به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ سومین سمینار از سلسله سمینارهای جامعهشناسان ایرانی و جامعه ایرانی با عنوان نقد آثار، افکار و بزرگداشت علمی و اجتماعی دکتر غلامعباس توسلی دوشنبه 16 اسفند در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
رضا داوریاردکانی در این همایش طی سخنانی گفت: برای من مایه خوشبختی است و از سوی دیگر دشوار است که در محفل دانشمندان و جامعهشناسان حرف و سخنی بزنم چون عادت دارم از هر جا شروع کنم به سمت فلسفه بروم. البته این اختیاری هم نیست. حال سوال این است که میشود با فلسفه به سمت جامعهشناسی رفت.
وی ادامه داد: میخواستم فراغتی باشد تا درباره فلسفه و جامعهشناسی مطالبی بیان کنم که اکنون مجال آن نیست. اگر اینجا آمدم برای ادای احترام به دکتر توسلی بوده است چون اینجا کم هستند کسانی که هم نسل دکتر توسلی باشند. من یک سال در دانشکده از ایشان جلوتر بودم و با هم تحصیل کردیم. البته ایشان زبان فرانسه میخواندند و من فلسفه.
رئیس فرهنگستان علوم با قرائت ابیاتی از حافظ «زان یار دلنوازم شکریست با شکایت/گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت» افزود: مطلب شخصی نیست و من از خود حرف نمیزنم چون جامعهشناس و عالم اجتماعی بودن مشکل است اما دانشمند بودن مشکل نیست، به طور مثال مهندس، زمینشناس و ... مشکل نیست. البته طبیعی است درس خواندن مشکل است اما علم فقط درس خواندن نیست.
این استاد فلسفه با بیان اینکه علم بر دو قسم است، افزود: یکی آموزشی و دیگری یافتنی. مولا علی (ع) فرمود علم دو قسم است، مسموع و متبوع. نخست علمی است که در مدرسه میآموزیم و کسی که نیاموزد به دومی نمیرسد. کمال علم در این است که فرد بیابد.
وی تاکید کرد: علم باید در جامعه جاگیر شود. علمی هست که در هواست، علمی هست که در کتابخانههاست. علم دیگری هم هست که با جامعه پیوند ندارد. علم باید در جای خودش قرار بگیرد. هر چیز در تعادل جای خود را پیدا میکند. علم اگر جای خودش را پیدا نکند نمیتواند معنای خودش را بیابد.
به گفته داوریاردکانی، وقتی علم جای خودش را نداشته باشد هیچ علمی به کار نمیآید چون هر علمی ضرورتاً نافع است در غیر این صورت علم نیست. علم فرع احتیاج است و علمی خوب است که برآورنده احتیاج باشد.
وی با بیان اینکه علوم اجتماعی ما باید به این مرحله برسد که ما به آن نیاز داشته باشیم، گفت: یعنی از دانشمند علوم اجتماعی بپرسند که این مساله چگونه مطرح و حل میشود. ما هنوز با اینکه اطلاعات و دانش اجتماعی خوبی داریم اما جامعهشناسی، اقتصاد و ... به این مرحله نرسیدهاند که مشکلگشا باشند. ما دانشمندانی داریم که اطلاعات خوبی دارند. اگر ما یک فاضل و دانشمند فیزیکدان داشته باشیم که در محیط مناسبی باشد میتواند ممتاز باشند اما دانشمندان علوم انسانی ما باید در وطن خودشان باشند و مسایل مملکت خودشان را حل کنند.
وی یادآورشد: دانشمندان علوم انسانی که از کشور رفتهاند به جایی نرسیدهاند اما فیزیکدان جوان ما در دانشگاههای خارجی شکفته میشود. چون دانشمندان علوم انسانی پیوندی با ریشهشان دارند و وقتی از آن جدا میشوند تفکر علمی صورت نمیگیرد.
رئیس فرهنگستان علوم گفت: دانشمند علوم اجتماعی با زمین، تاریخ معاصر خودش پیوند دارد و اگر از آن جدا شود دانشمند علوم اجتماعی نخواهد بود. بنابراین دانش ما هم باید این جایی شود.
وی با تاکید بر اینکه توسلی خدمت بزرگی به جامعهشناسی کرده و با تعلق خاطر، استقلال رای، مناعت طبع، اعتقاد به علم، رعایت مقام علم و درنیامیختن علم با ایدئولوژی به جامعهشناسی ایران خدمت کرده است، گفت: توسلی بهویژه به مباحث نظری خدمت کرده است. من وقتی در کلاس دکتر صدیقی درس میخواندم جزوه جامعهشناسی داشت و دکتر مهدوی هم کتاب کوچک، اما اکنون به برکت وجود امثال دکتر توسلی که نادر است آثار زیادی در این باره داریم.
وی اضافه کرد: متاسفانه ما امروز جامعهشناس نمیخواهیم و علوم را بر اساس شهرت میخواهیم. ما علوم را بر این اساس درجهبندی کردیم. اگر کشوری تاریخ و علوم انسانی و اجتماعی مظلوم نداشته باشد، هر چند من منتقد علوم اجتماعی هستم و آن را مطلق نمیبینم هیچ ندارد، با این وجود میگویم این علوم اجتماعی مظلوم هواخواه و خواهان ندارد و قدرش معلوم نیست. ما نمیدانیم که برای آینده بیش از هر علمی به فلسفه، علوم انسانی و اجتماعی نیاز داریم چون علوم تجربی را میشود استخدام کرد اما جامعهشناس و فیلسوف را نمیشود استخدام کرد.
