به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ به روایت تاریخ بزرگترین بنگاه نشر خاورمیانه در سالهای دهه پنجاه در تاریخ ۱۲ آبان ماه سال ۱۳۲۸ و در قالب یک بنگاه کوچک در خیابان ناصرخسرو آغاز به کار میکند و پس از انتخاب نام «امیرکبیر» برای خود نخستین کتابش را نیز با عنوان «نماز» که با نظر آیتالله حاج میرزا خلیل کمرهای تهیه شدهبود منتشر کرد.
امیرکبیر در خلال سالهای فعالیت خود در سالیان پیش از انقلاب اسلامی رفتهرفته به یکی از معتبرترین بنگاههای نشر ایران و خاورمیانه مبدل میشود که حجم وسیعی از آثار نخبگان فرهنگی ایران و نیز ترجمه آثار گرانسنگ نخبگان ادبی و فرهنگی دنیا را برای مخاطبان ایران منتشر کرده بود. همچنین در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی این موسسه به دلیل همکاری در چاپ کتابهای درسی نام خود را بهعنوان یکی از کارتلهای نشر کتاب در ایران بیشازپیش تثبیتشده میدید.
آثار سترگی همچون فرهنگ فارسی ۶جلدی معین، دائرةالمعارف مصاحب و فرهنگ انگلیسی و فارسی آریانپور و... در کشورهای ترکیه، افغانستان، پاکستان، هند، تاجیکستان و... نشان میدهد که امیرکبیر توانسته در طول ۶۰ سال فعالیت جایگاه ویژهای در سطح منطقه خاورمیانه داشته باشد. همچنین در داخل ایران نیز ترجمه بسیاری از آثار مهم تاریخی و ادبی از زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسه و به فارسی و چاپ این آثار به زبان فارسی، جایگاه انتشارات امیرکبیر را بهعنوان یک ناشر بینالمللی که همواره سعی کرده دایره فعالیتهای انتشاراتی خود را فراتر از مرزهای ملی تعریف نماید، تثبیت کرده است.
این انتشارات بهصورت متوسط در هر روز کاری، حدود دو کتاب چاپ میکند که این رقم با توجه به سطح توسعه ایران و آمار چاپ کتاب در ایران چشمگیر است. علاوه بر این انتشارات امیرکبیر سعی کرده است، فعالیتهای انتشاراتی خود را فراتر از فضای یک بنگاه انتشاراتی- اقتصادی بازنمایی کند.
درگذر روزگار و پس از انقلاب اسلامی و بهحکم دادگاه انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۹، این بنگاه بزرگ نشر برای اداره به سازمان تبلیغات اسلامی واگذار و پس از آن مدیران زیادی را بر خود دیده است. آخرین مدیرعامل منسوب شده در این موسسه سید حسن میرکریمی است که از تیرماه سال گذشته مسئولیت مدیریت این بنگاه را برعهده گرفت. وی همزمان مدیریت موسسه انتشاراتی چاپ و نشر بینالملل را که یکی از ناشران معتبر در زمینه انتشار ترجمه آثار جهان اسلام به زبان فارسی است را نیز برعهده دارد. وی در گفتگوی تفصیلی خود با مهر به تشریح آخرین وضعیت این بنگاه بزرگ نشر در ایران و خاورمیانه پرداخته و صریح و بیحاشیه گاه به نقد زیرمجموعه خود نیز پرداخته است.
این گفتگو را در ادامه میخوانیم:
* جناب میرکریمی در اختیار گرفتن مسئولیت بنگاه نشر بزرگی مانند امیرکبیر چه حسی دارد؟ برای شما ترسناک نیست؟
من در پانزده سال اخیر در موسسه انتشارات چاپ و نشر بینالملل مشغول به کار بودم که این موسسه نیز زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی است. در نتیجه خودم را مدیری بیاطلاع از وضعیت نشر در ایران نمیدانم. به مشکلاتش آگاهم. پس واهمهای هم از آن ندارم.
ما از سویی به دلیل وابسته بودن به سازمان تبلیغات ناشر دولتی هستیم اما به خاطر بودجه نگرفتن از سازمان میشود که ما را دولتی هم ننامید. جالب اینکه از نظر وزارت اقتصاد و دارایی ما در ردیف نهادهای خصوصی محسوب میشویمدر مورد امیرکبیر هم مطلعم که ساختار این مجموعه شکلگرفته در سالها و فضای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است و آثاری را ارائه کرده است که در همان این موسسه را پیشتاز کرده و بهعنوان موسسهای که ایران را در نشر کتاب وارد فضای تازهای کرد شناخته شد. ما نمیتوانیم این گذشته را نادیده بگیریم. با این همه بعد از انقلاب این موسسه به سازمان تبلیغات اسلامی واگذار شد و مدیرانش هر کدام در جایگاه خودشان کارهایی را کردهاند. برخی تنها موسسه را اداره کردند و برخی به فکر توسعه آن نیز بودهاند و سعی کردند آن را احیا کنند و آثار فاخر قدیمیاش را دوباره به بازار برسانند.
من با نظر اجماعی سازمان تبلیغات اسلامی به این موسسه بزرگ نشر آمدم و در عین حال میدانستم که الآن دورهای نیست که در مقام ناشر توقعات آنچنانی از سازمان داشته باشیم. در نتیجه با این ایده که باید با فکری تازه موسسه را اداره کرد به این بنگاه وارد شدم.
