به گزارش فرهنگ امروز به نقل از دفتر سیاستگذاری فرهنگی وزارت علوم؛ براساس تفاهم نامه وزارت علوم با شورای اجتماعی وزارت کشور، وزارت علوم در قالب طرح تقسیم کار ملی برای کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی، برنامه عملیاتی خود را بر اساس سه اولویت «اعتیاد، طلاق و مفاسد اخلاقی» تنظیم کرده است. در قالب این سه اولویت ۲۲ برنامه تعریف شد که یکی از برنامه های معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم «برگزاری هفته فیلم مستند» است. این برنامه برای اولین بار در اسفند سال ۹۵ اجرایی شد و برای اولین بار دانشگاه های کشور شاهد برگزاری حرکتی منسجم برای استفاده از زبان مستند در حوزه آسیب های اجتماعی و در قالب هفته مستند اجتماعی بودند. در این خصوص گفت و گویی ترتیب داده شد با وحید شالچی، مدیرکل دفتر سیاستگذاری و برنامه ریزی فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم که در زیر می خوانید.
ابتدا بفرمائید چرا فیلم مستند؟
فیلم مستند نسبت به فیلم های داستانی ویژگی هایی دارد که بیشتر می تواند ما را به هدفی که در این زمینه داریم نزدیک کند: اول اینکه فیلم های مستند می تواند خود به صورت یک رسانه عمل کند و در وهله اول جنبه خبررسانی داشته باشند. قابلیت دیگر این نوع فیلم ها این است که چون مستند ترسیم گر بخشی از واقعیت است، نسبت به فیلم داستانی که زاده ذهن و سلیقه نویسنده و کارگردان است اثرگذاری بیشتری دارد.
در واقع فیلم های مستند اجتماعی به دلیل روایت دست اولی که از واقعیت جامعه ارائه می دهند تاثیرگذارترند. نکته دیگر هم این است که در فیلم های مستند به موضوعات اجتماعی توجه داریم. به طور کلی مستند، پتانسیلی عظیم برای ترکیب هنر و دغدغه های اجتماعی دارد. همچنین کار مستندساز شباهت بسیاری به فعالیت ها و دغدغه های یک پژوهشگر و محقق اجتماعی دارد. همانطور که پژوهشگر در پی بیان و توصیف و تحلیل امور است، مستند نیز این مولفه ها را در درون و به همراه خود حفظ می کند.
رویکرد غیر دستوری و مشاهده گر مستند باعث شد تا این برنامه در اولویت قرار گیرد؛ چرا که مستند ما را ابتدا با ذات و عمق مسئله آشنا می سازد و سپس چالشی را پیش روی مخاطب و مسئله خصوصا اجتماعی قرار می دهد و همه اینها موجب تفکر و تعمق بیشتری می شود که مقدمه رسیدن به نتایج نزدیک به واقعی از وضعیت آسیب اجتماعی در کشورمان است.
از طرف دیگر همیشه ظرفیت فیلم مستند نادیده گرفته شده است؛ این خود فرصتی است که بتوانیم اعتماد آنها را هم جلب کنیم و از کمک آنها در این طرح ملی استفاده کنیم. امید است که مستندسازان جوان هم به ساخت مستندهایی با موضوعات اجتماعی رغبت نشان دهند و ما را در ترسیم واقعیت یاری رسانند.
مرزهای بحران آسیب اجتماعی کجا هستند؟ چگونه بحران را شناسایی می کنید؟
نباید فضای اجتماعی را سیاه یا سفید دید. هر جامعه ای مرزهای تعریف شده ای برای احساس خطر و بحران دارد. زمانی که جامعه ایرانی اسلامی با وقایع جدیدی روبرو می شود که این وقایع برای آن یونیک و جدید می باشند، نسبت به بنیان های ارزشی و دینی خود احساس خطر می کند. در واقع احساس خطر از تهدید بنیان ها و ارزش های اجتماعی است که مفهوم بحران را می سازد. هر حادثه جدیدی که بنیان های خانواده و جامعه ایرانی و اسلامی را در معرض خطر قرار دهد تمام جامعه برای حفظ ارزش ها و مبانی اصیل خود بسیج خواهد شد.
