شناسهٔ خبر: 47947 - سرویس دیگر رسانه ها

سعید حمیدیان مطرح کرد؛ انتقاد از نحوه برخورد ایرانیان با زبان

سعید حمیدیان می‌گوید: ما ایرانی‌ها در زمینه زبان خیلی آسان می‌گیریم و از خصوصیات ماست که زبان را مثل ملک شخصی‌مان تلقی می‌کنیم؛ چهاردیواری اختیاری! قلم دست‌مان است و هرطور دل‌مان خواست می‌نویسیم.



به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ این پژوهشگر و استاد دانشگاه درباره وضعیت درست‌نویسی بیان کرد: نمی‌توان گفت که وضعیت درست‌نویسی در سال‌های اخیر خوب  یا بد شده است، زیرا امری است که نیاز به کار فراوان و آمارگیری بسیار دارد. اما به طور کلی ما همواره امیدوار بودیم که با روی کار آمدن مسائل جدید، کتاب‌های جدید و هر گونه امکانات جدید وضع نگارش بهتر شود اما تأثیر زیادی نداشته است.

او درباره تأثیر رسانه‌ها در درست‌نویسی گفت: رسانه‌ها با وجود این‌که مسئولیت بسیاری در امر اشاعه درست‌نویسی دارند و کارشان  بسیار حساس است - زیرا  مردم  دائما با آن‌ها، چه به صورت سمعی از طریق رادیو و تلویزیون و چه به صورت مکتوب از طریق روزنامه‌ها و... سر و کار دارند - اما متاسفانه این‌ها خود به عامل تخریب و عامل زیان‌رسان به نثر فارسی تبدیل شده‌اند.

حمیدیان با اشاره به اشتباهات فراوانی که در رسانه‌ها وجود دارد، اظهار کرد: ما توقع داریم سازمان‌هایی که با زبان و ادب مرتبط هستند مانند صدا و سیما حداقل آدم‌های مجرب و تحصیل‌کرده را که در این زمینه توانایی دارند به کار بگیرند و مطالب را قبل از  آن‌که منتشر شود چک کنند و در صورتی که اصلاح نیاز دارند اصلاح کنند؛ در حالی‌که متأسفانه این‌طور نیست و ما اشتباهات و غلط‌های بسیار فاحشی در رسانه‌ها می‌بینیم.

او ادامه داد: روزنامه‌ها و رسانه‌ها مثلا صدا سیما پر شده از کلمات عجیب و غریب که در 30 - 40 سال گذشته سابقه نداشته است  و من تا به این سن وضعیتی به بدی وضعیت الان سراغ ندارم؛ به طور مثال می‌گویند «خواهشاً»، «جاناً»، «گاها»  و ... در حالی که  کلمات فارسی تنوین نمی‌گیرند. تنوین به زبان عربی تعلق داد نه به زبان فارسی.  کلمات فارسی را چطور با تنوین عربی می‌آورند، نمی‌دانم. و بسیار خطاهای دیگر... یا اشتباه دیگری که روزنامه‌ها زیا تکرار می‌کنند، مثلا در مصاحبه‌های‌شان، می‌نویسند فلانی گفت‌وگویی انجام داد!، صحبت‌هایی را انجام داد!،  «انجام دادن» فعل مناسبی برای «صحبت کردن» است؟ می‌توانند خیلی راحت بنویسند «صحبت‌هایی کرد»؛ خود همین به سهم خود تخریب زبان‌ فارسی است. یا در روزنامه‌ها می‌نویسند با این «تفاسیر» در حالی که با این«تفاصیل» درست است، کمی حرف می‌زنیم و می‌گوییم مع‌هذا با این تفاصیل یعنی با این تفصیلات نه تفاسیر؛ اما همه جا پر شده و می‌گویند با این تفاسیر. اگر کسی می‌خواهد از این‌ها درست‌ نوشتن را یاد بگیرد معلوم است به راه ترکستان خواهد رفت.

این استاد زبان و ادبیات فارسی افزود: درست‌ نوشتن مانند شعر گفتن یا هر چیز دیگری آموزشی نیست اما می‌شود نمونه‌های درستی را  معرفی کنیم. فکر می‌کنم الگویی که ما می‌توانیم برای جویندگان و علاقه‌مندان به درست‌نویسی ارائه کنیم  کتاب‌ مرحوم خانلری است. نثر او  بدون هیچ‌گونه افراط و تفریط بود یعنی این‌طور نبود که به جانب عربی‌نویسی متمایل شود و افراط کند و یا به طرف فارسی‌ سره چرخش کند؛ نثری سالم، معتدل و درست از لحاظ بنیاد دستوری و هم از لحاظ قدرت بیان داشت. یا  برخی از رمان‌ها و داستان‌های کوتاه بخصوص آثار کسانی مانند ابراهیم گلستان وجود دارند که نثر آن‌ها  شفاف، درست و راحت است و خواننده هیچ مشکلی با آن‌ها ندارد.

حمیدیان درباره عملکرد فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم گفت:  فرهنگستان کارهایی کرده ولی بنیاد کار طوری است که کارهای چندساله  فرهنگستان نمی‌تواند آن‌ها را بهبود بخشد. فرهنگستان کارهایی در زمینه زبان و دستور و روش‌های نگارش انجام داده  اما خیلی راه داریم تا بر مشکلات موجود فائق بیاییم.

