به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا ؛ رییس مرکز تحقیقات زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس درباره ضرورت رعایت درستنویسی، با بیان اینکه موارد مکتوب ما به چند دسته تقسیم میشود گفت: بخشی از موارد مکتوب اداری هستند که در ادارهها به کار میروند، دستهای روزنامهها هستند که در فضای حقیقی قرار دارند، دستهای در فضای مجازی هستند، و بخشی به صورت کتابهای علمی آموزشی و کتابهایی که به صورت عام منتشر میشوند هستند، که هرکدام از اینها زبان و معیار امروز آن را نمایندگی میکنند که اشکالات کلی دارند و از نظر اصول خط فارسی یکدست نیستند. برخی کلمات را به صورت منفصل و برخی متصل مینویسند، نیمفاصله و فاصلهها را رعایت نمیکنند و در موارد تایپی علایم زیر و بالای خط مانند کسره و فتحه و تنوین را به دلیل اینکه با دو کلید کیبورد انجام میشود و سخت است رعایت نمیکنند.
او افزود: غلطهای املایی نیز کم و بیش در این متون وجود دارد. البته در متون علمی دانشگاهی شاید کمتر باشد اما در دنیای مجازی اشتباهات و کاربردهای نادرست و غلط بیشتر است و از واژههای بیگانه استفاده بیشتری میکنند. واژههای مصوب فرهنگستان را استفاده نمیکنند و خیلی اوقات از وجود این واژهها بیخبرند.
ذوالفقاری با بیان اینکه در دنیای مجازی مسئله حادتر است اظهار کرد: وقتی وارد سایتها و دنیای مجازی میشویم مانند تلگرام، فیسبوک و واتسآپ و... مسئله خیلی حادتر میشود. به دلیل اینکه فضا دوستانه و محفلی میشود و هر جور نوشتهای در فضای پیامکی راه مییابد، افراد به خود اجازه میدهند کلمات را بشکنند، کوتاه کنند و یا رمزی بنویسند.
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی با اشاره به کلیشهای بودن زبان اداری گفت: زبان اداری کلیشهای است و خود این کلیشه باعث میشود نویسنده از واژههایی استفاده کند که خود معنای آنها را نمیداند و چون این معناها را نمیداند باعث میشود غلط املایی بیشتر شود. مثلا از کلمه «مزبور» استفاده میکنند که اغلب آن را اشتباه مینویسند در حالی که میتوانند از واژه «یادشده» و «از پیش گفتهشده» استفاده کنند که اشتباه نیز پیش نیاید.
او در ادامه متذکر شد: مردم عادی بیشتر با نوشتههای اداری سر و کار دارند و اصول نوشتن این نامهها را بلد نیستند و ممکن است شش - هفت خط بنویسند که توضیح واضحات است و نیازی به نوشتن آنها نیست و اصل مطلب را نگویند. معمولا اصول نوشتن این نامهها را بلد نیستند و آنهایی که بلدند کلمات بیگانه زیادی به کار میبرند. در نامههای اداری امر رایجی که وجود دارد درازنویسی است؛ چند جمله پشت هم مینویسند که فعل ندارد، و خواندن و فهم جملات را مشکل میکند.
ذوالفقاری درباره نوشتههای علمی آموزشی با بیان اینکه این نوشتهها به دو حوزه علوم انسانی و غیرعلوم انسانی تقسیم میشود اظهار کرد: انتظار میرود نوشتهها به صورت دقیقتر باشند اما اینگونه نیست. البته وضعیت در علوم انسانی به مراتب بهتر است زیرا با ترجمه سر و کار ندارند. آنهایی که تحت تأثیر ترجمه هستند بهویژه متنهای علمی و فنی که اصطلاحات علمی دارند بدتر از همه است و فهم آنها را مشکل میکند. نمونههایی که در مجلات علمی پژوهشی هستند پر هستند از واژههایی که فارسی نیستند و فقط به فارسی نوشته شدهاند. مشکل اینجاست زمانی که از زبان دیگر به فارسی برگردان میشوند چند شکل نوشتاری پیدا میکنند، هرکسی آنها را به شکلی ضبط میکند و میخواند و در بیشتر اوقات فهم آنها سخت است.
