به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ سید جواد میری در نشست «هم اندیشی و نقد و بررسی کتاب خواجه نظام الملک طوسی و تداوم فرهنگی ایران، نگاهی انتقادی به روایت سیدجواد طباطبائی» که به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با همکاری انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد، ابتدا با اشاره به مقوله قوم در کتاب سید جواد طباطبایی گفت: طباطبایی در ابتدای روایت خویش به روشنی نمیگوید که این قوم چه قومی است و آیا مقصود او از این قوم مجموعه اقوام ایرانی هستند که در تحلیل تاریخی ایران مبتنی بر یک هویت فرهنگی در کنار هم قرنها زیستهاند و ایران نوین را پی ریختهاند یا قوم در زبان طباطبایی معنای دیگری دارد؟
وی افزود: از سوی دیگر آنچه از نگاه طباطبایی قابل تامل است مفهوم گسست است که او این مفهوم را با ارجاع چیرگی ترکان بارها تکرار میکند ولی پارادوکس مفهوم این است که طباطبایی از یک سو در مفهومسازی ادوار گسست ایران چیرگی ترکان را یکی از آن گسستها برمیشمارد ولی وحدت ایران را منوط به آن میداند و از قضا خواجه نظامالملک را نظریهپرداز این گسست ناگسستنی میپندارد به زبان دیگر نشانههای ژرف از نوعی تاریخنگاری جهتدار و ـ نمیگوییم ایدئولوژیک ـ در روایت طباطبایی موج میزند.
وی با بیان اینکه طباطبایی در جای جای کتاب خود به مفهوم ایرانزمین اشاره میکند گفت: اصرار طباطبایی به مفهوم ایرانزمین این شائبه را بهوجود میآورد که او در تاریخنگاری خویش از مفاهیم پرزنتیستی ـ اکنونی ـ و جهتدار ـ ایدئولوژیک ـ برای تبیین گذشته استفاده میکند.
میری با اشاره به تلقی سیدجواد طباطبایی از مساله تداوم فرهنگی گفت: مساله تداوم فرهنگی مبتنی بر یک قرائت مفردانه و ضد پلورالیستی از تاریخ پرفراز و نشیب ایران است. در اینجا این سوال مطرح میشود که آیا ما یک تداوم داشتیم یا با تداومها روبهرو هستیم؟ به زبان دیگر آیا مساله ایران با یک دیدگاه فلسفی تحدید میگردد یا با دیدگاهها؟ مساله دیگر مفهوم زبان ملی است که طباطبایی اصرار دارد آن را به پیش از مشروطیت و دوران پیشامدرن گسترش دهد این نکته مهم قابل بحث و مناقشه است و ربط وثیقی به خوانش طباطبایی از شاهنامه فردوسی دارد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تاکید کرد: طباطبایی معتقد است تز ولایت فقیه یک پارادوکس ملی است که نه حافظ ملک است و نه پاسدار دین و این رویکرد ماکیاولی را از زبان خواجه نظامالملک و در قالب طرح ایرانشهری بیان میکند. در بحث از خواجه نظامالملک طباطبایی به شیوه فرمانروایی ایرانیان که مبتنی بر فردیت و تمرکز بوده اشاره میکند.
این استاد دانشگاه در ادامه با بیان اینکه طباطبایی در کتاب به نیروهای پایداری فرهنگی ایرانیان اشاره میکند اما این مفهوم را به صورت فلسفی و نظری شرح نمیدهد گفت: همین موضوع این ابهام را ایجاد میکند که چنین مفهوم بس سترگ چرا بدون هیچ پردازشی رها شده است. به زبان دیگر این نیرو از چه جنسی است؟ نژادی است؟ مذهبی است؟ دینی است؟ در این میان نهتنها این نیرو مبهم پرتاب شده بلکه مفهوم پایداری فرهنگی نیز مفهومسازی نشده بلکه ما نمیدانیم این مفهوم از چه جنسی است.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به مفهوم وحدت سرزمینی که از سوی خواجه نظامالملک مطرح میشود اظهار کرد: آنچه که طباطبایی از آن در کتاب با عنوان وحدت سرزمینی از نگاه خواجه نظامالملک یاد میکند این سوال را به ذهن متبادر میسازد که آیا واقعا خواجه نظام مفهوم ملی را درک میکرده یا این مفهوم بر ساخته از دستگاه فکری طباطبایی است که آن را به خواجه تزریق کرده است و اگر پاسخ به این پرسش این باشد که طباطبایی این مفهوم را جعل کرده آن را پرسش بنیادیتر مطرح میشود و آن این است که اساسا بنیاد تاریخنگاری طباطبایی بر چه مبنایی استوار است به نظر من در این عرصه مفاهیم از جنس پیشامدرن نیستند بلکه از نوع معاصر هستند.
میری همچنین به بازخوانی جدی از دوگانه ایرانی ـ ترکان در اثر سید جواد طباطبایی اشاره کرد و گفت: طباطبایی در کتابش دوگانه ایرانی ترکان را پردازش نمیکند چون در بستر معاصر هرکدام از این مفاهیم بار معنایی متفاوتی از مفاهیم تاریخی خود پیدا کردهاند و اصرار طباطبایی از دوگانهسازی ترک ایرانی این شائبه را بهوجود میآورد که ما درباره نژادهای متفاوت سخن میگویم در حالی که این مفاهیم یعنی ترک ایرانی در بستر تاریخی خود معانی گوناگونی را استیفاد میکرده است.
وی سخنان خود را با طرح پرسش به پایان رساند و یادآور شد: پرسش دیگری که اینجا مطرح می شود این است که اگر نظریه شاهی - آرمانی بنیادی ترین عنصر اندیشه سیاسی ایرانشهری است نسبت این بنیادی ترین ایده ایرانشهری با ایران معاصر چیست؟ حال که فره کیانی، نسبت ایران تدوام نخواهد داشت؟ آیا این به این معنا است که احیای نظام شاهی- آرمانی تنها راه پیش روی ایران است؟