او سپس درباره آسیب‌های رعایت نکردن درست‌نویسی اظهار کرد: اگر قواعد دستوری رعایت نشود آسیب است و اگر لغات و چگونگی کاربرد لغات رعایت نشود آسیب بزرگی است. ما باید ببینیم  این کار به چه کسی در دوره‌های دبیرستان و دبستان سپرده می‌شود؟ به دبیران یا معلمانی که اغلب برای نوشتن دو صفحه مطلب مانده‌اند؟ این‌ها چگونه می‌توانند برای بچه‌ها راهنمای خوبی باشند؟ متاسفانه  به این کار بها نمی‌دهیم و در حقیقت کار را به متخصصان و افراد باصلاحیت واگذار نمی‌کنیم و انتظار معجزه‌ هم داریم. آسیبی بدتر از این نیست که من الان نثرهایی را می‌خوانم که واقعا گیج می‌شوم و به درستی نمی‌فهمم نویسنده  چه می‌خواهد بگوید. اجزای دستوری را به قدری اشتباه می‌کنند که حد ندارد؛ مثلا  «را»ی نشانه مفعول  را بعد از فعل می‌آورند. این  مسئله ساده‌ای است اما همین مسأله ساده در رسانه‌ها و صدا و سیما رعایت  نمی‌شود.

این استاد دانشگاه درباره رواج واژه‌های بیگانه در زبان فارسی نیز گفت:  این مسئله چند جنبه دارد؛ جنبه سالم داد و ستد طبیعی زبان است. برای مثال در زبان فارسی سعدی و حافظ که شعر می‌گفتند بیشتر لغات آن‌ها لغات فارسی است اما قسمت مهمی از آن لغت بیگانه بود که بر حسب شرایط وارد زبان شده بودند. ما  لغات ترکی، عربی، هندی و حتی  روسی داریم.  اما جنبه مشکل‌آفرین قضیه،  افرادی هستند  که نثر را به دلخواه می‌نویسند؛ یعنی اگر تحصیلات‌شان بیشتر در زمینه علوم دینی، عربی و علوم حوزوی است به سمت زبان عربی متمایل می‌شوند و به قولی از آن طرف بوم می‌افتند.

او افزود: علاج و نجات نثر ما از آشفتگی‌ها  و امثالهم  پاک کردن  زبان از عربی نیست،  مثلا اگر سنایی، انوری،  سعدی و حافظ می‌خواستند این کار را بکنند چه اتفاقی می‌افتاد؟ درصد بزرگی از کلمات بزرگان، عربی است.  اما دیگر  این‌ واژه‌ها عربی‌ای است که فارسی شده است یا صورت این لغات فارسی شده یا معنی ‌در فارسی به کار می‌رود و یا هر دو این‌ها. این‌ها  را نمی‌توانیم بگوییم لغات بیگانه. هرکسی هم در این زمینه افراط و تفریط کرد شکست خورد. زبان عربی به دلیل ارتباط مداوم طی قرن‌ها با ما سنخیت بیشتری دارد اما  با انگلیسی و فرانسه و زبان‌های غربی ارتباط زیادی نداریم، برخی دائم کلمات خارجی به کار می‌برند؛ مثلا به جای کلمه لغو می‌گویند کنسل شد، به جای ذخیره کردن می‌گویند سیو کردن. برای چه؟  مگر ما واژگان جایگرین آن‌ها را نداریم؟  این کلمه لغو را  از زبان عربی گرفتیم و خیلی خوب است.

سعید حمیدیان با تأکید بر این‌که همه در به کار بردن واژه‌های بیگانه  افراط ندارند خاطرنشان کرد: هر پدیده‌ای که  وارد کشور می‌شود لغات جدیدی را به همراه خود می‌آورد. فرض کنید کامپیوتر، امور مربوط به اینترنت و... .  بالاخره ممکن است چند واژه فارسی بسازیم ولی اکثر آن‌ها خارجی است  و به گمان من اگر هوشیار باشیم و نثر سالم را از نثر غیرسالم تشخیص دهیم و افراط و تفریط را کنار بگذاریم خیلی صدمه نمی‌زند.  
او در ادامه متذکر شد: هر زبانی در معرض دگرگونی و داد و ستد با زبان‌های دیگر قرار دارد و به مرور زمان زبان تغییر می‌کند. طبیعی است هیچ زبانی درجا نمی‌زند، البته کم و بیش دارد.  زبان فارسی که با آن سخن می‌گوییم و می‌نویسیم همان زبانی نیست که هزار سال پیش به کار می‌بردند و دگرگون شده است. این طبیعی است برای این‌که به مرور  زمان پدیده‌هایی به کشورمان می‌آید که قبلا وجود نداشته است.

این مترجم  تأکید کرد: هیچ کسی به صورت فردی حق ندارد در زبان دست ببرد. این‌ها کار آدم باصلاحیت و استادان بزرگی است که در زمینه زبان و ادبیات از جمله درست‌ نوشتن عمری استخوان خرد کرده‌اند.  من نمی‌توانم اجازه دهم هر کسی بلند شود و به بهانه این‌که زبان باید دگرگون شود هر کاری را اعم از روا و ناروا در زبان انجام دهد. زبان یک امر اجتماعی و جمعی است. نمی‌توانم بپذیرم هرکسی بدون صلاحیت بنشیند و برای خود لغت و جمله‌بندی درست کند و چیزهایی که برای دیگران غریبه و ناشناس است درست کند و بگوید زبان تغییر می‌کند. آن  شخص در چه حدی از صلاحیت است که این صحبت‌ها را می‌کند؟