او با بیان این که ترجمه «قوز بالا قوز» شده است ادامه داد: متنهایی که ماهیت ترجمه دارند درستنویسی در آنها بدتر است. نثر به اندازه کافی خراب است و ترجمه آن را خرابتر میکند. البته منظور من مترجمان زبردست نیست بلکه کسانی را میگویم که سردستی و تحتاللفظی و گوگلی ترجمه میکنند و خود نمیتوانند متن را بخوانند.
این مدرس دانشگاه درباره درستنویسی در رسانهها گفت: رسانهها مشکلات خاص خود را دارند. به دلیل سرعت عملی که دارند، کمدقتی میکنند و اشتباهات به فراونی در آنها دیده میشود، شاید متنهای دیگر را یک بار قبل از انتشار بخوانند اما در روزنامهها و خبرگزاریها شاید متن خوانده نمیشود و یا کمتر آنها را میخوانند. رسانهها بیشتر عامیانه مینویسند و زمانی که به آنها گفته میشود استدلالی که میآورند این است که زبان خود را به زبان مردم نزدیکتر میکنند در حالی که نزدیک کردن زبان به زبان مردم با عامیانهنویسی فرق میکند. در رسانهها یکدستی رسمالخط فارسی دیده نمیشود و انضباطی ندارند و انواع نگارش را داریم.
او با بیان اینکه ما نهادی داریم که وظیقه برقرار کردن انضباط در نوشتن را به عهده دارد، قوانین و کتابهایی در این زمینه دارد و وبگاهی که در دسترس عموم قرار دارد، تأکید کرد: هیچکدام از گروههای یادشده خود را موظف به رعایت مصوبات فرهنگستان نمیدانند. اساسا فرهنگ استفاده از قوانین وجود ندارد. ما قوانین بسیاری داریم که زیر پا گذاشته میشود مانند قوانین راهنمایی و رانندگی؛ کسانی هستند که زمانی که پلیس نباشد قوانین را زیر پا میگذارند. در درستنویسی پلیسی وجود ندارد و مردم به این مسئله که درستنویسی چقدر اهمیت دارد فکر نمیکنند. به نظر مشکل آنجاست که مردم عموما فرهنگ رعایت قوانین را ندارند زیرا درست نوشتن قوانین سنگین و غیرقابل انجامی ندارد.
ذوالفقاری خاطرنشان کرد: تنها قانونی که برای زبان فارسی وجود دارد «منع به کار بردن کلمات بیگانه» است که مصوبه مجلس است و قانون دیگری در زمینه درستنویسی نداریم. تنها قانونی هم که وجود دارد رعایت نمیشود.
این نویسنده و پژوهشگر درباره غلطهای املایی رایج در تبلیغات گفت: تبلیغات نیز قوانینی دارد و نمیتوانیم به هر بهانهای بحث تبلیغات را پیش بکشیم و دچار غلطنویسی شویم. شاعران ما از شباهت کلمات استفاده میکنند تا یک صنعت ادبی درست کنند اما اشتباهنویسی با هنر فرق دارد. غلطنویسی در تبلیغات به معنای شلختگی در نثر فارسی نباید باشد. اگر هنر دارند به شکل دیگر نشان دهند؛ چرا باید غلط بنویسند؟ این کار شایستهای نیست و نفعی ندارد و ضررش بیشتر متوجه فرهنگ و هویت ملی ماست. باید جلو آنها گرفته شود. البته قوانینی در این مورد وجود ندارد.
