به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ در ابتدای این نشست جبار رحمانی، سرپرست معاونت پژوهشی و آموزشی، گفت: این کتاب از جمله کتاب هایی است که پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی در راستای مطالعات دانشگاه و آموزش عالی در ایران منتشر کرده است. وظیفه اصلی پژوهشکده این است که بتواند ابعاد فرهنگی اجتماعی آموزش عالی را در ایران هم از باب مطالعات تاریخی و هم وضعیت فعلی و همچنین برای سناریوهای آینده پژوهانه مورد بررسی قرار بگیرد.
وی افزود: از جمله کارهایی که پژوهشکده انجام داده کتاب های ترجمه و تألیف است و نوع خاصی از کتاب های تألیفی که نسبتاً هم تجربه موفقی بوده کتاب های مجموعه مقالات است و از نظر کیفیت تجربه موفقی است. این کتاب مجموعه هایی از مقالاتی است که بعضی از اعضای هیئت علمی پژوهشکده و برخی از همکاران بیرونی در آن درباره دانشگاه از باب بحث نظری و همچنین در باب تحلیل ابعاد تجربه ایرانی دانشگاه نوشته اند.
در ادامه ماحوزی با بیان اینکه قسمت عمده ای از پژوهش های انجام شده معطوف به واقعیت شناسی جریان دانشگاه در ایران است، گفت: نقدها درباره دانشگاه بیان می شد؛ از اینکه اساساً دانشگاه چه هست، ایده فلسفی و جامعه شناسی دانشگاه چه هست و چه باید باشد، از اینکه اساساً ما باید به کدام سمت حرکت کنیم و وضعیت موجود ما با توجه به آن دورنمایی که هم ما برحسب یک مدل بومی از دانشگاه، برحسب مدلی از دانشگاه در کشوری که بالاخره حدود چهار دهه از عمر حیات جدید و متفاوتش نسبت به حوزه قبلی آن قبل از انقلاب می گذرد و بقیه مؤلفه هایی که ما به صورت انتقادی یا توصیه های می توانیم داشته باشیم.
وی افزود: همواره این پرسش هم برایمان مطرح بود که دانشگاه به طور کلی باید چه نسبتی با جامعه داشته باشد؟ یعنی اگر ما خود دانشگاه را به مثابه یک جامعه کوچک در نظر بگیریم و فضای بیرون دانشگاه که یک جامعه بزرگتر هست، این دو جامعه باید چه مناسباتی با هم برقرار بکنند. در قسمت اول کتاب آن تأملات نظری، مفاهیم فلسفی، جامعه شناختی، نسبتی که دانشگاه با سیاست، دانشگاه با جامعه می تواند و یا باید داشته باشد. این قسمت ها را تبیین بکنیم بعد با نگاه نقادانه به قسمت دوم کتاب یعنی واقعیت شناسی دانشگاه در ایران رجوع کنیم.
جاودانی نیز در ادامه تاکید کرد: دانش یک فرایند است و یادگیری یک فرایندی هم کنشانه برای درونی سازی مفاهیم به گونه های که به تغییر نگرش ها، باورها و سرانجام رفتار بیانجامد.یعنی یادگیری زمانی اتفاق رخ خواهد داد که تغییر رفتار باشد. نیاز داریم روی بسیاری از این مفاهیم درنگ کنیم. متأسفانه پس از انقلاب با کج تابی ها و کجرویهایی روبه رو هستیم که ریشه هایش در فهم دانش، دانشگاه و یادگیری است. از همین رو کتابی که آقای ماحوزی گردآوری کرده اند کار بسیار خوب و آغازی برای یک سری کارهای قلمی است که حداقل شروع کنیم.
رضا صمیم نیز با اشاره به بخش هایی از کتاب تاکید کرد: این کتاب اولین تجربه به زبان فارسی برای تأمل در باب دانشگاه ایرانی است. به خصوص بخش اول این کتاب، یعنی ۵-۴ مقاله اول، به جرأت می توانم بگویم که در زبان فارسی نمونه ندارد. هرچند می شود به انسجام کتاب نقد وارد کرد. دوپارگی ممکن است در این کتاب بین فصل اول و دوم احساس بشود که فصل اول قصد دارد یک نگاه بنیادی تاریخی فلسفی به دانشگاه بکند و فصل دوم که به هر حال به توجه به اینکه قرار بود در فصل دوم به واقعیت بیشتر پرداخته بشود. شاید این دوپارگی اجتناب ناپذیر می نمود.
ماحوزی نیز در پایان خاطرنشان کرد: همه این مباحث زنجیروار به همدیگر متصل هستند و نمی توانیم یک بخش دانشگاه را بگیریم و بخش های دیگر را رها بکنیم. گویی حقیقتاً اینها پایه های یک میز هستند که شما هر پایه ای را که نادیده بگیرید این میز کج خواهد شد و برپا نخواهد ماند. هدف همه ما اعتلای دانشگاه در ایران هست که اگر خوب باشد خودمان هم از این خوبی بهره می گیریم، اگر بد باشد مطمئناً ما هم از این بدی ضربه میگیریم.