به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه فزهیختگان؛ یکی از مسائلی که در جامعه امروز ایرانی محل بحثهای فراوانی بوده، چگونگی روایت تاریخ است. روایتگری تاریخ در کشور ما به شکلهای متفاوتی انجام میشود و معمولا در فیلمهای سینمایی، رسانهها و حتی سخنرانیها چنان بعضی مسائل تاریخی مطرح میشود که رجوع به تاریخ درست نشان از عجایب بسیاری دارد. این مساله در طول سالهای اخیر سبب مناقشات فراوانی به خصوص در حوزه سینما شده است و ما معمولا شاهد گافهای تاریخی در فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی بودهایم. اما گاهی آوردههای تاریخی دستمایه مباحث سیاسی میشوند و اینجا است که حضور یک استاد تاریخ واقعا کمک فراوانی میکند. رسول جعفریان، عضو هیات علمی دانشگاه تهران و استاد تاریخ در یکی از آخرین پستهای خود در کانال تلگرامیاش یکی از همین انحرافات تاریخی را تحت عنوان «یادآوری سه نکته درباره سخنرانی یک خطیب محترم» نشان داده است.
جعفریان مینویسد: «سخنران محترمی اخیرا در جایی گفته بود میرزا تقیخان امیرکبیر یکی از افرادی بود که باعث ایجاد تفکر سکولاریسم در کشور ما شد و با ایجاد و تاسیس مدرسه دارالفنون و به کار گماشتن آخوندزاده و میرزا ملکمخان بیدین و سکولار سعی کرد اجازه ندهند دین به دارالفنون نفوذ کند.» اما نکته مهم درباره اشاره جعفریان این است که به گفته خودش «از جنبه تحلیلی» این سخن صرفنظر و تنها به دو یادآوری تاریخی اکتفا کرده است.
جعفریان درباره به کار گماشتن میرزا فتحعلی آخوندزاده در دارالفنون مینویسد: «اول اینکه آخوندزاده تا حوالی 25 سالگی در ایران بود و سپس به گرجستان رفت و تا آخر عمر همانجا به عنوان مترجم فرماندار گرجستان در شهر تفلیس بود. پس از مرگ هم در قبرستان ایرانیها دفن شد. بنابراین ربطی به دارالفنون ندارد که کسی او را در آنجا به کار گماشته باشد.»
پس از اشاره این استاد دانشگاه تهران به حضور میرزا ملکمخان در دارالفنون، او به مساله مهم دیگری هم پرداخته است و آن اینکه: «میرزا ملکمخان، تنها در 19سالگی، به دلیل تحصیلات مهندسی در اروپا مدت کمی، مترجم یک معلم فرنگی در تعلیم هندسه در دارالفنون بود و چون این معلم مریض شد، جای او درس هندسه می داد و این حوالی سال 1267 ق بود.
وی بعد هم به وزارت خارجه رفت و دیگر به دارالفنون نیامد. چندین کتاب درباره دارالفنون وجود دارد. یکی از مرحوم حبیب یغمایی به عنوان مدرسه دارالفنون که در سه چهار جا اسم ملکمخان هست (ص 52، 62، 68) و همه هم در مورد همان تدریس هندسه در آن مدت کوتاه.» به نظر میرسد در زمانه کنونی که تاریخ دستمایه روایتهای فراوانی شده حضور امثال جعفریان واقعا در تصحیح روایتگری تاریخ ضروری است.
البته جعفریان در سومین «یادآوری» خود به آن «خطیب محترم» به جمله دیگری از او نیز اشاره کرده است: «بعد از آن جمله هم گفتهاند انگلیسها دانشگاه را برای این منظور در ایران تاسیس کردند تا به خیال خودشان در مقابل حوزه جبههای درست کنند.» او در تصحیح این مساله به نکته مهمی اشاره میکند که شاید بتوان آن را تصحیحی ضروری دانست: «اگر مقصودشان دانشگاه تهران است، خیر، آن را استادان ایرانی که نامشان هست تاسیس کردند. ساختمان اولیه دانشگاه تهران هم کار آلمانهاست که حکم حالای روسها را برای ما برابر انگلیس داشتند.» به نظر میرسد تاریخ معاصر ایران به روایتگری تازهای احتیاج دارد.
منبع: فرهیختگان