباطات نیز در پروژه مشابهی با عنوان «تاپ» کتابهای حوزه اسلام و ایران و اندیشه را برای ترجمه حمایت میکند و ما به صورت عرفی سعی کردیم با کار آنها همپوشانی نداشته باشیم.
گرنت ایرانی؛ در میان بیم و امید
با این همه آثار ایرانی که تاکنون در این زمینه مورد توجه و حمایت قرار گرفته است از دو منظر نیاز به توجه جدی دارد. نخست اینکه عمده این آثار در زمینه ادبیات کودک و نوجوان بوده و به زبانهایی مانند اسپانیولی و یا مالایی ترجمه شده است که مشخص نیست تا چه اندازه میتواند زبان هدف برای سرمایهگذاری فرهنگی ایران باشد از سوی دیگر جای خالی آثار ادبی نویسندگان پرفروش ایرانی و صاحب قلمان بزرگسال در این طرح نیز بسیار به چشم می آید. به عبارت دیگر از سویی ناشران این دست آثار نتوانستهاند بازاریابی و ارائه خوبی از این آثار در بازار نشر داشته باشند تا با عقد قراردادی خواستار گرنت حمایتی ترجمه آنها شوند و از سوی دیگر خلا حضور آژانسهای ادبی فعال در کشور که بتوانند در این حوزه فعالیت کرده و این آثار را برای ناشران کشورهای دیگر معرفی و به ترجمهشان راغب کنند نیز بسیار احساس میشود. در این زمینه حضور تنها سه آژانس ادبی فعال در کشور در مقابل حدود چهار هزار ناشر فعال در کشور چیزی جز یک خلا فرهنگی ناشی از بیتفاوتی به حوزه نشر بین الملل و آورده اقتصادی آن به ذهن متبادر نمیکند.
در کنار این مساله عضویت نداشتن ایران در معاهده جهانی کپیرایت نیز مزید بر علت شده که اهدای گرنت ترجمه آثار ایرانی هنوز جایگاه شایسته خود را به دست نیاورده باشد.
با وجود اینکه تنها در دو نوبت کمیته کارشناسی این امکان تازه فرهنگی تشکیل جلسه داده است به نظر میرسد برای موفقیت این پدیده و یا حداقل کشف میزان اثر گذاری آن باید تا حداقل یکسال آینده صبر به خرج داد و در کنار آن برای سایر اقدامات در این راستا از جمله مساله حق رایت ترجمه آثار خارجی در ایران تدبیری تازه و جدی اندیشید تا بتوان در آینده نزدیک برای مطرح کردن جدیتر اندیشه و قلم نویسندگان ایران در دنیا گامهای جدی برداشت کما اینکه کشور ترکیه نیز در پنج سال گذشته در پی چنین اقداماتی جدای از جلب نظر جامعه جهانی ، توانسته امروزه خود را به عنوان یک مشتری و بازاریاب بالقوه در حوزه نشر در دنیا مطرح و درآمد اقتصادی قابل توجهی را نصیب خود کند.