داوریاردکانی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه علوم انسانی برای کشورهای توسعهیافته در صدر است اما برای ما این گونه نیست، گفت: ما خیال میکنیم این علوم به کار نمیآیند در حالی که باید تلاش کنیم این علوم را قدر نهیم.
اصحاب علوم اجتماعی باید در رفع مظلومیت این رشته پیشگام باشند
سید ضیاء هاشمی معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم نیز در بخش دیگری از این همایش با بیان اینکه اصحاب علوم اجتماعی باید در رفع مظلومیت این رشته پیشگام باشند، گفت: بخش مهمی از این مظلومیت از درون رشته است. وقتی از بیرون نگاه میکنم، احساس میکنم باور به ضرورت جامعهشناسی و منفعت آن در جامعه در حال افزایش است چون جامعهشناسی علمی است که مجهولات ما را برطرف میکند.
وی ادامه داد: امروز در دانشگاهها، نگاه بزرگان ما به جامعهشناسی نیازمندانه است و میدانند برخی از مسایل ما بدون اتکا به جامعهشناسی حل نمیشود بنابراین نگاه به جامعهشناسی در حال اصلاح است و این مظلومیت در حال کاهش است.
وی افزود: باید بیش از گذشته اصحاب علم الاجتماع قدر یکدیگر را بدانند. چند سال پیش وقتی صدیق سروستانی از دنیا رفت، در تشییع جنازه ایشان عموم استادان جامعهشناسی حضور داشتند و گفتیم وقتی ما قدر هم را نمیدانیم توقعی از دیگران نیست. در زمانهای مختلف باید بدانیم اصحاب دانش اجتماعی سرمایههای بزرگ ما هستند و باید آن را قدر بدانیم. ممکن است در سرمایهها تفاوت وجود داشته باشد ولی هر کدام توانمندی دارند.
هاشمی با بیان اینکه دکتر توسلی روزی ایستاد و از جامعهشناسی و متون آن دفاع کرد و ما مدیون او هستیم، گفت: امروز باید از استادان و مروجان جامعهشناسی دفاع کنیم چون جامعه ما به آن نیاز دارند. باید حوزههای مختلف جامعهشناسی را به رسمیت بشناسیم و با هم تعامل سازنده داشته باشیم چراکه این میتواند به گفتگوی سازنده منجر شود. این افراد اگر روزگاری نتوانند گفتگو کنند ما زیان میکنیم. بنابراین امیدوارم این نوع جلسات که نشاندهنده یک سنت حسنه است تداوم پیدا کند.
توسلی بعد از انقلاب چراغ جامعهشناسی را برافروخت
ابراهیم بای سلامی نیز در ادامه این همایش با بیان اینکه توسلی بعد از انقلاب اسلامی چراغ جامعهشناسی را برای نگاه به مسایل جامعه برافروخت اظهار کرد: توسلی و همکاران او در ایران پیروز شدند. اگر امروز حساسیت نسبت به مسایل وجود دارد و کسی نمیتواند مانع از اندیشیدن جامعهشناختی به مسایل شود ماحصل نتایج امثال دکتر توسلی است.
وی ادامه داد: امروز نظام تولید در حال تحول است. در عصر پسامدرن نظام اجتماعی در تغییر است و بر همین اساس نیازمند جامعهشناسی قوی برای ایجاد گفتمان و پارادایم داریم چون نمیتوانیم در پارادایمهای قدیم بمانیم و انتظار توسعه داشته باشیم.
این استاد دانشگاه مساله علم را امروز در جامعه ما جدی دانست و افزود: ما باید نگاه جامعهشناسی قوی به مسایل ایران داشته باشیم. امروز مساله دولت یک موضوع ناب جامعهشناسی است که باید به آن پرداخته شود.
وی ادامه داد: توسلی موفق شد همه را گرد درس جامعهشناسی بنشاند. توسلی هم به سان میلز یک بینش و رسالت جامعهشناختی برای خودش قایل بود. پیوند نظر و عمل با هم و نقش دانشمند داشتن و به انباشت علمی افزودن همه میراثی است که از استادان بزرگی چون توسلی به ما رسیده است.
بای سلامی یادآور شد: توسلی شریعتی نیست! هر چند که بر شانه شریعتی میایستد و عقلانیتی را که ایدئولوژی به هم ریخته بود به جامعه برمیگرداند و با خلق گفتمانها و پارادایمهای جدید در حوزههای مختلف عقلانیت را به جامعه بازمیگرداند. در اینجا توسلی پیروز شد و امثال او به نتیجه رسیدند.
وی پایان سخنانش گفت: جامعهشناس باید در همه جا باشد تا سخن بگوید و این یعنی آموختن کلمه به کلمه و این کار سادهای نیست. توسلی نه آرون است! نه توکویل! نه شریعتی! توسلی، توسلی است.