فرهنگ امروز/ حسن انصاری:
در تمام تاریخ فکری و فرهنگی تشیع امامی قبل از دوره صفوی نمونه های عالمانی که تمایلات عرفانی و یا صوفیانه از خود نشان می دادند به تعداد عدد انگشتان یک دست هم نمی رسد. ابن طاووس تمایلاتی کم و بیش متمایل به این نوع تفکرات داشته است. سید حیدر آملی رسماً هوادار ابن عربی است و فقیه برجسته ای مانند ابن فهد حلی تمایلات آشکار عرفانی و دعاوی خاصی در این زمینه داشته که البته آثارش در گرایشات برخی شاگردان او که بعدها منشأ پیدایش مکاتب و باورهایی در زمینه فرقه های صوفیانه با گرایشات آخر الزمانی شدند دیده می شود. کمی دیرتر ابن ابی جمهور به عرفان ابن عربی دلبستگی پیدا کرد. با این وصف تنها در دوره صفوی بود که تمایل به انواعی از تصوف شیعی در میان عالمانی مانند پدر علامه مجلسی و یا دلبستگی به ابن عربی در کسانی مانند ملا صدرا و دامادش فیض کاشانی به شکل گسترده تری شکل گرفت و به منصه ظهور پیوست. تصوف ذهبیه در پایان دوران صفوی و بعد از آن نخستین پیوندهای جدی را بین تصوف و تشیع رقم زد و در نهایت در طول دوران قاجار طرق مختلف صوفیانه شیعی از میان شعب سنت های قدیمی تر جوشید و البته منجر به ظهور واکنش هایی و گاه تند از سوی علمای شیعه و عمدتا اصولیان بر علیه آنان نیز شد.
موج تازه اقبال به ابن عربی درست از مکتب اصفهان از دوران ملا علی نوری و پیش از او آقا محمد بیدآبادی آغاز شد و تدریس فصوص و تمهید القواعد و مصباح ابن فناری به تدریج در میان طیفی از نمایندگان مکتب اصفهان و بعد در مکتب طهران رقم خورد که تا به امروز ادامه دارد. در کنار این جریان مکتب عرفانی منتسب به سید علی شوشتری را می شناسیم که دست کم یک طیف قوی در آن همچون خط سید احمد کربلایی و شاگردان او به عرفان ابن عربی دلبستگی داشته اند. ارتباط شماری از کسانی که نام بردیم با طریقه ذهبیه بر اساس اسناد و اطلاعاتی مسلم است. در این میان فی المثل به سید مهدی بحر العلوم نوشته های اخلاقی و عارفانه ای نسبت داده می شود و از ارتباط او با آقا محمد بیدآبادی سخن می رود.
طریقه دیگری که گفته می شود با طریقه ملا حسینقلی همدانی و سنت سید علی شوشتری متفاوت بوده طریقه ملا فتحعلی سلطانآبادی است که برخی میرزا مهدی اصفهانی را با سنت او بیشتر مرتبط می دانند تا با طریقه سید احمد کربلایی. به هرحال در فاصله سده نوزدهم تا قرن بیستم شاهد اوج گیری گرایش به مراقبه و عرفان و توجه به دستورات اخلاقی و عرفانی و اقبال به التزام به ذکر گویی و چله نشینی های صوفیانه در نجف و در میان شیعیان هستیم.
از زمان سید علی قاضی طباطبایی در نجف اقبال به مکتبی عرفانی و اخلاقی شدت گرفت که نسب به مکتب سید علی شوشتری می برد. او چند نسل مختلف را تربیت کرد که آخرین آنها سید عبد الکریم کشمیری بود که من به مناسبت ارتباط خانوادگی چند سالی از محضرش بهره مند بودم و نکته هایی را از او در زمینه این سنت ها و سابقه تاریخی آن در نجف و کربلا و سایر عتبات عراق یادداشت کرده ام. در سال های بعد از انقلاب ابتدا به شکل محدود و در بیست سال اخیر به صورت روزافزونی اقبال به این سنت ها و خاصه سنت سید علی قاضی و شاگردان او شدت گرفت و عده ای به عنوان نمایندگان این سنت معرفی شده اند. البته در کنار دلبستگان به این سنت عالمان دیگری مانند شیخ حسنعلی نخودکی و یا برخی نمایندگان مکتب معارفی مشهد هم به عنوان عالمان اخلاق و مراقبت مورد اقبال و توجه بوده اند. در سال های اخیر موج این اقبال به کتاب و ادبیات مکتوب هم کشیده شد و بی اغراق صدها کتاب درباره نمایندگان راستین و یا دروغین و ادعایی این سنت ها نوشته شد و حکایات و روایات مختلفی نقل و یا پرداخته شد. در این میان هم عده ای تلاش کردند بر لیست عالمان این سنت ها بیافزایند و یا مانند مورد سید حسن ابطحی در صدد آن برآمدند تا سنت هایی موازی را در تبار مشایخ خود عنوان و تبلیغ کنند.
اقبال به این سنت های اخلاقی، مکاشفه ای و مراقبه ای و عنوان کردن تعالیم و توصیه های اخلاقی تحت عنوان آموزه های معلمان اخلاق و نقل طیفی از کرامات اشخاصی در این سنت با عنوان اولیاء الله قشر وسیعتری را در ده بیست سال اخیر به خود جذب کرده و حتی بسیاری از اهل منبر را بدان علاقمند کرده است و طبعا همین موجبات گسترش روی ادبیات شفاهی و نقل حکایات تازه و کشفیات جدید هم می شود و بر ادبیات مکتوب هم طبعاً می افزاید. البته این تنها به نقل از گذشتگان محدود نمی شود بلکه سنت مکتب معلمان اخلاق و ظهور چهره های نو در آن همچنان ادامه دارد. این طبعاً در تمام این سال ها همراه بوده است با اقبال بخش دیگری از جامعه به انواع دیگر سنت های عرفانی و صوفیانه که قشرهای اجتماعی متفاوتی را نمایندگی می کنند.
بررسی و مطالعه علل و آثار اجتماعی و دینی و سیاسی ظهور این سنت ها و ادبیات وابسته به طیف های مختلف آنها امری است ضروری و به ویژه مطالعه نسبت ظهور این گرایش ها در سال های اخیر با مسائل دانش و دین و قدرت. از آن مهمتر تأثیرات این قبیل گرایشات است بر دیانت و اخلاق عامه مردم و یا طبقات مختلف خواص و تأثیرات آن بر انواع مختلف ادبیات مکتوب و شفاهی دینی. چنین مطالعاتی موارد جالب توجهی را از تحولات سپهر فکر دینی در جوامع شیعی در فاصله پنجاه سال اخیر نشان خواهد داد.
منبع: حلقه کانبان - بررسی های تاریخی