او سپس درباره آسیبهایی که با درست ننوشتن به زبان وارد میشود گفت: زبان موجود زندهای است و نمیتوانیم بگوییم که نباید تغییر کند و به شکل ۳۰۰ سال گذشته خود باشد. طبیعتا زبان تغییراتی دارد؛ تغییراتی که به مرور زمان و زیر نظر فرهیختگان و اهل فن و با آگاهی باشد تغییرات منطقی است اما اگر تغییرات به سرعت و از طرف مردم عامی اعمال شود این آسیبزاست. شاید در سالهای اولیه احساس خطر نکنیم اما بعد از ۲۰ سال اگر به عقب برگردیم و به زبان نگاه کنیم متوجه میشویم کلمات بیگانه زیادی وارد زبان شده است و نمیتوانیم معنای جملات را به خوبی درک کنیم. مقدار کم تغییرات و بده بستان بین زبانها طبیعی است.
ذوالفقاری تأکید کرد: ما باید مراقب زبان باشیم تا آسیب جدی به زبان وارد نشود و معنی و مفهوم واژه از بین نرود چرا که در این صورت زبان افسارگسیخته میشود.
او درباره تأثیر نویسندهها و اهل قلم در درستنویسی گفت: نویسندگان و صاحبان قلم خیلی موثر هستند. روزنامهای که خواننده بسیار دارد اگر درستنویسی را به کار ببرد و آن را تروج دهد تأثیرگذار است؛ برعکس اگر بد بنویسد بر مخاطبان تأثیر بد میگذارد. نخبگان، نویسندگان، شاعران و فیلمسازان میتوانند به درست نوشتن کمک کنند و آن را ترویج دهند. کسانی که پایگاه محکم مجازی دارند نسبت به حادثههایی که در زبان فارسی اتفاق میافتد حساسیت نشان دهند و اشتباهات را متذکر شوند. این کار موثر خواهد بود.
این پژوهشگر افزود: درست نوشتن چیزی است که از خود جامعه باید شروع شود، دولت با زور نمیتواند از افراد بخواهد که درست بنویسند و افراد باید خود بدانند که زبان، هویت و فرهنگ آنهاست و اگر زبان را درست به کار نبرند به هویت و فرهنگشان خدشه وارد میشود. باید جنبه فرهنگی برای مردم مهم باشد و افراد نسبت به این مسئله آگاه شوند.
او سپس درباره عملکرد فرهنگستان زبان و ادب فارسی در ترویج درستنویسی اظهار کرد: فرهنگستان زبان و ادب فارسی به اندازه توان خود در این زمینه فعالیت میکند اما محدودیتهایی نیز دارد و نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که تمامی واژههای فرهنگستان به کار رود و همه مسئولیتها به عهده این نهاد باشد زیرا از نظر قانونی توان کمتری دارد. البته فرهنگستان در این زمینه میتواند موثر باشد به شرطی که ابزار قانونی در اختیار داشته باشد. فرهنگستان نمیتواند افراد را به استفاده از کلمات مجبور کند؛ فقط میتواند واژههایی را پیشنهاد دهد و مردم را به لحاظ فرهنگی مطلع کند که درستنویسی چه مزایایی دارد. فرهنگستان به اندازه توان و قدرتی که دارد میتواند تأثیرگذار باشد.
حسن ذوالفقاری درباره اینکه چرا درست نویسی برای او اهمیت دارد متذکر شد: زبان یکی از کلیدهای اصلی هویت ماست. اگر ما زبان را نتوانیم حفظ کنیم چه چیزی را میخواهیم به آیندگان بدهیم؟ زبان حامل ادبیات و فرهنگ است و اگر نتوانیم آن را به دست آیندگان دهیم ضعف بزرگی از جانب ماست؛ آیندگان چطور میتوانند با فرهنگ گذشته خود ارتباط برقرار کنند؟ زبان فارسی برای من نه از این جهت که رشتهام است مهم است بلکه برای من زبان فارسی از این جهت مهم است که تمام اقوام ایرانی را به هم پیوند میدهد. زبان عامل هویت و فرهنگ ماست و علاوه بر آن عامل ارتباطی میان اقوام مختلف ایرانی است.