به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ همایش «بررسی مفهوم و جایگاه عقل در زندگی روزمره؛ ایران» که در شش کارگروه تخصصی از جمله فقه، حقوق، ادبیات، فلسفه و ... از مدتها پیش برنامهریزی شده بود، در روزهای پایانی فروردین سالجاری برگزار شد. دانشگاه صنعتی شریف، باشگاه اندیشه و انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف به عنوان برگزارکنندگان این همایش، طی سه روز ۲۸، ۲۹ و ۳۰ فروردین ماه میزبان علاقمندان به این همایش بودند.
فلسفه یونان؛ افلاطون و عقل
در روز پایانی همایش «بررسی مفهوم جایگاه عقل در زندگی روزمره» و در نوبت صبح، پنل «فلسفه» برگزار شد. در ابتدای این پنل سعید بینای مطلق، عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان با موضوع «فلسفه یونان؛ افلاطون و عقل» سخنرانی خود را ارائه کرد و به تفکیک جهان توسط افلاطون به دو بخش جهان محسوس و جهان معقول اشاره کرد و گفت: افلاطون چندان اعتقادی به امکان تحقق هبوط فیلسوف ندارد، به طوری که «جمهوری» به رغم عنوانش با ستایش خردمند تمام میشود. افلاطون مشروعیت حکومت را به قانون میداند. تغییر موضع افلاطون در گذر زمان به ساحت دوگانه وجود نزد وی، یعنی معقول و محسوس بازمیگردد، یعنی حقایق جاویدان و حقایق حادث.
وی افزود: نسبت ثابت و متغیر، وحدت و کثرت نزد افلاطون بسیار حائز اهمیت به نظر میرسد، از نظر وی امور بشری ثابت نیستند، بلکه سیال بوده و دارای پیچیدگیهای بسیار هستند. برای تبیین این نسبت میتوان به موارد قانونی اشاره کرد، که معمولاً مباحث اصلی طی مواد قانونی عنوان شده و برای موارد خاص ذیل هر ماده قانونی، تبصرهای وجود دارد. به عنوان مثال یک کارمند باید میزان معینی در هفته در محل کار خود حاضر باشد، ولی اگر کارمندی دچار حادثهای شد و نتوانست به میزان تعیین شده در محل کار خود حاضر باشد، امکانش طی تبصرهای برای وی فراهم آمده است، یعنی «باید» نخست جزو «ثابت»ها و «تبصره» بعدی جزو «متغیر»ها باشد. اگر تبصرهها وجود نداشته باشند، بایدها از هم میپاشند، چون در زندگی آدمی، مطلقی وجود ندارد، لذا اگر قانونی مطلق باشد، از بین میرود، پس با وضع نمودن استثناها، باعث میشویم که اصلها پابرجا باقی بمانند. لذا افلاطون قائل به ترکیب معقول و محسوس نیست، چون در صورت ترکیب این دو بخش، هر دو از بین میروند.
نیما بازفعالسازی رادیکال سنت است
در ادامه پنل فلسفه، یحیی شعبانی سخنرانی خود را با موضوع «پدیدار شناسی و نسبتش با نیما و سنت» ارائه کرد. وی با اشاره به اینکه اساس سخنانش بازفعالسازی سنت بوده که در ادامه به شعر نیما و بازفعالسازی سنت ایران در شعر نیما پرداخت، گفت: «سنت» از نظر هوسرل یعنی «اکنونِ سپری شده»، و مسئلهای که برای هوسرل حائز اهمیت است، یک تلقی از ابژه به مثابه تاریخِ رسوبکرده معناست و این رسوبات معنایی هستند که به عنوان سنت در دسترس ما قرار دارند. از طرفی سنت در واقع به نوعی دست به دست شدن ایدههای اولیه به شکل رسوبکرده است. هوسرل معتقد است بداهت اولیه زمانی تبدیل به دارایی مشترک شده و قابلیت دست به دست شدن مییابد که به صورت مکتوب درآید، یعنی نوشتار قابلیت ایجاد ابژههای ایدهآل را پدید میآورد. در واقع امکان نوشتار شدن بداهتها، آغاز پیدایش علم است.
وی افزود: بر خلاف نظر برخی که گفتهاند نیما گسست اکید از سنت است، اتفاقا نیما بازفعالسازی رادیکال سنت بوده که این مورد در نامههایی که به شین پرتو نوشته مشهود است. این موضوع در رساله دکترای جناب آقای دکتر ناتل خانلری نیز اشاره شده که عروض سنتی شکل ناقصی از موسیقی است. اهمیت شعر نیما به این است که بازگشت از بازی قافیهها و جابجایی کلمهها برای ایجاد وزن و قافیه را شکسته و بصورت رادیکال به بداهتهای اولیه بازمیگردد.