اما نکته مهم در این مسیر این است که نباید مسئولان اجرایی با مقوله آسیب های اجتماعی برخورد دستوری و آئین نامه ای داشته باشند. عدم شناخت ابعاد پیچیده و متنوع آسیب های اجتماعی موجب رویکرد درمانگر و جزئی نگری شده است. در واقع نگاه همه جانبه و استفاده از ابزارهایی چون هنر، می تواند به دور از زبان نصیحتی و آئین نامه ای بخشی از شدت و حدت مسائل حاد اجتماعی را کاهش دهد.
دانشگاه کجای داستان بحران آسیبب های اجتماعی قرار دارد؟
باید از نگاه منطقه ای و جزئی در حوزه مسائل اجتماعی حذر کرد. اگر از آسیب های اجتماعی در دانشگاه صحبت کنیم به تبع آن باید از آسیب های اجتماعی در سایر نهادها و فضاها نیز صحبت کرد. اما کارکرد مهم دانشگاه در مسیر کاهش آسیب های اجتماعی می تواند با ایجاد احساس مسئولیت و دغدغه های مثبت اجتماعی فراهم شود. ما باید این حس مسئولیت در دانشجویان را با این استدلال که آنها زمامداران آینده این کشور هستند، ایجاد و تعمیق بخشیم. لزوما این وظیفه در فضای آشتی و رفاقت دانشگاهی می تواند با سرعت بیشتری جامه عمل بپوشد.
دانشجویان به عنوان نمایندگان علمی اقشار و گروه های مختلف اجتماعی شکل دهنده همان جامعه هستند. در واقع اجتماع و دانشگاه را فقط می توان در جایگاه لفظ و کلمه از یکدیگر جدا دانست. تلاش برای داشتن دانشگاه آگاه و مشاهده گر در راستای رسیدن به جامعه ای پویا و دانا صورت می گیرد.
در واقع می توان دانشگاه را صالح ترین و شایسته ترین نهاد برای بررسی و تحلیل وضعیت اجتماعی و فرهنگی نه تنها محیط و فضای دانشگاه بلکه کلیت جامعه است؛ چرا که دانشگاه نهادی فراجناحی است که فلسفه وجودی آن از ابتدا بر سعادت و بهروزی جامعه قرار داشته است.
همچنین اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور به طور مداوم توسط دانشگاهیان رصد و مورد مداقه و بحث قرار می گیرد. اینها امکان هایی را فراهم می آورد تا دانشگاهیان در نقطه ای نزدیک تر از دیگران نسبت به وقایع و حقایق جامعه خود قرار داشته باشند. در عین حال در حوزه اجتماعی بویژه در ارتباط با مقوله آسیب های اجتماعی ما شاهد پیوند دانشگاه، جامعه و حکومت هستیم. در این چارچوب دانشگاه و دانشگاهیان نه تنها توضیح و تفسیری عالمانه از روند تحولات اجتماعی به مسئولان و کارگزاران کشوری ارائه کرده اند بلکه به مسئولیت اجتماعی خود در قبال جامعه هم عمل کرده و برای برون رفت از وضع ناخوشایند کنونی هم راهکارهای عملی و اجرایی پیشنهاد نموده اند. چنین موضوعی بدون تردید به منزلت و اعتبار دانش، دانشگاه و کار علمی منجر خواهد شد.
باز هم هفته فیلم مستند خواهیم داشت؟
امیدواریم این برنامه سرآغازی باشد برای رشد و توسعه فضاهای هنری مرتبط با مسائل اجتماعی کشور که می تواند دغدغه مشترک نهاد دانشگاه و نهاد هنر و نقطه اتصال دغدغه های اصحاب هنر و دانشگاهیان باشد. تلاش می شود تا این برنامه با تنوع وکیفیت بهتری در سال های آتی برگزار شود و بتوانیم به تقاضای موجود در دانشگاه های غیردولتی هم پاسخ دهیم.