به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ نشست نقد و بررسی کتاب «آستانه تجدد» عصر روز گذشته، ۱۱ بهمنماه با حضور داود فیرحی دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، کاظم قاضی زاده پژوهشگر و مدرس دانشگاه و عبدالله نصری، استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) برگزار شد.
نصری در این نشست ابتدا با بیان اینکه نسبت دین با مدرنیته و تجدد یکی از مسائل اساسی است که ۱۰۰ سال است که ما را درگیر کرده، گفت: امروز یکی از خلطهایی که در جامعه ما صورت میگیرد این است که بین تجدد، غرب و غربزدگی مغالطه میشود. ما اگر با غرب سیاسی مشکل داریم نباید آن را با بحث مدرنیته و مدنیت خلط کنیم، چون این دو حوزه مستقل از یکدیگرند. یکی از این حوزهها به فکر و اندیشه بر میگردد و دیگری حوزه عینیت یافته و تمدنی موضوع است. این دو باید از یکدیگر تفکیک شوند. سوال این است که اساساً تجدد یک کل است یا کلی؟ اگر مواجهه ما با مسئله تجدد از نوع کل باشد آن وقت با مواجهه فردیدیها با این موضوع رو به رو میشویم و اگر مواجهه با تجدد از نوع کلی باشد رویکرد دیگری خواهیم داشت.
نصری افزود: رویکرد مرحوم نائینی به مساله تجدد از نوع مواجهه با کل است. امروز کسانی هستند که میگویند اگر ما برخی از مفاهیم دنیای مدرنیته را بپذیریم از روی اجبار چنین کردیم، در غیر این صورت ما در مدرنیته چیز خوبی نمیبینیم. مواجهه با فکر غربی کار سادهای نیست چراکه از دکارت تاکنون متفکران زیادی در غرب پا به عرصه وجود گذاشته اند و شناخت هر کدام از آنها نیازمند زمان طولانی است. این در حالی است که متاسفانه امروز بدون اینکه اندیشههای یک متفکر غربی به درستی مطالعه و درک شود نسبت به آن توهین میشود. ما به تحول فکری اندیشهها توجه نمیکنیم.
استاد فلسفه دانشگاه علامه تصریح کرد: اهمیت مرحوم نائینی در این است که مقتضیات دنیای جدید را به خوبی شناسایی میکند و میداند که مقولات جدیدی در دنیای امروز مطرح است که باید به آنها پرداخته شود. چون این مقولات اعتباری هستند به همین دلیل مفاهیمی مانند حکومت و نظامهای سیاسی از نظر نائینی مفاهیم متغیری هستند و این گونه نیست که مشروطه یک چهارچوب فکری ثابت مانند مقولات اولی باشد.
نصری یادآور شد: مرحوم نائینی با چندین دسته مخالف رو به رو بود. برخی از مخالفانش به او خرده گرفتهاند که چرا اساساً این مفاهیم را اخذ کرده است و برخی دیگر میگویند که این مفاهیم غربی است و چرا از زوایه اسلامی به آنها پرداخته است، در حالیکه مرحوم نائینی میداند که این مفاهیم اعتباری است و ابعاد مختلفی دارد. در این میان البته افرادی هم بودند که مشروطه را مانند مرحوم نائینی به عنوان یک مقوله اعتباری دیدند. دلیلی هم ندارد که تصور کنیم که قانونگذاری تنها در غرب باید باشد.
وی گفت: مرحوم نائینی را نباید تنها در چهارچوب فقه سیاسی مطرح کرد. کتاب مرحوم نائینی یک شاهکار است و افسوس میخورم که چرا حوزههای علمیه ما آن قدر که به کتاب کفایه مرحوم آخوند خراسانی توجه کردند به این اثر توجهی نشان ندادند. جامعیتی که فیرحی در این اثر داشته بسیار مهم است. باید در نظر داشت که بین شرحنویسی و تفسیر تفاوت وجود دارد و من کتاب ایشان را تنها یک شرح نمیدانم. متاسفانه یکی از ضعفهای اساسی در تاریخ تفکر ما این است که متفکران خود را نمیشناسیم و به آنها نمیپردازیم در حالی که غربیها برای شناخت متفکرانشان صدها کتاب و مقاله مینویسند.
