فرهنگ امروز/ گیسو فغفوری: گاهی دانستن حتی اطلاعاتی اندک درباره مرد بزرگی که میتواند یکی از ستونهای تاریخ مطبوعات ایران باشد، نیاز به جستوجوهای فراوانی دارد. اگر آخرین روز تعطیلات باشد و دسترسی به افراد سخت، این روند صعبتر میشود. از «حسین توفیق» سخن میگوییم، سردبیر هفتهنامه «توفیق» که در ٩ فروردین همراه خواهرش درگذشت و در روز ١١ فروردین با حضور جمع اندکی تشییع و در قطعه ٢٥٥ بهشتزهرا به خاک سپرده شد. یکی از آخرین کسانی که با او در ارتباط بود و خبر درگذشت او را به رسانهها اعلام کرد «محمد سلطانیفر» از استادان رسانه بود که درباره علت درگذشت او گفت: «مدت هشت روز به دلیل عفونت ریه در بخش مراقبتهای ویژه (آی.سی. یو) بیمارستان فیروزگر بستری شده بود».توفیق هفتهنامه سیاسی - اجتماعی بود که به صورت طنزآمیز از سال ۱۳۰۲ تا ١٣٥٣ با فرازونشیب منتشر میشد و هر از گاهی توقیف و سردبیرش راهی زندان میشد. «محمد حیدری»، سردبیر سابق اطلاعات در گفتوگو با «شرق» به انتشار چند شماره توفیق در روزهای بعد از انقلاب هم اشاره میکند و میگوید: «شاید پنج، شش شماره بیشتر دوام نداشت و جزء خیل نشریاتی بود که به دلایل متعدد از جمله عوضشدن فضا، آغاز جنگ و... مجبور به توقف شدند و تنها چند نشریه نظیر اطلاعات، کیهان، صبح آزادی و جمهوری اسلامی و... به فعالیت خود ادامه دادند». اما اگر به گذشته برگردیم، آغاز انتشار این نشریه از سوی حسین توفیق، بزرگ خاندان توفیق به سال ١٣٠٢ بازمیگردد. حسین توفیق در سال ۱۳۰۱ این روزنامه را منتشر کرد. او با نام مستعار «گشنیز خانم»، دو بار به زندان سرپاس مختاری معروف افتاد و سرانجام هم در همان زندان درگذشت.آنطور که مرحوم عمران صلاحی، در نوشتاری به یادگار گذاشته است: «حسین توفیق ساعتی پیش از آنکه چشم از جهان فروببندد، به یگانه فرزندش گفت:
- اگر میخواهی روح من در آن دنیا شاد باشد، چراغ این مؤسسه را روشن نگاهدار.
و محمدعلی چنان کرد که پدر گفته بود و حسین توفیق واقعا شادروان شد! محمدعلی با کمک دوستان پدرش روزنامه را به همان سبک و سیاق تا پس از شهریور ٢٠ منتشر کرد. توفیق، اولین توقیف را در آبان همان سال دشت کرد و با همین توقیف دوره اول توفیق به پایان رسید. از آن پس دیگر نام «توفیق» مترادف با «توقیف» بود. این روزنامه در دهه ٢٠ بیش از ١٠ بار توقیف و تعطیل شد و مدیرش راه زندان را خیلی خوب بلد بود!»در دوره اول تا قبل ١٣٢٠ میتوان سه تقسیمبندی را برای آن برشمرد: دوران اجتماعی- سیاسی، ١٣١١ تا شش سال بعد توفیق کاملا ادبی شد و بعدتر نیز به سیاسی - اجتماعی بازگشت. در دورههای بعد نیز حسن، حسین و عباس، نوههای خواهری حسین توفیق این نشریه را تا سال ١٣٥٠ مدیریت کردند. هنگامی که به کتاب جامع چهره معاصر مطبوعات ایران که در سال ١٣٥١ شادروان غلامحسین صالحیار منتشر کرده، مراجعه میکنیم تنها اطلاعات اندکی درباره این نشریه مهم وجود دارد که متعجب میشویم. حسین توفیق، مدیرمسئول نشریه هفتگی توفیق است که از تاریخ ١٣٣٠ معرفی میشود و ماهنامه و سالنامه توفیق نیز با مدیرمسئولی حسین توفیق در سال ١٣٤١ مجوز دریافت کرده است. اما بیشتر مردم این نشریه را به عنوان هفتهنامه میشناسند و البته این جمله «پنجشنبهها دو چیز یادت نره، دومیاش توفیق...» و شعار این نشریه که متولدان محله پاچنار تهران «چو حق تلخ است با شیرین زبانی/ حکایت سر کنم آن سان که دانی» آن را منتشر میکردند.