شناسهٔ خبر: 48573 - سرویس دیگر رسانه ها

​خنده بر ویرانه‌های قرون‌وسطی در قواعد بازی

نمایشنامه سه پرده‌ای «قواعد بازی» به قلم لوئیجی پیراندللو با ترجمه کامران برادران از سوی نشر چترنگ منتشر شد.

​خنده بر ویرانه‌های قرون‌وسطی در قواعد بازی

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نمایشنامه قواعد بازی نوشته لوئیجی پیراندللو به‌تازگی روانه بازار کتاب شده است.

پیراندللو  در سال 1867 در سیسیل ایتالیا متولد شد. مدت‌ها استاد سبک‌شناسی دانشگاه رم بود اما تا بعد از جنگ جهانی اول شهرتی کسب نکرده بود اما به یک‌باره با نوشتن نمایشنامه » شش کاراکتر در جست‌وجوی یک نویسنده» آوازه‌ای جهانی پیدا کرد.

هرچند در خانواده‌ای ثروتمند به دنیا آمد اما به دلیل زندگی در محلی که هر کس باید از حقوق خودش دفاع می‌کرد، تحت تأثیر بی‌عدالتی‌ها و ستم‌ها قرار گرفت و متأثر از ورشکستگی پدر تاجرش و همین‌طور پرستاری از همسری که به اختلال روانی دچار بود، زندگی سختی داشت.

امروزه از پیراندللو به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین نمایشنامه نویسان قرن بیستم یاد می‌شود. درد مطبوع، عشق بدون دل‌بستگی، سفیدی‌ها و سیاهی‌ها، مسخره مرگ و زندگی، نوبت، زمان، زن مطرود، هانری چهارم، بیست داستان ازجمله دیگر آثار این نویسنده ایتالیایی به‌حساب می‌آید. او در سال 1934 موفق به دریافت جایزه ادبی نوبل شد. پیراندللو دو سال بعد یعنی  در سال 1936 درگذشت.
 
لوئیجی پیراندللو نمایشنامه «قواعد بازی» را در سال 1918 نوشت. این نمایشنامه درباره مردمی است که به دنبال خواسته‌های خود هستند و برای رسیدن به آن‌ها تلاش می‌کنند اما درنهایت تجسد خشونت بر این امیال آن‌ها را از پای درمی‌آورد. خشونت موجود در این اثر قدرتی است که با حفظ حیات سوژه استمرار می‌یابد. هدف این قدرت اداره و کنترل دقیق زندگی است و فقط از این راه موجودیت پیدا می‌کند. این نمایشنامه دوزخی از خشونت ناب است.

مترجم نمایشنامه، کامران برادران، در صفحه ۹۴ کتاب می‌نویسد:

«لئونه تجسد این خشونت ناب است؛ او زیر بار دوئل نمی‌رود؛ گوییدو را روانه مذبح می‌کند و درنهایت این را مجازاتی درخور سیلیا و اعمالش می‌بیند؛ ما وقتی از خشونت حرف می‌زنیم باید این پرسش مارکس را مطرح کنیم که در این میانه چه کسی مد نظر ماست. مارکس می‌پرسید پیشرفت، بله، اما برای چه کسی؟ حال باید پرسید سوژه خشونتی که در قواعد بازی اعمال می‌شود کیست؟ این خشونت ناب چه سویه‌هایی دارد و در چه بستری معنا می‌یابد؟»
 
لئونه گالا، سیلیا گالا (همسر لئونه)، گوییدو ونانزی (دلارام سیلیا)، دکتر اسپیگا، بارلی، فیلیپ با نام مستعار سقراط (پیشخدمت لئونه)، مازکی میگلیوریتی، کلارا (پیشخدمت سیلیا)، سه جوان سرخوش (عیاشان شهر)، تنی از مستاجران طبقات بالا و پایین در ساختمان سیلیا شخصیت‌های این نمایشنامه هستند که در زمان حاضر در هر شهری از ایتالیا زندگی می‌کنند.
 
این شخصیت‌ها در برابر لئو حرکت می‌کنند، سیلیا می‌خواهد انتقام بگیرد و گوییدو به دنبال دلربایی معشوق است. دکتر اسپیگا در جست‌وجوی پوشیدن لباسی برای دوئل است و فیلیپ دچار وسواسی عجیب برای آشپزی و انجام دیگر امور است. واکنش همیشگی لئونه به تل ویرانه‌های قرون‌وسطایی خنده است.
 
در صفحه 77 این نمایشنامه می‌خوانید:
 
«لئونه: خدا روشکر که رفتن. واقعاً دیگه تحملشون رو نداشتم.
 
سیلیا: من هم می‌رم.
 
لئونه: نه، آگه دوست داری بمون. به این شرط که درباره این قضیه باهام حرف نزنی.
 
سیلیا: ممکن نیست. تازه آگه گوییدو بیاد، که احتمالاً هرلحظه سر می‌رسه، دیگه از شرم خلاص نمی‌شی. (لئونه خنده‌ای سر می‌دهد، بلند و طولانی.)
 
سیلیا: (خنده لئونه به‌شدت او را می‌آزارد) نخند. نخند!
 
لئونه: می‌خندم چون واقعاً داره به هم خوش می‌گذره. نمی‌دونی چقدر حال می‌کنم وقتی می‌بینم این‌جوری از این  رو به اون رو می‌شی.
 
سیلیا: (چیزی نمانده بزند زیر گریه.) ولی این به نظرت طبیعی نماید؟
 
لئونه: چرا، برای همینه که دارم لذت می‌برم: چون خیلی طبیعی هستی! ...»
 
نخستین چاپ نمایشنامه سه پرده‌ای قواعد بازی نوشته لوئیجی پیراندللو با ترجمه کامران برادران در ۱۰۲ صفحه و ۱۰۰۰ نسخه در سال ۱۳۹۵ به بهای ۹۵۰۰ تومان از سوی نشر چترنگ روانه بازار کتاب شده است.