به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ سیدمحمد بهشتی رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، عضو شورای راهبردی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران که یکی از مدعوین ششمین حراج تهران بود که شب گذشته ۳ دی ماه برگزار شد، به خبرنگار مهر گفت: به نظرم حراج تهران در این دوره به خاطر حضور جوان ترها رویداد مهمی بود. این حراج نقش یک لوکوموتیو را ایفا می کند چون تا قبل از برگزاری این حراج یک کیفیتی در برگزاری حراج ها داشتیم که عمدتا در آن نخبگان و هنرمندان برجسته در حراجی ها بودند اما برگزاری یک حراج دوم که قدرت وسیع تری در جذب مخاطبان گسترده تر دارد این روند را تغییر می دهد.
وی ادامه داد: معتقدم در چهارچوب این حراج باید فعالیت های تکمیلی دیگری توسط دیگران صورت بگیرد تا بحث اقتصاد هنر جایگاه مطلوب تری پیدا کند.
بهشتی در پاسخ به این پرسش که به نظر می رسد در این دوره حراج با توجه به اینکه تعداد قابل توجهی عکس ارائه شده بود اما این عکس ها با استقبالی مانند آثار نقاشی رو به رو نشدند، بیان کرد: اول باید یادمان باشد که در همه جای دنیا در حراجی ها همه آثار به فروش نمی رود و معمولا ۳۰ درصد آثار به فروش نمی رود. در حراج تهران اما انگار عادت کرده ایم ببینیم همه آثار فروش می رود در حالیکه اتفاقا این امر غیر عادی است که همه آثار مشتری دارد و اگر به طور مثال ۴ اثر در این حراج به فروش نرود باید بدانیم کار بسیار مهمی انجام شده که ۱۱۶ اثر فروخته شده است.
وی ادامه داد: مجموعه داری در ایران سابقه طولانی ندارد و دارند کم کم با آن آشنا می شوند. فعلا با نقاشی و مجسمه با کیفیت خوبی آشنا شده اند و آثار را می شناسند و به جا می آوردند. در واقع صرفا کار اقتصادی نمی کنند بلکه ارزش هنری آثار را نیز می شناسند. به طور مثال اتفاقی که در این دوره حراج برای عکسی از آقای صادقی که عکاس جنگ است افتاد، بسیار خبر مهمی است. اینکه مجموعه دار ما برای چنین عکسی ارزش قائل است و آن را می فهمد جای بسی امیدواری است.
انتقاد به یکدست نبودن آثار
رضا نامی کارشناس هنری نیز درباره فروش آثار در ششمین حراج تهران و اینکه برخی از آثار به قیمت بیشینه نرسیدند از جمله آثار منوچهر یکتایی که در دور قبل حراج تهران به شکل شگفت آوری قیمتش بالا رفته بود، به خبرنگار مهر گفت: یکتایی در این دوره اثر کوچکش به قیمت ۴۰۰ میلیون تومان فروخته شد که باز هم یک شگفتی است. بعضی قیمت ها در حراج خوب بود و بعضی دیگر به نظر قیمت ها حبابی بالا رفت اما در مجموع حراج موفقی بود.
وی درباره رغبت کم خریداران به بخش عکس نیز بیان کرد: فرهنگ خریدن عکس در کشور ما هنوز جا نیفتاده است و ارزشی برای آن قائل نیستیم. مگر عکس هایی که توسط شخصیت هایی گرفته شده باشد که چهره تثبیت شده ای در آن سوی آب ها هستند یا به دلایل دیگر به عکس های آن ها توجه می شود.
وی در ادامه با بیان اینکه در این دوره از هنرمندان شاخص آثار با کیفیتی ارائه شده بود، ادامه داد: در این حراج جوان هایی بودند که برای نخستین بار کارشان در حراج ارائه می شد و باید هم می آمدند و خود را محک می زدند و این خوب است که حراجی بخواهد سلیقه همه مخاطبان را جلب کند و کارهای ارزان تر هم داشته باشد اما به نظر وقتی حراج دوپاره شده است بهتر بود در این حراج دیگر کار پیشکسوت ها و یا کسانی را که بازارشان تثبیت شده است، نمی گذاشتند تا برای کسانی که تازه به حراج وارد می شوند خریداران مشخص تری پیدا شود و هم بهتر بتوان این بخش را تحلیل کرد.
نامی در پایان درباره زیاد شدن تعداد حراجی ها با نام های مختلف نیز گفت: این خوب است که تعداد حراج ها زیاد شود اما باید استاندارد برگزار شوند. حراجی که قبل از برگزاری حراج کار را می فروشند و بعد از چکش خوردن اثر هم باز به قیمت بالاتر کار را می فروشند حراجی نیست. در حال حاضر به جز حراج تهران هیچ کدام از حراجی هایی که برگزار می شود استاندارد نیستند.