فرهنگ امروز/ ساسان نیکرفتارخیابانی: محمدعلیخان تربیت را باید جزء آخرین افرادی دانست که میتوان به آنها، لقب انسانهای دایرهالمعارفی داد. محمدعلی تربیت نماد یک انسان فرهنگی مدرن در بزنگاه مواجهه ایران با فرآیند مدرنیته و مدرنیزاسیون بود. تربیت فردی ادیب، کتابشناس، مورخ، روزنامهنگار، معلم و شهردار بود. محمدعلی تربیت همچون بسیاری از بزرگمردان تبریزی عصر خود، نسبت به زمانه خویش، آگاهی داشت و در راه خدمت به خلق، کتابخانهها، دبستانها، دبیرستانها، روزنامهها و مجلات بسیاری تاسیس و اداره کرد.
زمانه و زندگی
میرزا محمدعلیخان تربیت در ششم خرداد ۱۲۵۶ در محله نوبر تبریز چشم به جهان گشود. در سال ۱۲۷۶ آموزشگاه «تربیت» را که نخستین آموزشگاه ملی تبریز بود، دایر کرد و از همان سال تا سال ۱۲۸۱ معلم هیئت و جغرافیا و ادبیات آموزشگاه لقمانیه بود. در سال ۱۲۷۷ به همراهی میرزاحسینخان عدالت (صاحب روزنامه الحدید، عدالت و صحبت)، سیدمحمد شبستری (مدیر روزنامه ایران نو) و سیدحسن تقیزاده نخستین کتابخانه و کتابفروشی با سبک مدرن را در تبریز تاسیس کرد که به مدت ۱۰ سال دوام داشت و موقع حمله اردوی محمدعلی شاه به تبریز بلافاصله پس از به توپ بستن مجلس، کتابخانه به تاراج رفت و سوزانده شد. این کتابفروشی و کتابخانه مرکز مهمی برای فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی دوران مشروطیت در تبریز بود و تعداد زیادی از آزادیخواهان گرد آن جمع میشدند و درباره کتابهای جدید و سیاست روز بحث میکردند. تربیت نام خود را از روی این کتابخانه انتخاب و مدرسهای نیز به همین نام دایر کرد که این مدرسه، پس از مدرسه کمال، دومین مدرسهای بود که در تبریز به آموزش علوم و فنون مدرن میپرداخت. در سال ۱۲۸۱ محمدعلی تربیت به همراه روشنفکران دیگری چون سیدحسن تقیزاده و یوسفخان اعتصامالملک مجلهای به نام «گنجینه فنون» منتشر کرد. این مجله به ادعای سیدفرید قاسمی و دیگر مورخان تاریخ مطبوعات ایران، نخستین مجله علمیای بود که همپا با نشریات اروپایی، مطالب و کتابهای علمی را به شکل پاورقی منتشر میکرد. وی پس از اعلان مشروطیت، روزنامهای به نام «اتحاد» را در تبریز به مدت ۲۵ شماره منتشر کرد.
حشر و نشر تربیت با روشنفکران و آزادیخواهان شهر، منجر به ایجاد هسته اولیه آزادیخواهانی شد که بعدها در مبارزات جانفشانه مردم تبریز در مقابل قوای استبداد، به مرکز غیبی تبریز معروف شد. کربلایی علی مسیو، سیدحسن تقیزاده، سیدمحمد شبستری، حاجعلی دواچی، میرزامحمود غنیزاده، حاج رسول صدقیانی و میرزا علیقلیخان صفروف به همراه میرزا محمدعلی تربیت از جمله کسانی بودند که هسته اصلی مرکز غیبی تبریز را تشکیل میدادند و رهبری فکری مبارزه با مخالفان مشروطه را برعهده داشتند. پس از به توپ بسته شدن مجلس و تاراج کتابخانه، تربیت از راه وین به پاریس و سپس به لندن نزد پروفسور ادوارد براون رفت. وی همزمان با پیشروی قوای رشت، به ایران بازگشت. با فتح تهران به دست مجاهدان، به عضویت هیات مدیره موقتی ۱۲ نفرهای انتخاب شد که برگزیده رهبران انقلاب و ناظر اعمال وزرا بود.
از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۴شمسی به مدت پنج سال رئیس فرهنگ و معارف آذربایجان بود و در این راه خدمات شایانی انجام داد. وی بار دیگر کتابخانه و قرائتخانه عمومی بزرگی دایر کرد که بعدها «کتابخانه و قرائتخانه دولتی تربیت» نام گرفت. وی سپس تا پایان عمر و با مساعدت و همراهی دولت رضاشاه از مجلس هشتم تا دوازدهم به نمایندگی مردم تبریز انتخاب شد و در ۲۷ دی ۱۳۱۸ در تهران دنیا را بدرود گفت.
