به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نشست نقد و بررسی کتاب «صدایی که شنیده نشد» با عنوان نگرشهای اجتماعی ـ فرهنگی و توسعه نامتوازن در ایران با حضور عباس عبدی مولف اثر و غلامرضا غفاری، عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران عصر امروز دوشنبه(۲۵ بهمنماه) در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
عبدی در ابتدای این نشست توضیحاتی را درباره این اثر ارایه کرد و گفت: من آشنایی کوتاهمدتی با آقایان اسدی و تهرانیان ـ محققان این پژوهش که در کتاب گردآوری شده ـ داشتهام. مرحوم اسدی از جمله افرادی بود که تحت تاثیر مسایل سیاسی قرار نمیگرفت و بسیار دقیق، روشنفکر و خوشفکر بود اما متاسفانه مدت زیادی زندگی نکرد.
وی با بیان اینکه این پژوهش مساله نویسندگان آن بوده است افزود: کتاب حاضر ویژگی خاصی دارد و آن این است که بیش از اینکه پژوهش سفارشی باشد حاصل دغدغههای نویسندگان آن است. چرا که ما دو نوع پژوهش داریم؛ نخست پژوهشی که براساس دغدغهها و مسایل محققان انجام میگیرد و دیگری پژوهشهای سفارشی.
وی تاکید کرد: به هر حال این کتاب نشان میدهد که حس و روح نویسندگانش در آن حضور دارد و نمونه منحصربه فردی از پژوهشهایی درباره قبل انقلاب است.
عبدی با اشاره به پژوهش دیگری درباره «دانشجویان و دانشگاه» پیش از انقلاب اسلامی اظهار کرد: این پژوهشها نمونههای منحصر به فردی قبل از انقلاب اسلامی هستند و میتوانند تصویر روشنی از شرایط آن زمان به ما ارایه کنند اما به دلیل اینکه پیمایش در آن دوره رواج نداشته و از سوی دیگر ابزاری هم موجود نبوده مشکلاتی در راه پیمایش وجود داشته است. این در حالی است که امروزه به سبب ورود فناوریها و نرمافزارهای تحلیل داده پیمایشها به خوبی انجام میگیرد.
این پژوهشگر در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه کتاب حاضر شاید جزء معدود پژوهشهایی باشد که میتواند تصویری از شرایط قبل از انقلاب را منعکس کند یادآور شد: در این پژوهش موضوعاتی چون نحوه اوقات فراغت، ارتباطات، رابطه تحصیلات و سن و ... نشان داده شده و در واقع این اثر دادههای خوبی را برای تحلیل و تفسیر در اختیار محققان قرار میدهد.
وی ادامه داد: پیمایش یک تجربه متراکم میخواهد و اکنون اگر در ایران این تجربه را نداشته باشیم پیمایشها دچار بحران میشود چرا که پیمایش حلقههای متفاوتی دارد و اگر در هر کدام از این حلقهها درصدی از خطا وجود داشته باشد کل نتایج را دچار تغییر میکند.
عبدی در ادامه به برخی از اظهارنظرهای منتقدان درباره این اثر اشاره کرد و افزود: برخی منتقدان بحثهایی از جداول این کتاب را دیدهاند و براساس آن اظهارنظر کردهاند اما اینگونه قضاوت کردن درست نیست چرا که برای تحلیل یک پیمایش باید کلیت آن مجموعه و نیز شرایطی که در آن پژوهش صورت گرفته را در نظر گرفت. از سوی دیگر برخی از منتقدان به زمان پژوهش این کتاب توجه نکردهاند و فکر میکنند پژوهش حاضر به روز قبل از انقلاب اسلامی برمیگردد در حالی که این پژوهش در سال ۱۳۵۴ صورت گرفته که قیمت نفت رشد خوبی داشته و شرایط اقتصادی در کشور روبهرشد بوده است بنابراین باید در استنتاجهای پژوهش محافظهکارتر و دقیقتر نظر کرد.
وی ضمن اظهار خوشحالی از استقبال خوب نسبت به این کتاب گفت: با وجود اینکه این پژوهش موجود در کتاب را ۲۵ سال است در دست داریم و از جداول مختلف آن در مقالات متعددی استفاده کردیم اما متاسفانه چندان به ارجاعها و نوشتهها دقت نشده است زیرا در ایران نوشتهها و پژوهشهای محققان کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
عبدی در بخش دیگری از سخنانش به وجوه مختلف این پژوهش اشاره کرد و افزود: شیوهای که در این پژوهش به کار گرفته شده نشان دهنده شکاف گسترده میان اندیشمندان، فعالان رسانهای و جوانان است و از طریق گفتوگوی محققان با این اقشار میتوان به این شکافها دست پیدا کرد زیرا روندهای متناقضی در پاسخها از لحاظ ظاهری وجود دارد که چندان به آن توجه نمیشود.
وی تاکید کرد: این روندها همان نکات کلیدی است که باید سیاستگذاران براساس آن برنامهریزی میکردند اکنون شاید پس از انقلاب نگریستن به این تجربه ساده باشد اما واقعیت این است که شکاف بین نخبگان و طبقات دیگر جامعه به بحرانهایی در آن زمان انجامید. به طور مثال محققانی که پژوهشهای این کتاب را انجام دادهاند با من دانشگاهی در آن زمان هیچ ارتباطی نداشتند و من در آن زمان دانشجو بودم این کتابها را نخواندم. در واقع صدا از جایی میآمد که گوشی در آن برای شنیدن نبود.
