به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ روبرترو کینی رئیس سابق نمایشگاه کتاب بولونیا و از فعالان فرهنگی باسابقه در ایتالیا به شمار میرود. وی به واسطه حضور چندین و چند ساله ناشران و نویسندگان و تصویرگران ایرانی در نمایشگاه کتاب بولونیا شناخت قابل توجهی از توانایی فرهنگی ایران در عرصه ادبیات به ویژه با مخاطب کودک و نوجوان به دست آورده و از همین رهگذر عنوان میکند که حضور ایتالیا در نمایشگاه کتاب تهران میتوان منجر به بازگشایی فصل تازهای از تعاملات فرهنگی میان دو کشور شود. گفتگوی مهر با خانم کینی را در ادامه میخوانیم:
ایتالیا در سال آینده میهمان ویژه نمایشگاه بینالمللی کتاب در تهران است. به اعتقاد شما این حضور میتواند چه تغییری در مراودات فرهنگی دو کشور ایجاد کند؟
حضور ایتالیا در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به عنوان میهمان ویژه برای من یک افتخار است و این نشان میدهد که تعاملات ادبی ما در مرحلهای است که میتوانیم قدم در مسیرهای تازهای از مراودات فرهنگی متقابل برداریم. کشورهای مختلفی در طول سالهای قبل در نمایشگاه ما در بولونیا و تهران شرکت داشتند و حضور دو کشور در نمایشگاه هم فرصت بسیار خوبی را برای تعامل متقابل میان ما پدید آورده است.
وجه مشترک داشتههای فرهنگی میان دو کشور ایران و ایتالیا که میتواند موجب تقویت همکاریهای فرهنگی در قالب حضور در نمایشگاههای کتاب شود را چه میدانید؟
حوزه تخصصی من حوزه کودکان است. در این زمینه من سنت داستانگویی و تصویرگری را میان دو کشور بسیار با سابق و قابل اشتراک دیدهام. به نظرم ما باید روی همین مساله با هم تمرکز و مبادله داشته باشیم. شیوه و روند کتابسازی، نوع استفاده از رنگ و نوع روایت داستانی کودکان میان ناشران و نویسندگان ایرانی و ایتالیایی بسیار به هم شبیه است و میتواند محل اشتراک فرهنگی میان دو کشور شود.
در ایران نشر ایتالیا بیشتر در قالب فعالیت نمایشگاه کتاب بولونیا شناخته میشود، آیا جز این نمایشگاه ایتالیا محمل و عرصه دیگری برای معرفی آثار ادبی ایرانی نوشته شده برای مخاطب بزرگسال نیز دارد؟
ما دارای چندین نمایشگاه کتاب در طول سال هستیم که فرصت حضور برای ناشران ایرانی در آن فراهم است. نمایشگاه کتاب تورین که هر سال در ماه می برگزار میشود و در کنار آن نمایشگاه کتاب رم که در ماه دسامبر برگزار شده و امکان فروش کتاب نیز در آن فراهم است و نمایشگاهی که سال آینده در میلان و برای نخستین بار برگزار میشود. فستویال ادبی فرهنگی نویسندگان ایتالیایی نیز بیست سال است که به صورت متوالی برگزار شده است و میتواند بستری برای حضور نویسندگان و ناشران ایرانی هم باشد.
ادبیات ایران طی سالهای اخیر در موارد متعددی به زبان ایتالیایی ترجمه و منتشر شده است و در مقابل نیز از ادبیات ایتالیا به ویژه از ادبیات کودک آن هم آثار زیادی به فارسی ترجمه و در ایران منتشر شده است. با این همه ما هنوز تصویر درستی از بازخورد ادبیات فارسی در ایتالیا نداریم. شما میتوانید در این زمینه برای ما تصویری ترسیم کنید و توضیحی بدهید؟ در واقع میخواهم بدانم چقدر میتوان ایتالیا را مقصدی قابل اعتنا برای ترجمه معکوس دانست
ترجمهها و ارائه آثار میان دو کشور تنها یک گام نخستین است و یک قدم به شمار میرود. البته من فعالیتهایم در سالهای اخیر بیشتر به حوزه کودک و نوجوان مرتبط بوده است اما فکر میکنم که برای برداشتن قدمی تازه در این راه و توجه جدیتر دو گروه به یکدیگر ما با موانعی از جمله کپیرایت و نپذیرفتن ساختار آن در ایران مواجهیم. یا این همه به نظرم تعامل میان ناشران دو کشور امری شدنی و قابل دسترسی است به ویژه اینکه در حوزه نوشتن و داستان گویی شباهت زیادی میان دو کشور وجود دارد. حضور ایتالیا در نمایشگاه کتاب تهران میتوان یک گام بلند در این مسیر باشد اما امیداورم این گام بتواند با قدم جدی ایران در زمینه کپی رایت ادامه پیدا کند.