این نشریه شخصیتهای ثابتی داشت که از منظر آنان وقایع و مسائل سیاسی را مطرح میکرد شخصیتهای اصلی توفیق، کاکاتوفیق، گشنیزخانم (عیال کاکا)، ممولی (میمون کاکا) و ملت بود. با تغییر جهت نشریه به سمت اعضای دولت و نخستوزیران، هم نزدیکی آن با مردم بیشتر شد و هم خطرات توقیف و سانسور آن. یکی از اهالی فرهنگ به عنوان خاطره میگفت، یکی از کارگران این نشریه هنگامی که مجله توقیف میشد، در محله میگشت و فریاد میزد و خبر توقیف آن را اعلام میکرد.علیاکبر قاضیزاده در گفتوگو با «شرق» میگوید: «نشریه توفیق بیتردید یکی از مهمترین مطبوعات تاریخ ایران است. در بین مردم بسیار طرفدار داشت و بشخصه بارها دیده بودم فردی مطالب آن را در گذر و کوچه میخواند و هفت، هشت نفر دیگر به آن گوش میدادند. هفتهنامه بسیار پرفروش بود و بسیاری از افراد صاحبنام میخواستند در آن یاد و نشانی داشته باشند».قاضیزاده یکی دیگر از دلایل موفقیت توفیق را چنین شرح میداد: «درست انگشت بر نقاط مهم و دلمشغولیهای مردم میگذاشت. بسیاری از دولتها با وعدههای مختلف بر سر کار میآمدند و در انجام خواستههای مردم ناتوان بودند و به همین دلیل مردم میتوانستند دغدغهها و خواستههای خود را در آن پیدا کنند».از نظر قاضیزاده یکی از شمارههای بهیادماندنی آن تصویری است که از علی امینی، نخستوزیر آن سالها ترسیم کرده است. این شماره در ایام محرم منتشر شده درحالیکه امینی در بین عزاداران قرار داشت و مداح وعدههای او را نظیر آب و برق و نان ارزان با نوحه عمه به فدایت تلفیق کرده بود.از نظر قاضیزاده هرکسی که میخواهد در عرصه طنز فعالیت کند، باید حداقل یک دوره این نشریه را بخواند و مطالعه کند.شهرام اقبالزاده نیز به عنوان یکی از پژوهشگران میگوید میتوان بیتردید توفیق را جدیدترین نشریه ایران آن سالها دانست.درباره دلایل آخرین توقیفِ توفیق کمتر کسی اطلاع دقیقی دارد. اما علیاکبر قاضیزاده و محمد حیدری این را بهانهای میدانندکه هویدا در سال ٥٣ مطرح کرد تا بتواند تر و خشک را بسوزاند. طبق نظر این دو استاد مطبوعات «توقیف توفیق با عنوان اینکه نشریات کمتیراژ نیازی به انتشار ندارد، جلوی چاپ آن گرفته شد». هویدا و گل ارکیدهاش از سوژههای همیشگی این نشریه بود. حسین توفیق در گفتوگویی با بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، تهران، در ٢١ آبان ١٣٨١ عنوان کرد: «ولی درحقیقت علت اصلی تعطیلی توفیق، همسونبودن شیوه آن با سیاستهای حکومتی و انتقادهای روزافزون از دستگاه حاکم بود». خواهرش فریده توفیق که تنها چند ساعت قبل از حسین توفیق درگذشت، نیز در سال ٨٣ با عنوان روزنامه توفیق و کاکاتوفیق، چنین گفته است: «پس از گذشت چند ماه از توقیف توفیق، برادران توفیق شمارههایی از آن را مخفیانه چاپ کردند؛ ولی بهرغم ارسال نسخههایی از آن به مراجع قانونی و کتابخانههای رسمی، در مهر ۱۳۵۱، با استناد به تبصره دو، ماده پنج «قانون مطبوعات» که تصریح میکرد اگر روزنامهای تا یک سال منتشر نشود امتیازش لغو میشود، امتیاز توفیق لغو شد و چاپخانه آن نیز برخلاف قانون لاک و مُهر گردید.