آثار تربیت
تربیت طی عمر پربار خود هشت کتاب «زادبوم» مربوط به جغرافی طبیعی، سیاسی و تاریخی ایران به ویژه آذربایجان، «تاریخ مطبوعات ایران» حاوی شرح نام و آمار جراید ایران، «دانشمندان آذربایجان» شامل شرححال آذربایجانیان گمنام سدههای پیشین در عرصه علم، فرهنگ و هنر، «تصحیح تاریخ جهانگشای نادری»، «تصحیح دره نادری»، رساله «مثنویها»، رساله «نوروزیه» و تقویم «تربیت» را از خود به یادگار گذاشت.
میرزامحمدعلی تربیت، شخصیتی دایرهالمعارفی داشت و در اکثر کتابخانههای بزرگ اروپا، مصر، عثمانی و ایران به مطالعه و تحقیق کتابهای ایرانی پرداخته بود و اطلاعات گرانبهایی از کتابهای ایرانی در حافظه فوقالعادهاش نقش بسته بود، بهحدی که آشنایان و مورخان ادعا کردهاند در مورد کتابها و تالیفات ایرانی در میان ایرانیان و اروپاییان هیچکس به اندازه او، مطلع نبوده است. حافظه قوی و دقیق او چنان بود که اطلاع داشت کتابهای هر مولف در کدام کتابخانه ایران و جهان موجود است و دارای چه فصلها و بابهایی است و در کدام عصر تالیف شده و... .
به گفته یکی از شاگردانش، در آذربایجان فقط میتوان نام مرحوم میرزاجعفر سلطانالقرایی را برد که مانند مرحوم تربیت در کتابشناسی فارسی و ترکی در متون تبحر خاصی داشت.
وی مردی دانشمند و صاحب کمالات با عشق و علاقه وافر به کسب دانش و اطلاعات و اخبار نو و ناشنیده بود. بزرگترین ذوق و عیش و خوشگذرانیاش مطالعه و تماشای کتابهای خطی بود و ساعتهای متوالی با هوش و حافظه مثالزدنیاش اسامی کتابهای خطی و چاپی را برای حاضران و مستمعان توصیف میکرد.
وی که به اوضاع اسفناک کشور و میزان عقبماندگی آن پی برده بود، با وسایل ممکنه در تنویر افکار میکوشید و فردی میهنپرست و آزادیخواه بود. شخصی شیرینزبان، خوشبیان، مجلس آرا و به شهادت تمامی فضلا و دانشمندان زمانش، دارای اخلاقی ستوده بود.
نقش تاریخی تربیت
آذربایجان در طول تاریخ خود مردان بسیاری بسان تربیت به خود دیده است؛ مردانی که در زمان خود عاشقانه و دلسوزانه برای شهر و دیار و کشور خویش تلاش کرده و افتخار آفریدند. دورانی که بخش عظیمی از تحولات آن در سایه چنین مردانی معنا یافته؛ مردانی که با فکر و عمل خود تاریخ آن روزگار را رقم زدند. انسانهایی که هر یک کارایی چند مرد دانشمند و سیاستمدار را دارا بودند و نهتنها عملکردشان موجب پیشرفت و تطور جامعهشان شد، بلکه برگبرگ تاریخ عرصههای مختلف، مملو از نقش تاریخی این انسانهای بزرگ است.
امروز در حالی یاد و نام این بزرگمرد را گرامی میداریم که کمتر کسی کتابخانه تربیت تبریز را میشناسد. امروز در شرایطی از تلاشهای مردی عاشق برای برقراری کتابخانه و قرائتخانه سخن به میان میآوریم که جامعه با کتاب و کتابخانه قهر است و در سایه جهان پستمدرن و شبکههای وسیع اجتماعی، شتابزده به سوی فرهنگ مطلق شفاهی گام برمیدارد.
امروز تبریز، آذربایجان و ایران بیش از هر زمان دیگر به مردان و زنانی از جنس میرزامحمدعلیخان تربیت نیاز دارد؛ مردان و زنانی که با جان و دل در فکر تعالی و تعمق هرچه بیشتر جامعه خود باشند و روزنههای امیدی به آشتی مردم با فرهنگ کتبی باشند.
منبع: فرهیختگان