شناسهٔ خبر: 48682 - سرویس دیگر رسانه ها

پاکتچی: در قرآن زمان تطبیقی مطلق درباره وقایع تاریخی وجود ندارد

احمد پاکتچی، استاد دانشگاه امام صادق(ع) در همایش «مطالعات میان رشته‌ای قرآن کریم» که به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، سخنرانی کرد. سخنرانی او درباره زمان بود اینکه زمان‌سنجی را چگونه می‌توان از منظر علم تاریخ استخراج کرد.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه فرهیختگان؛ پاکتچی در ابتدا توضیح داد: «آن چیزی که باعث شد این موضوع به‌عنوان یک مساله در ذهنش شکل بگیرد، مقایسه‌ای بین عهد عتیق و قرآن بود. او به‌شدت احساس می‌کرد آنچه تاریخی انگاشته می‌شود در تورات با قرآن صورت بندی‌ها و زمان‌بندی‌شان بسیار متفاوت است.» پاکتچی به‌عنوان محقق و پژوهشگر حوزه دین از اعضای شورای عالی علمی مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی و مدیر کنونی گروه نشانه‌شناسی هنر در فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران نیز هست.

زمان نسبی مقایسه دو رویداد یا روند با همدیگر است

پاکتچی در این همایش همین بحث را اما با تمرکز بر قرآن پیش می‌برد. او با توضیح اینکه یکی از الگوها در بحث‌های اخیر درباره زمان‌سنجی این است که زمان مطلق از زمان نسبی جدا می‌شود؛ شرح می‌دهد که این تقسیم بندی را درخصوص تاریخ در باستان‌شناسی و حتی زمین‌شناسی هم داریم. جداسازی زمان مطلق از نسبی بر این مبنا استوار شده است که زمان مطلق عبارت است از زمانی که با یک واحد زمان نسبت به یک مبدا سنجیده می‌شود. مثل اینکه ما یک مبدأ مانند هجرت داریم که از آن می‌توانیم درباره زمان آدرس بدهیم.

 در صورتی که به گفته پاکتچی زمان نسبی آدرس‌دهی درباره زمان نیست. به اعتقاد او زمان نسبی مقایسه دو رویداد یا روند با همدیگر است و گفته‌اند که فلان چیز قبل از فلان چیز بوده است، بدون اینکه ما هیچ زمانی را مشخص بکنیم. بنابراین اگر مثلا زیر پژوهشگاه کنده‌کاری بشود و یک ساختمان پیدا شود ما می‌توانیم بگوییم که آن ساختمان قبل از ساختمان پژوهشگاه وجود داشته است. اما درباره اینکه مال چه زمانی است ما در این باره هیچ اظهارنظری نکرده‌ایم.

 تفاوت زمان تطبیقی با ساختاری

پاکتچی با اشاره به تقسیم بندی دیگری مبنی‌بر قراردادن اصطلاح ساختاری در مقابل اصطلاح تطبیقی توضیح می‌دهد که زمان تطبیقی عبارت از آنجایی است که ما در توضیح یک امر تاریخی یا تاریخی انگاشته شده، آن را در مقایسه با اتفاقات تاریخی دیگر زمان‌گذاری می‌کنیم. مثلا می‌گوییم این اتفاق ۶۰ سال بعد از آن اتفاق افتاده است. اما زمان ساختاری عبارت از آن است که ما پدیده‌ای را به ماهو مورد مطالعه قرار می‌دهیم، بدون اینکه مقایسه‌ای با پدیده‌های دیگر صورت بگیرد. مثلا ممکن است بگوییم که فلانی ۷۲ سال عمر کرد.

پاکتچی این دو الگو را با هم ترکیب می‌کند و به یک الگوی چهار حالته می‌رسد، چهار حالتی که در علم تاریخ مورد مطالعه قرار می‌گیرد. او در ادامه توضیح می‌دهد که مثلا زمان تاریخی تطبیقی نسبی بیشتر برای بازنمای تکرار تاریخ مورد استفاده قرار می‌گیرد. در حالی که زمان تطبیقی مطلق بیشتر برای بازنمایی تکرارناپذیری تاریخ مورد استفاده قرار می‌گیرد. با توجه به کاربردهای قرآنی ما می‌توانیم نشان دهیم که زمان تطبیقی بیشتر به گونه نسبی تکیه دارد و زمان تطبیقی مطلق را مشاهده نمی‌کنیم.

در قرآن زمان تطبیقی مطلق نداریم

پاکتچی با شرح این مقدمه به سراغ بحث قرآن می‌رود و توضیح می‌دهد که ما در قرآن درباره وقایع تاریخی، زمان تطبیقی مطلق نداریم و جالب این است که در تورات داریم. این پژوهشگر با این شرح معتقد است که نمی‌توانیم مساله را حمل بر عدم آشنایی این فرهنگ با این پدیده کرد، بلکه به نظر او این یک انتخاب است.

یکی از گونه‌های خاص زمان تطبیقی نسبی که به نظر پاکتچی می‌توان به‌عنوان یک سبک در استفاده از زمان سنجی‌ها در قرآن مورد توجه قرار بگیرد، آنجاست که نسبتی در بین زمان‌ها سنجیده می‌شود. در واقع سر زمان با هم سنجیده می‌شود. زمان اول و زمان سوم را می‌دانیم که درباره چیست؟ اما درباره زمان وسط هیچ اطلاعاتی نداریم.