به گزارش فرهنگ امروز به نقل از دفتر سیاستگذاری فرهنگی وزارت علوم؛ در اواخر سال گذشته، برای اولین بار دانشگاه های کشور شاهد برگزاری حرکتی منسجم برای استفاده از زبان مستند در حوزه آسیب های اجتماعی و در قالب هفته مستند اجتماعی بودند. دبیرخانه هفته فیلم مستند اجتماعی در گزارشی اعلام کرده بود که ۲۱ فیلم با موضوعهای طلاق، اعتیاد و اخلاق رابطه، انتخاب شده اند تا در هر دانشگاه بین ۴ تا ۶ فیلم به نمایش درآیند. در برخی دانشگاه ها، جلسات نقد و گفتگو پیرامون محتوا و موضوعات فیلم ها با حضور صاحبنظران دانشگاهی و اصحاب هنر نیز برگزار شد. بنا به این گزارش فیلمها از میان مهمترین و موفقترین فیلمهای سالهای اخیر سینمایی مستند ایران دستچین شده بودند.«هفته فیلمهای مستند اجتماعی» با همکاری معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم و شورای اجتماعی وزارت کشور از ۱۰ تا ۱۸ اسفندماه در ۱۰۰ دانشگاه کشور برگزار شد.
نام فیلمها عبارتند از: جایی برای زندگی، زنانگی، عادت میکنیم و دم صبح (محسن استادعلی)، من میخوام شاه بشم (مهدی گنجی)، جدایی (شهرام درخشان)، آهستگی (یاسر خیّر)، جای خالی (کمیل سوهانی)، متهمین دایره بیستم (حسام اسلامی)، خوان بی خان (هادی معصومدوست)، بانوی گل سرخ (مجتبی میرتهماسب)، جای خالی آقا یا خانم «ب» (فیما امامی و رضا دریانوش)، به کجا تعلق دارم؟ (مهوش شیخالاسلامی)، سلاطین خیابانها (پالیز خوشدل و زینب تبریزی)، خواب ابریشم (ناهید رضایی)، آوانتاژ (محمد کارت)، آتلان (معین کریمالدینی)، آبی کمرنگ (آرش لاهوتی)، گفتوگو در مه (محمدرضا مقدسیان)، آقا ولی (مهناز محمدی) و ناخوانده در تهران (مینا کشاورز).
همچنین مرور آثار محسن استادعلی مستندساز شاخص موضوعهای اجتماعی یکی از برنامه ها بود. در همین زمینه گفت و گویی انجام شد با محسن استاد علی:
چرا فیلم مستند؟ چه ویژگی در فیلم مستند است که شما را از تئاتر و سینما و تلویزیون بی نیاز می کند؟
دلایل زیادی دارد ولی اگر کوتاه بخواهم توضیح دهم: اولا سینمای داستانی، سریال های تلویزیونی و حتی اخیرا تئاترهای ما تمام تلاششان را می کنند تا تداعی گر نوعی فضایی مستند گونه باشند تا به واسطه ی همین امر اتمسفری قابل باور در جهت همذات پنداری بیشتر بوجود آورند؛ در حالیکه سینمای مستند عینیت همین توضیح است با این تفاوت که امر واقع در حال انجام است بدون هرگونه دخل و تصرف.
دوما ذات مستند در سیال بودن و غیر قابل پیش بینی بودن وقایع آن است و مهارت تو به عنوان فیلمساز در قرارگیری و ثبت لحظاتی است که امکان برداشت دوباره ندارد و چه دلیلی هیجان انگیزتر از این که تو موقعیتت را به عنوان ناظر بی طرف ، طوری طراحی کنی که گویی سالها است آن نقطه را مشخص کرده ای.
برای هنر (فیلم مستند) رسالتی قائلید؟
اصولا خیلی قائل به رسالت در ساخت مستند نیستم؛ سینمای مستند یک رسانه است همچون مابقی رسانه ها و بدیهی است بیان دغدغه ها باید از مجرایی و به وسیله ی ابزاری بیان شود؛ این ابزار برای من در حال حاضر تصویر و نوع رویا پردازیم در شکل واقعی آن که در اینجا سینمای مستند است ، صورت می پذیرد.
ساخت فیلم مستند در ایران چه ویژگی های متفاوتی دارد؟
پاسخ به این سوال زمانی را طلب می کند که در حوصله ی این گفتگو نیست ولی به صورت تیتروار می توان این عوامل را موانع و ویژگی های ساخت مستند در ایران شمرد:
۱- نبود تهیه کننده و شیوه صحیح تولید
۲- عدم شکل گیری این واقعیت که سینمای مستند شغل است.
۳- عدم تخصیص بودجه ی واقعی.
۴- نبود ساز و کار مشخص جهت پخش .
۵ - مشخص نبودن ساز و کار ورود به این عرصه و ادامه ی فعالیت حرفه ای به عنوان مستندساز.
۶- عدم تعادل بین نیروی ورودی با تعداد اثرهای خروجی .
از میان مستندهای «عادت میکنیم»، «دم صبح»، «جایی برای زندگی» و «زنانگی»؛ بهترین کارتان را کدامیک می دانید؟
بافاصله که نگاه می کنم؛ تجربه ی «دم صبح» را متفاوت ترین می دانم.
اخیرا اقبال خوبی از کارهای شما در هفته فیلم مستند اجتماعی دانشگاه شد.
هر موقعیتی جهت نمایش آثار مستند و با هر نام و عنوانی، کمک مهمی است در جهت دامنه دار شدن تولید آثاری قابل تامل در این حوزه؛ و این هفته نیز از این قانون مستثنی نیست. شالوده ی تولیدات این سال های سینمای مستند در حوزه ی مستند اجتماعی با رویکردی متفاوت و همدلانه و نه مرعوب گرانه را در انتخاب و نمایش این آثار مشاهده می کنیم.