این پژوهشگر در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه رسانه باید صدای مردم باشد گفت: این در حالی است که پیش از انقلاب اسلامی میان کارگزاران رسانه با توده مردم شکاف بود در حالی که در دهه پنجاه هیچ رسانهای غیر از رادیو و تلویزیون وجود نداشت. این گسست در سیاستگذاری رسانه به گونهای بود که نتوانست هیچ کمکی به حکومت وقت بکند.
عبدی در ادامه سخنانش به تحلیل برخی از جداول موجود در پژوهش حاضر پرداخت و گفت: بحث آیندهنگری در حوزه سیاست، فرهنگ، اجتماع و اقتصاد بخشهایی از این کتاب بودند که تحلیل آنها حاوی نکتههای قابل تأملی است. بخش دیگری از پیمایش نیز در سطح ملی انجام شده است. پس از این پژوهش نیز پیمایشهای دیگری در سالهای ۷۴، ۷۹، ۸۹، ۸۳، و ۹۴ صورت گرفته است.
وی با تاکید بر اینکه باید در تحلیل این جدولها با شرایط کنونی خودمان احتیاط را رعایت کنیم اظهار کرد: آمایشها شبیه یکدیگر نیستند و ما طی چهل سال گذشته تغییرات زیادی در حوزههایی چون شهرنشینی، تحصیلات و ارتباطات داشتهایم. اگرچه شعار شاه پیش از انقلاب اسلامی ساختن تمدن بزرگ بود و عملاً تاثیرات تبلیغات او را در نتایج پژوهش حاضر در بخش آیندهنگری میتوان دید به گونهای که مردم ایران در آن دوره از ۱۰ نمره، نمره ۹ را نسبت به خوشبینی به آینده داشتهاند اما در عمل میبینیم که در جامعه چه بحرانهایی رخ میدهد که منجر به انقلاب اسلامی میشود.
به گفته وی، نتایج پژوهش نشان میدهد ساختار خانواده طی سالهای اخیر تغییرات جدی داشته است و برخی از ذهنیتهای سنتی در این باره دچار تغییر شده است. با این وجود باید در تحلیل استنتاجها احتیاط کرد.
عبدی گفت: رژیمی که پیش از انقلاب بیحجابی را تشویق یا تبلیغ میکند در نتایج این تحقیق نشان داده میشود که هفتاد و پنج درصد مردم آن خواستار حجاب هستند و این نشاندهنده تعارضهای موجود در آن دوره است. این کتاب نیز درک ما را نسبت به شرایط پیش از انقلاب اسلامی و شکاف کارگزاران رسانه و مردم نشان میدهد.
آیا جامعه ایران بعد از انقلاب اسلامی تغییر کرده است؟
غفاری نیز در ادامه این نشست با بیان اینکه این کتاب امکان استفاده مجدد از دادههای قبل از انقلاب اسلامی را فراهم میکند گفت: پژوهش حاضر زمانی صورت گرفته که اصولاً پیمایش در جامعه شهری و به ویژه روستایی ایران بسیار مشکل بوده است همچنین اگر به نظرسنجی و پیمایشهای کتاب دقت کنیم میبینیم سهم رسانه به چه میزان در آن پررنگ است؛ زیرا تلویزیون و رادیو تعیینکننده بودند و سهم مهمی را در شکل دادن افکار عمومی داشتند.
وی ادامه داد: اگر سازمانی وجود داشت که پژوهشهای این کتاب و پژوهشهای سالهای بعد را سازماندهی و تحلیل میکرد میتوانستیم امکان مقایسه راحتتری را بین شرایط مختلف زمانی ایران داشته باشیم.
این استاد دانشگاه ادامه داد: دو پیمایش سالهای ۷۹ و ۸۳ متمرکز بر شهرهای مرکزی هستند در حالی که پژوهشهای کتاب حاضر که در سال ۱۳۵۴ صورت گرفته در مراکز استانها، شهرهای دیگر و نیمی از روستاهای ایران متمرکز است.
غفاری یادآور شد: تحلیل برخی از آیتمهای نزدیک به هم این پژوهش نشان میدهد تفاوتها در برخی از زمینهها قابل توجه نیست و این سوال مطرح میشود که آیا در جامعه ایران که به لحاظ ساختاری بعد از انقلاب اسلامی و به واسطه جنگ تغییرات زیادی رخ داده چرا همچنان برخی از حوزهها تفاوت چندانی نکرده است.
عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران توضیحهایی را درباره مفهوم رضایت از زندگی قبل از انقلاب اسلامی و پس از آن ارایه کرد و گفت: به طور مثال نتایج این پژوهش در سال ۵۴ نشان میدهد؛ اگرچه مفهوم رضایت از زندگی رشد چندانی نکرده اما بین مفهوم رضایتشغلی پیش از انقلاب اسلامی و پس از آن تفاوت فاحشی وجود دارد. همچنین اگرچه در بحث خانواده تفاوتها قابل ملاحظه نیست اما در بخشهایی چون تصمیمگیری در نهاد خانواده تفاوتهای محسوسی را میبینیم.
به گفته وی همچنین در حوزه دین اگرچه تفاوت چندانی بین پژوهشهای سال ۵۴ و ۹۴ در بخش اعتقادات وجود ندارد اما در بخش مناسک این تفاوتها قابل ملاحظه است.
این استاد دانشگاه در بخش پایانی سخنانش با تاکید بر اینکه تحلیل بخشهایی از پیمایش و تعمیم آن به کلیت یک تحقیق کار نادرستی است تصریح کرد: در تحلیل پیمایشها باید همواره به شرایط زمانی توجه کنیم و آنچه اهمیت دارد این است که پیمایش سال ۵۴ و تحقیقات بعد از آن امکان فهم روندها را برای ما به خوبی مشخص میکند و از سوی دیگر دادههای دست اولی را در اختیار محققان قرار میدهد که نیازمند تحلیلهای ثانویه است.