«چاکر آستان ملائک پاسبان، فدوی خاص دولت ابد مدت، حاج علی خان پیشخدمت خاصه، فراشباشی دربار سپهر اقتدار مامور است که به فین کاشان رفته، میرزا تقی خان فراهانی را راحت نماید و در انجام این ماموریت بین الاقران مفتخر و به مراحم خسروانی مستظهر بوده باشد.» نوشتهاند که ناصرالدین شاه در حالت مستی حکم قتل صدراعظم سابق و پر قدرت خویش را چنین صادر کرد اما هر چه بود در روز ۲۰ دی ۱۲۳۰ میرزا تقی خان فراهانی مشهور به امیرکبیر در حمام فین کاشان کشته شد. از قضا ماجرای این آشپززاده آستان قائم مقام فراهانی باید به ماجرایی با پایان بهتری تبدیل میشد. اما امیر بزرگ دربار ناصری نیز به همان سرنوشتی دچار شد که الگوی احتمالیاش یعنی قائم مقام فراهانی دچار شده بود. دست سرنوشت با امیر یار بود که به خدمت ناصرالدین میرزای ولیعهد دربار محمدشاه درآمد و از قضا پس از مرگ شاه به سبب ناتوانی میرزا فضلالله نصیرالملک پیشکار ناصرالدین شاه، مامور به این کار شد. شاه همان که پایش به تهران رسید میرزا تقیخان را به صدارت منصوب کرد: «ما تمام امور ایران را به دست شما سپردیم و شما را مسئول هر خوب و بدی که اتفاق میافتد میدانیم. همین امروز شما را شخص اول ایران کردیم و به عدالت و حسن رفتار شما با مردم کمال اعتماد و وثوق داریم. به جز شما به هیچ کس دیگر چنین اعتقادی نداریم و به همین جهت این دستخط را نوشت.» امیرکبیر در سال هایی که صدارت دربار ناصری را در دست داشت، دست به اصلاحات مختلفی در کشور زد که تاسیس مدرسه دارالفنون، انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه، رسیدگی به وضع مالیه، حذف القاب و عناوین و... مهمترین آنها بود. همچون تمام مصلحان اجتماعی تاریخ معاصر ایران کارهای او نیز موافقان و البته مخالفان گستردهای داشت. تاریخ هرگز مهد علیا مادر شاه، اعتمادالدوله و میرزا آقاخان نوری را فراموش نخواهد کرد زیرا آنان افرادی بودند که زمینههای عزل امیر را فراهم کردند و پس از آن دستور مرگ او را نیز گرفتند. شاه در ۲۰ آبان ۱۲۳۰ طی دستوری امیرکبیر را از صدارت عزل کرد: «چون صدارت عظمی و وزارت کبری زحمت زیاد دارد و تحمل این مشقت برای شما دشوار است شما را از آن کار معاف کردیم، باید به کمال اطمینان مشغول امارت نظام باشید.» اما در دو ماه بعدی پس از عزل امیرکبیر زمینههای کشته شدن او توسط مخالفان شکل گرفت؛ چرا که آنان از علاقه شاه به امیرکبیر آگاه بودند و میدانستند اگر به کمتر از قتل میرزا کمر همت ببندند، احتمال بازگشت او به قدرت وجود دارد. به همین دلیل ساده حکم قتل او را از شاه گرفتند و امیرکبیر در روز ۲۰ دی در حمام فین کاشان اعدام شد. پس از مرگ او واکنشهای متفاوتی نسبت به کشته شدن امیر انجام شد. نوشتهاند که حتی سفارتهای روس و انگلستان نیز به دلیل کشتن امیر به دربار قاجار اعتراضهایی را انجام دادهاند. با همه این شرایط اما میتوان گفت که ۲۰ دی ۱۲۳۰ روزی بود که یکی دیگر از مصلحان ایرانی سر در نقاب خاک کشید و به گفته یکی از مورخان «مردی بزرگ تمام شد.»
منبع: فرهیختگان