نصری در ادامه افزود: از سوی دیگر من وقتی این اثر را مطالعه کردم، برایم مهم بود که ببینم فیرحی به چه میزان در این کتاب به متن مرحوم نائینی پایبند است و آیا میخواهد نائینی را با خودش تفسیر کند یا اینکه برای شناخت او به تفاسیر دیگر رجوع میکند. پس از مطالعه این اثر میتوان فهمید که فیرحی تلاش کرده تا نائینی را با افکار نائینی تفسیر کند و این از مهمترین ارزشهای کتاب است. در کتاب فیرحی جامعیت بسیاری وجود دارد و او تلاش کرده تا مفاهیم فقهی و اصولی بسیاری را که در کتاب نائینی وجود دارد به صورت کامل شرح و بسط دهد. فیرحی مقید است تا در اصطلاحات اصولی که در کتابش به کار میبرد به نائینی توجه کند و در مراحل بعدی به تفاسیر دیگر بپردازد. نائینی در کتاب اشاره گذرا به تاریخ جهان میکند. این در حالی است که بسیاری از ما به این موضوع توجه نمیکنیم. اما فیرحی در کتاب خود روی این موضوعات تمرکز و بحث میکند. به عبارت دیگر فیرحی در کتاب خود تلاش کرده تا نگاه نائینی به موضوعاتی چون تاریخ و تمدن را از دل کتاب بیرون بکشد.
به گفته وی، فیرحی تلاش میکند تا در اثرش به ریشههای تاریخی فقه نائینی توجه کند. این در حالی است که ما بیشتر به تذکره نویسی پرداختیم تا تاریخ اندیشه. بحثهای بسیار مهمی در کتاب مطرح میشود و فیرحی به عنوان نویسنده اثر کوشیده تا با نگاهی جدید به نائینی توجه کند و این از محسنات اوست که پنجره ذهنش را به روی تفکر نائینی میگشاید چراکه امروزه در جامعه بسیاری ذهنهایشان را بتون کردهاند. ما باید بدانیم که اندیشه دیگران میتواند راه را به ما نشان دهد. واژگانی مانند امانت و ماهیت حکومت در اندیشه سیاسی بسیار مهم است. یکی از برکات انقلاب اسلامی این است که به تاریخ اندیشه سیاسی توجه کرده است. اما در این میان نکته مهم برای من این بوده که بزرگانی که در این عرصه قلم زدهاند به چه میزان درباره حکومت بحث کردهاند؟ متاسفانه در این حوزه کار چندانی نشده و این در حالی است که نائینی در این باره کار کرده است.
نصری با تاکید بر اینکه فیرحی به خوبی مفاهیم نائینی را باز میکند افزود: اهمیت این کتاب در آن است که گرهگشاست و فقط در شرح برخی از موضوعات نیست بلکه به دنبال این است که پیچیدگیهای مباحث نائینی را بگشاید. فیرحی در این اثر با سعه صدر به این مفاهیم و شرح و بسط آنها پرداخته است. اختلاف مشروطه خواهان و مشروعه خواهان در فهم دین و مواجههاشان با مقولات مدرن است. مطالعه نائینی از این منظر اهمیت دارد.
وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه برای برخی از مفاهیم کتاب نائینی باید شرایطی که او در آن میزیسته را در نظر گرفت گفت: نائینی در شرایطی زندگی میکرده که در چندین جبهه باید میجنگیده، بنابراین اگر ما احساس میکنیم که به برخی از پرسشها پاسخ داده نشده باید خوانش دقیقتری از شرایط داشته باشیم و آنگاه میتوانیم به پاسخها برسیم. برای نائینی تحدید قدرت، نظارت بر حاکمان، حقوق انسانها، نقش مردم در نظارت جامعه، مشارکت اجتماعی، چگونگی اداره جامعه، نفی استبداد و ... بسیار مهم است و اساساً او به تفکیک قوا اعتقاد دارد.