فرهنگ امروز/ مترجم: فرانک آرتا: فیلمی که پناهجوی ایرانی با گوشی موبایل ساخته است، زندگی داخل بازداشتگاه جزیره مانوس (استرالیا) را به نمایش میگذارد. تماشاگران در سراسر جهان بهزودی این شانس را خواهند داشت که زندگی درون یکی از مراکز بازداشت دور از ساحل استرالیا را ببینند. یک پناهجوی ایرانی در بازداشتگاه جزیره مانوس فرصت یافته فیلمی داستانی از ورای دیوارهای آن بسازد.
بهروز بوچانی، روزنامهنگار کُرد که بهطور مستمر مقالاتی درباره این بازداشتگاه مینویسد، فیلم را بهطور کامل با تلفن همراه ساخت.
او با یک کارگردان ایرانی – هلندی همکاری کرد تا در کنار هم به تماشاگران نگاه و بینش منحصربهفردی از مکانی دهند که رسانهها حق ورود به آن را پیدا نمیکنند.
ماهها طول کشید تا بوچانی متریال فیلم را جمعآوری کند و فایلها را در حجم کم در بازه زمانی با تلفن همراه که اینترنت کندی داشت به دستیار کارگردانش، آرش کمالیسروستانی، در هلند بفرستد.
بوچانی دراینباره میگوید: «بعد از اینکه فیلم تمام شد، فهمیدم که ریشهایم به دلیل اضطراب بالایم رفتهرفته سفید شدند. من همزمان بهعنوان روزنامهنگار کارهایم را دنبال میکردم. خیلی سخت مشغول بودم». سروستانی برای ساختن فیلم با بوچانی مرتبط میشود. او در ابتدا میخواست فیلمی بسازد که بپرسد چگونه کودکان در بازداشتگاه نائورو در دریا غرق شدند، اما نتوانست چنین خانوادهای را در آنجا پیدا کند. او دراینباره توضیح میدهد: «نتوانستم هیچ نوع ارتباطی را پیدا کنم، اما نفهمیدم که واقعا چه اتفاقاتی در این کمپها در مانوس یا نائورو رخ داده و بعدش برخی اوقات من دقیقا میخواستم درباره آن کمپها فیلمی بسازم، اما هیچ متریالی درباره مانوس و نائورو نبود».
سروستانی ادامه میدهد: «میخواستم فیلمی با دستگاههای کوچک تلفن همراه بسازم یا با کسی که در این کمپ بازداشت شده بود که بوچانی را در فیسبوک پیدا کردم. دیده بودم که او مقالات متعددی در روزنامه گاردین و وبسایتهای دیگر مینویسد، بهطوریکه معتقد بودم به اندازه کافی شجاع است که با او ارتباط برقرار کنم و از او درخواست کنم فیلمی بسازیم».
عنوان فیلم، «چائوکا، لطفا زمان را به ما بگو!» است. این نام برمیگردد به ترکیب نام پرندهای در جزیره شناختهشده مانوس و همچنین مکانی بدنام در مرکز جزیره مانوس؛ مکانی مخوف برای بازداشتیها!
به گفته سازندگان این فیلم، آنها میخواستند به تماشاگران نشان دهند که طبیعت بازداشتگاهِ نامحدود طاقتفرساست. آنها معتقدند گذر زمان و سرنوشت پناهجویان بدونتردید مصداق نوعی از شکنجه است. سروستانی معتقد است: «وقتی شما در زندان هستید، یک مجرمید و میخواهید در آنجا برای پنج سال یا ٥٠ سال بمانید، اما میدانید که بالاخره روزی محکومیت زندان تمام خواهد شد، اما مردمی که در مانوس و مرکز بازداشتیهای مائورو نگهداری میشوند، هیچ ایدهای ندارند که تا چه زمانی در آن هستند و این وحشتناک است».
فیلم روی حوادث اینجهانی در این مرکز متمرکز میشود و خستگی بازداشتیها و روزهای بدون پایان زندگی در جزیره مانوس را برجسته میکند. بوچانی میگوید: «ما مطلقا نمیخواستیم فیلم اکشن بسازیم. نماهای خشونتآمیز طولانی داشتیم، اما از آن پلانها استفاده نکردیم. چون این فیلم سبکی از سینما را به تصویر میکشد که در آن سکوت و شعر وجود دارد و این کاملا با فیلم مستند متفاوت است. ما میتوانستیم با مردم به زبانهای مختلف گفتوگو کنیم». مرکز بازداشتیهای جزیره مانوس خارج از دسترس رسانهها و گروه فیلمبرداری باقی میماند و فقط در آنجا به مرکز دور از ساحل نائورو تا دسترسی هست.
این دو فیلمساز امیدوارند این فیلم به مردم چشماندازی را از داخل این مرکز در استرالیا نشان دهد، ولی دولت پاپوآگینه نو آنها را انکار کرده است. سروستانی میگوید: «استرالیا از هرآنچه در این کمپها اتفاق میافتد خبر دارد و آنها در برابر مردم و کودکان این کمپ مسئول هستند. ما این فیلم را برای تاریخ میسازیم». دولت پاپوآگینه نو تا ٣١ اکتبر فرصت دارد تا بازداشتگاه جزیره مانوس را تعطیل کند. انتظار میرود برخی از پناهجویان در ایالات متحده اسکان داده شوند، اما چه تعدادی از آنها، هنوز مشخص نیست و اینکه برای دیگران چه اتفاقی میافتد نیز معلوم نیست. این دو فیلمساز در پایان میگویند: «بهعنوان مردانی که منتظر آموختنیم که چیزی برای آیندهشان نگه داشته میشود، تماشاگران در جشنوارههای فیلم سراسر دنیا، فیلم را خواهند دید و درباره زندگی خواهند آموخت».