عقل برای زندگی یا زندگی برای عقل؟
در ادامه علی نجات غلامی به عنوان سومین سخنران پنل فلسفه، سخنان خود را تحت موضوع «نسبت عقل علمی و زیست شناختی» ارائه کرد. وی پس از ارائه مقدمهای کوتاه اظهار داشت: نهیلیسم نیچه از جایی آغاز میشود که علم شروع به کشف اسرار زیباییها و طبیعت میکند، به عنوان مثال یک شاخه گل، زمانی زیبایی خود را ازدست داد که مشخص شد گل، یک مجموعه کلروفیل است. از طرفی برخی مواضع هوستر نیز قابل تأمل است، به عنوان مثال او بیان میکند؛ جریانی که در حال پیشتازی است و علم و دین را با نگاه خاص خود مینگرد، به زودی آب از سر اروپائیان خواهد گذراند.
وی با اشاره به موضوع و محور همایش که «بررسی مفهوم جایگاه عقل در زندگی روزمره» است، مطالب ارائه شده توسط خودش و سایر اندیشمندان را در ارتباط با موضوع اصلی همایش ارزیابی و تصریح کرد: عقل برای زندگی نیست، بل زندگی برای عقل است، یعنی تفکر برای خود تفکر حائز اهمیت است، نه اینکه الزاماً در بازه زمانی بسیار کوتاه پاسخی عقلانی برای تمامی سوالات و مشکلات و مسائل بیابیم.
در پایان پنل فلسفه نیز پژمان گلچین دبیر همایش مطالب خود را با گزارشی از تفکر حاکم بر نوع نگاه به عقل از نگاه پیشینیان عنوان نموده و محور اصلی سخنان خود را بر مبنای نظریات محمد عابد الجابری فیلسوف مراکشی در رساله «نقد عقل عربی» عنوان نمود و گفت: الجابری عقل را به سه دسته مهم تقسیم مینماید:
۱- عقل منحرف فعال؛ که عقلی به دنبال استدلال است. در این دستهبندی میتوان تقابل بین عقل ارسطویی و عقل ابن سینایی را به عنوان مثال بارز ذکر نمود.
۲- عقل متشتّت خودخواه؛ در این دستهبندی، عقل بیش از اینکه نیاز به استدلال داشته باشد، برای نتیجهگیری در هر امری نیاز به فکت و واقعیتهای موجود داشته و توجه این عقل معطوف به اخلاق آخرتمحور است.
۳- عقل علیه عقل (دشمنان عقل)؛ در این دسته نیز میتوان از امام محمد غزالی به عنوان بارزترین نمونه اندیشمندان این حوزه و این روش برخورد با عقل یاد نمود.
پنل فلسفه نیز مانند سایر بخشهای این همایش با بخش پرسش و پاسخ و گفتگو میان حضار و سخنرانان به کار خود پایان داد.
گوش دادن به طور دقیق و مشکافانه نخستین موضوع مهم مهارت های فلسفیدن است
در نهایت و در آخرین بخش همایش «بررسی جایگاه مفهوم عقل در زندگی روزمره»، کارگاه فلسفه و فلسفه برای کودک توسط یحیی قائدی برگزار شد. وی انتخاب عنوان کودک برای این کارگاه را نه به معنای اینکه فلسفه برای افرادی که از لحاظ سنّی کودک محسوب می شوند، بلکه برای تمام افرادی عنوان نمود که در ابتدای راه فلسفیدن و فلسفهورزی قرار دارند. به نظر وی نخستین موضوع مهم مباحث مهارتهای فلسفهورزی، گوش دادن به طور دقیق و موشکافانه است، البته در کنار این موضوع، گوینده نیز بایستی خوب و دقیق سخن بگوید.
در ادامه وی از حضار جلسه تقاضا نمود تا تعریفی که از مفهوم «عقل» در ذهن خود دارند را به طور خلاصه و در یک جمله روی کاغذ بنویسند. ادامه جلسه به پیاده سازی مهارتهای فلسفهورزی بر روی تعاریف عقل از نگاه حاضرین سپری شد.
بر اساس اعلام باشگاه اندیشه، کلیه مطالب ارائه شده در همایش فوق در قالب مجموعه مقالاتی به صورت کتاب توسط نشر نگاه معاصر در آیندهای نزدیک منتشر و در اختیار علاقمندان قرار خواهدگرفت.