به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ استودیو خانه کتاب در سیاُمین نمایشگاه بیالمللی کتاب تهران، در ششمین روز از برپایی این نمایشگاه، میزبان اولریش مارزلف بود تا این شرقشناس و پژوهشگر ادبیات فولکلور ایران، طی گفتوگویی با مرتضی هاشمیپور، مدیر سرای اهل قلم خانه کتاب، نتایج جدیدترین پژوهشهایش درباره کتاب «هزار و یک روز» به حاضران در این استودیو و بینندگان اینترنتی این برنامه ارائه کند.
مارزلف در این برنامه، درباره این کتاب توضیح داد: کتاب «هزار و یک روز» شامل داستانهای طنز و جدی درباره آداب بانوان درباری، در قرن هجدهم در کشور فرانسه توسط فرانسوا پیتی دولاکروا به زبان فرانسوی منتشر شده که این نویسنده مدعی شده که این کتاب را از روی دستنوشتهای فارسی به فرانسوی نوشته است. البته افرادی مانند محمد جعفر محجوب مدعی شدند که چنین کتاب به فارسی بوده، اما تحقیقات من نشان داد که این کتاب قطعا وجود نداشته است.
وی درباره نویسنده این کتاب عنوان کرد: در قرن 17 میلادی در فرانسه معمول بود که دانشجویان خاورشناسی به کشورهای آسیایی میرفتند و در همان کشورها زبانهایی مانند عربی ترکی و غیره را میآموختند. بر همین اساس بود که فرانسوا پیتی دولا کروا در سالهایی نزدیک به 1670 میلادی به اصفهان سفر کرد و 4 سال در آنجا اقامت داشت.
مارزلف با اشاره به دستنوشتههای به جا مانده از این نویسنده در دوران اقامت در اصفهان گفت: این نویسنده در این دستنوشته اشاره کرده که در آن زمان نزد یکی از پیران فرقه مولویان رفته و خواندن مثنوی را از او یاد گرفته است. فرانسوا پیتی دولا کروا نام این پیر را «مخلص» عنوان کرده بود و در پیشگفتار کتاب «هزار و یک روز» مدعی شده بود که نسخه دستنویس «هزار و یک روز» را از این فرد دریافت کرده بود، نسخهای که به ادعای او «مخلص» از زبان هندی به فارسی ترجمه کرده بود.
این شرقشناس در ادامه به تحقیقاتش در این باره اشاره کرد و گفت: این ادعا یک ادعای دروغین بوده و نویسنده فرانسوی این کتاب را از یک دستنویس ترکی عثمانی با عنوان «الفرج بعد الشدة» از کتابخانه سلطنتی پاریس نوشته است. آن نسخه چیزی نزدیک به 40 داستان را در خود جا داده بود که نویسنده فرانسوی حدود 20 داستان آن را در کتاب «زار و یک روز» جای داده است.
وی افزود: جالب است بدانید، نسخه ترکی عثمانی با عنوان «الفرج بعد الشدة» از روی کتابی فارسی با عنوان «جامعالحکایات» نوشته شده در حالی که نویسنده آن مشخص نیست. اما به تازگی من با کمک خانم نسرین عسکری کتابی را کشف کردیم و میتوانم بگویم «جامعالحکایات» از روی آن نوشته شده است؛ کتابی با عنوان «مونسنامه» نوشته ابوبکر خسرو الاستاد. من این موضوع را در کتابی که اخیرا به زبان انگلیسی منتشر شده، توضیح دادهام.
مارزلف درباره جایگاه کتاب «هزار و یک روز» در اروپا توضیح داد:در حالی که کتاب «هزار و یک شب» دارای ابتدا، انتها و مضمونی مشخص است، اما کتاب «هزار و یک روز» با اینکه مانند کتاب قبل دارای داستانهای تو در تو است، فاقد مضمونی مشخص است و داستانهای فرعی که حول داستان اصلی مطرح میشوند، هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند. همین موضوع باعث شد تا در دورههای مختلف نویسندگان اروپایی دل و تصرفهای بسیاری در این کتاب انجام دهند و آن را با کتابهای دیگر ادغام کنند.