این نشریه دورههای مختلفی را پشت سر گذاشته است. در ٢٨ مرداد ٣٢ دفتر روزنامه و منزل مدیر توفیق را پنج بار در یک روز آتش میزنند و غارت میکنند.این نشریه از دولت ملی دکتر مصدق حمایت کرد. بعد از کودتای ٢٨ مرداد ٣٢ روزنامه توقیف شد و محمدعلی توفیق هم همراه عدهای از روزنامهنگاران چند ماهی را در قلعه فلکالافلاک گذراند.
از تأثیر «توفیق» میتوان به این تصویری که «غلامعلی لطیفی» از کاریکاتوریستهای این نشریه که از روز کودتا ترسیم کرده، استناد کرد «... غروب روز چهارشنبه بیستوهشتم مرداد ٣٢، تمامی آن روزنامهها، که در طول آن ١٢ سال پروبال گرفته بودند، اعم از طنز و نیمهطنز، رنگین و بیرنگ، در سطح آسفالت خیابانهای نادری و استانبول دیده میشدند، که پس از غارت و تخریب کیوسکهای روزنامهفروشی توسط کمپرسسواران چماقبهدست با عبور «کامانکار»های ارتش به این سو و آن سو پرتاپ میشدند».
در گوشه پنجره دفتر مجله «حسین توفیق» و روبهروی او هم «کیومرث صابری» بود که بعدها مجله «گلآقا» را منتشر میکرد. حسین توفیق در آخرین روز سال ١٣٣٦ نخستین شماره دوره سوم توفیق را منتشر کرده و آن را تا سال ١٣٤٠ منتشر میکند. این نشریه در سال ١٣٥٠ و آنطور که قاضیزاده و حیدری یادشان مانده در سال ٥٣ توسط هویدا برای همیشه توقیف میشود.
محمد حیدری که در زمان انقلاب دبیر سندیکای نویسندگان و خبرنگاران ایران بوده است تنها کسی است که به یاد میآورد نشریه توفیق چند شماره نیز در اوایل انقلاب منتشر کرده است. کاری که به سختی انجام شده است.
علیاکبر قاضیزاده میگوید یکی از کسانی که به دنبال این بود که نشریه توفیق دوباره منتشر شود «کیومرث صابریفومنی» بود که خودش بعدترها با انتشار مجله گلآقا در سال ١٣٧٠ به بعد در این راه گام برداشت.
گرانی و کمبود کاغذ، گرانی و کمبود نان، احتکار، توقیف مطبوعات، لهستانیهای مقیم ایران، تغییر پیدرپی کابینهها، نطق نمایندگان مجلس، وفور گداها، دکتر میلسپو آمریکایی (وزیر مالیه ایران!) نمایندگی خانمها، کوپن قند و شکر و چای، وقایع ١٧ آذر (به بهانه کمبود نان)، قوامالسلطنه، جنگ جهانی دوم، لیموناد و سینالکو، سربازان هندی، کتابهای نشریات بریانی، شپش تیفوس، لاتها و چاقوکشها، جنگ احزاب، زدوبندهای سیاسی، شستن رخت در جوی آب، خفقان مطبوعات، کشمکشهای مطبوعات، انتخابات دوره چهاردهم، کوپن تریاک، حضور نیروهای بیگانه، مستشاران آمریکایی، ورود ایران به جنگ، هیتلر، وقایع آذربایجان و کردستان، بمبهای آمریکایی بر فراز ژاپن، آگهیهای بخاری نفتی، تئاتر، کراوات، در کنار آزادی بیان! از برخی مسائلی است که در طول سالها به آن اشاره شده است.
فریدون تنکابنی، پرویز شاپور و عمران صلاحی در کنار باستانیپاریزی، ابوالقاسم حالت، صمد بهرنگی، کیومرث صابری و غلامحسین لطیفی، کامبیز درمبخش و... از افرادی هستند که یا کارشان را با روزنامه توفیق آغاز کردند یا در ضمنِ فعالیت توفیق و ١٤ نوع کتاب، ماهنامه و سالنامه فکاهی توفیق و آلبوم توفیق همکاری کردهاند. فرهنگ توفیق نیز، که کتابی است حاوی بیش از چهار هزار واژه فکاهی، از جمله انتشارات آن بود. بهتازگی هم کتاب جلدی دربرگیرنده جلدهای توفیق منتشر شده است.
منبع: روزنامه شرق