تصویرگران ایرانی طی سالهای اخیر در ایتالیا بسیار مطرح شده و مورد استقبال قرار گرفتهاند. استقبال از داستاننویسی برای مخاطب کودک و نوجوان نیز به اندازه تصویرگری بوده است؟
به نظر من تصویر زبانی است که میتوان به کمک آن با همه ارتباط برقرار کرد و همین مساله باعث شده که بیشتر از داستان، تصاویر زیبای ایرانیها در ایتالیا مورد توجه قرار بگیرد. درباره داستان و متن اما باید زمان داد. کنجکاوی برانگیزی تصویر بسیار بیشتر از داستان است و ارتباط گیری آن با مخاطب نیز بسیار ساده تر از متن است. ما در زبان ایتالیایی هم با متن مشکل داریم. متن باید ترجمه و ویرایش شود و این امر مستلم هزینههایی است که شاید همه نتوانند آن را متقبل شوند و به ارتباط برسند. به همین خاطر است که از ایران نیز در این سالها بیشتر از متن، تصویر بوده که محل اعتنا و توجه شده است. البته در زمینه متن، برخی کشورها به پرداخت گرنت توجه نشان دادهاند که این هم میتواند مساله مهمی در انجام ترجمه باشد.
در پایان میخواهم از مهمترین تصویری سوال کنم که شما در این سالها از ادبیات ایران در ذهن دارید. تصویری که برای شما بسیار ماندگار شده است
واقعیت این است که تصاویر ایرانی بسیار غنی هستند و استفاده زیبایی از رنگ دارند و این همیشه برای ما بسیار قابل توجه بوده است و در ذهنم مانده است. من حس میکنم که تصاویر ایرانی بسیار راحت با مخاطب ایران ارتباط برقرار میکنند و به همین خاطر بیشتر تصاویری که از هنرمندان ایرانی دیدهام، در ذهن من باقی مانده است.
خبرگزاری مهر-گروه فرهنگ: روبرترو کینی رئیس سابق نمایشگاه کتاب بولونیا و از فعالان فرهنگی باسابقه در ایتالیا به شمار میرود. وی به واسطه حضور چندین و چند ساله ناشران و نویسندگان و تصویرگران ایرانی در نمایشگاه کتاب بولونیا شناخت قابل توجهی از توانایی فرهنگی ایران در عرصه ادبیات به ویژه با مخاطب کودک و نوجوان به دست آورده و از همین رهگذر عنوان میکند که حضور ایتالیا در نمایشگاه کتاب تهران میتوان منجر به بازگشایی فصل تازهای از تعاملات فرهنگی میان دو کشور شود. گفتگوی مهر با خانم کینی را در ادامه میخوانیم:
ایتالیا در سال آینده میهمان ویژه نمایشگاه بینالمللی کتاب در تهران است. به اعتقاد شما این حضور میتواند چه تغییری در مراودات فرهنگی دو کشور ایجاد کند؟
حضور ایتالیا در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به عنوان میهمان ویژه برای من یک افتخار است و این نشان میدهد که تعاملات ادبی ما در مرحلهای است که میتوانیم قدم در مسیرهای تازهای از مراودات فرهنگی متقابل برداریم. کشورهای مختلفی در طول سالهای قبل در نمایشگاه ما در بولونیا و تهران شرکت داشتند و حضور دو کشور در نمایشگاه هم فرصت بسیار خوبی را برای تعامل متقابل میان ما پدید آورده است.
وجه مشترک داشتههای فرهنگی میان دو کشور ایران و ایتالیا که میتواند موجب تقویت همکاریهای فرهنگی در قالب حضور در نمایشگاههای کتاب شود را چه میدانید؟
حوزه تخصصی من حوزه کودکان است. در این زمینه من سنت داستانگویی و تصویرگری را میان دو کشور بسیار با سابق و قابل اشتراک دیدهام. به نظرم ما باید روی همین مساله با هم تمرکز و مبادله داشته باشیم. شیوه و روند کتابسازی، نوع استفاده از رنگ و نوع روایت داستانی کودکان میان ناشران و نویسندگان ایرانی و ایتالیایی بسیار به هم شبیه است و میتواند محل اشتراک فرهنگی میان دو کشور شود.
در ایران نشر ایتالیا بیشتر در قالب فعالیت نمایشگاه کتاب بولونیا شناخته میشود، آیا جز این نمایشگاه ایتالیا محمل و عرصه دیگری برای معرفی آثار ادبی ایرانی نوشته شده برای مخاطب بزرگسال نیز دارد؟
ما دارای چندین نمایشگاه کتاب در طول سال هستیم که فرصت حضور برای ناشران ایرانی در آن فراهم است. نمایشگاه کتاب تورین که هر سال در ماه می برگزار میشود و در کنار آن نمایشگاه کتاب رم که در ماه دسامبر برگزار شده و امکان فروش کتاب نیز در آن فراهم است و نمایشگاهی که سال آینده در میلان و برای نخستین بار برگزار میشود. فستویال ادبی فرهنگی نویسندگان ایتالیایی نیز بیست سال است که به صورت متوالی برگزار شده است و میتواند بستری برای حضور نویسندگان و ناشران ایرانی هم باشد.
ادبیات ایران طی سالهای اخیر در موارد متعددی به زبان ایتالیایی ترجمه و منتشر شده است و در مقابل نیز از ادبیات ایتالیا به ویژه از ادبیات کودک آن هم آثار زیادی به فارسی ترجمه و در ایران منتشر شده است. با این همه ما هنوز تصویر درستی از بازخورد ادبیات فارسی در ایتالیا نداریم. شما میتوانید در این زمینه برای ما تصویری ترسیم کنید و توضیحی بدهید؟ در واقع میخواهم بدانم چقدر میتوان ایتالیا را مقصدی قابل اعتنا برای ترجمه معکوس دانست
ترجمهها و ارائه آثار میان دو کشور تنها یک گام نخستین است و یک قدم به شمار میرود. البته من فعالیتهایم در سالهای اخیر بیشتر به حوزه کودک و نوجوان مرتبط بوده است اما فکر میکنم که برای برداشتن قدمی تازه در این راه و توجه جدیتر دو گروه به یکدیگر ما با موانعی از جمله کپیرایت و نپذیرفتن ساختار آن در ایران مواجهیم. یا این همه به نظرم تعامل میان ناشران دو کشور امری شدنی و قابل دسترسی است به ویژه اینکه در حوزه نوشتن و داستان گویی شباهت زیادی میان دو کشور وجود دارد. حضور ایتالیا در نمایشگاه کتاب تهران میتوان یک گام بلند در این مسیر باشد اما امیداورم این گام بتواند با قدم جدی ایران در زمینه کپی رایت ادامه پیدا کند.
تصویرگران ایرانی طی سالهای اخیر در ایتالیا بسیار مطرح شده و مورد استقبال قرار گرفتهاند. استقبال از داستاننویسی برای مخاطب کودک و نوجوان نیز به اندازه تصویرگری بوده است؟
به نظر من تصویر زبانی است که میتوان به کمک آن با همه ارتباط برقرار کرد و همین مساله باعث شده که بیشتر از داستان، تصاویر زیبای ایرانیها در ایتالیا مورد توجه قرار بگیرد. درباره داستان و متن اما باید زمان داد. کنجکاوی برانگیزی تصویر بسیار بیشتر از داستان است و ارتباط گیری آن با مخاطب نیز بسیار ساده تر از متن است. ما در زبان ایتالیایی هم با متن مشکل داریم. متن باید ترجمه و ویرایش شود و این امر مستلم هزینههایی است که شاید همه نتوانند آن را متقبل شوند و به ارتباط برسند. به همین خاطر است که از ایران نیز در این سالها بیشتر از متن، تصویر بوده که محل اعتنا و توجه شده است. البته در زمینه متن، برخی کشورها به پرداخت گرنت توجه نشان دادهاند که این هم میتواند مساله مهمی در انجام ترجمه باشد.
در پایان میخواهم از مهمترین تصویری سوال کنم که شما در این سالها از ادبیات ایران در ذهن دارید. تصویری که برای شما بسیار ماندگار شده است
واقعیت این است که تصاویر ایرانی بسیار غنی هستند و استفاده زیبایی از رنگ دارند و این همیشه برای ما بسیار قابل توجه بوده است و در ذهنم مانده است. من حس میکنم که تصاویر ایرانی بسیار راحت با مخاطب ایران ارتباط برقرار میکنند و به همین خاطر بیشتر تصاویری که از هنرمندان ایرانی دیدهام، در ذهن من باقی مانده است.