* یعنی معتقدید که میتوانید بدون حمایت سازمان به حیات خود ادامه دهید؟
خیر. اینگونه نیست. حمایتهای مادی و معنوی سازمان از ما ضرورت دارد. هرچند که از حمایتهای مادی با توجه به شرایط زمان، معمولاً چیزی نصیب ما نمیشود.
* یعنی بر اساس قانون شما از سازمان بودجه دریافت نمیکنید؟
خیر. موسسه درواقع وابسته به سازمان است ولی در ردیفهای بودجهای سازمان بودجهای برای ما وجود ندارد. در عین حال در اساسنامه آمده که ما با درآمدمان باید در اجرای مأموریتهای سازمان تبلیغات کمک هم بکنیم. البته زمانی که این مواد در اساسنامه درج میشده است، موسسه این پتانسیل را داشته است که درآمدهای خوبی را کسب کند بهویژه اینکه در آن زمان بازار انحصاری بسیاری از کتابها در اختیار امیرکبیر بوده است. به هر شکل حالا ما موسسهای را در اختیار داریم که بهاصطلاح زین به پشت است و نیازمند حمایتهای سازمان هستیم
* یعنی سرنوشتی که همه ناشران دولتی دارند.
بگذارید در اینجا نکتهای را عرض کنم. ما از سویی به دلیل وابسته بودن به سازمان تبلیغات ناشر دولتی هستیم اما به خاطر بودجه نگرفتن از سازمان میشود که ما را دولتی هم ننامید. جالب اینکه از نظر وزارت اقتصاد و دارایی ما در ردیف نهادهای خصوصی محسوب میشویم اما در افکار عمومی به دلیل وابستگی ما به یک دستگاه متصل به بودجه عمومی، ما را ناشر دولتی مینامند.
* با هر کدام از این تعاریف، به نظر میرسد که امیرکبیر هم رفتهرفته در زمره ناشرانی درآمده است که نسبت به اقتصاد نشر و سودده بودن در این حوزه بیتفاوت شده و به دنبال کسب سود و رشد اقتصادی نیست.
البته گزاره شما در مورد ناشران دولتی صحیح است اما درباره امیرکبیر صدق نمیکند. ما هرگز نسبت به سود و ضرر اقتصادی نشر بیتفاوت و علی السویه نبودهایم اما معتقدیم که ما باید مسیر خودمان برویم نه اینکه به دنبال پا کردن در کفش دیگران بیافتیم. امیرکبیر باید مخاطب خاصش را درست بشناسیم و منابع محتوایی برایشان تأمین کند. این اتفاق حاصل یک تأمل دوسویه میان ناشر و مخاطبانش است.
* فکر میکنید الآن مخاطبان شما فاقد این ویژگیها هستند و خوب شما را نمیشناسند؟
امیرکبیر ازنظر تاریخی در زمینه تاریخ باستان و معاصر، در حوزه علوم انسانی و برخی کتابهای فنی و دانشگاهی شناختهشده و مشتری دارد ما درواقع باید بخشهایی از این زیرمجموعه را به شکلی احیا کنیم که ادامه روند جاری فعالیت ما در این حوزهها را تضمین کند. این یعنی ما باید بیش از هر چیز متوجه ظرفیتهای موجودمان و احیا آن برای چاپ کتاب باشیم. من معتقدم باید در اتمسفر فکری موسسه این باور را گنجاند که ما موسسهای وابسته به ساختار جمهوری اسلامی هستیم اما میشود با حفظ شئون زمینههای زیادی توانمندیهای مختلف علمی و فرهنگی را خلق کرد.
* با این همه به نظرم مسئلهای که درگیر موسسهای مانند شماست، ایجاد حس اعتماد میان مخاطبان، مؤلفان و فعالان نشر با موسسه مانند سابق است. درواقع باید اعتمادی که به شما داشتهاند و به نظر میرسد باید اعتماد از دست رفته خود را احیا کنید
جالب است بدانید از سویی بسیاری از آثار قدیمی موسسه که در آرشیو موجود است در حال احیا شدن است. این کار قدیم بزرگی در کسب اعتماد مجدد مخاطبان ما خواهد بود. این اتفاق بهویژه در زمینه رمان در حال رخ دادن است. در کنار این مسئله ما در روندی پرشتاب بهصورت فشرده در موسسه در حال بررسی این آثار هستیم. از طرف دیگر در حال تبدیل کردن تمامی این آثار بهصورت فایلهای دیجیتال هستیم. این اتفاق هم توسط نیروهای متخصص داخلی موسسه و هم بهصورت واسپاری در حال انجام است.
امیدواریم با این اقدام صاحبان آثار جدید نیز بار دیگر ترغیب شوند که آثارشان در موسسه ما منتشر شود کما اینکه حس میکنیم این مسیر تازه مشتریانی را هم پیدا کرده است
* صحبت از گنجینه کتاب موسسه کردید. این گنجینه شامل چند عنوان کتاب میشود؟
بیش از ۵ هزار عنوان کتاب در موسسه هست. البته برخی آثار حتی یک نسخه موجودی هم ندارند و خیلی از آنها قابلیت چاپ دوباره ندارند. با این همه به نظرم نزدیک به هزار عنوان از این مجموعه هنوز قابلعرضه و استفاده مخاطب است.
کتاب کودک امروزه یک ضرورت برای نشر به شمار میرود. ما همیشه در حوزه کتابخوانی با مسئله کاهش سرانه مطالعه روبروییم و معتقدیم اگر کودک شیرینی مطالعه را درک کند در بزرگسالی نیز اهل مطالعه میشود* یعنی باقی ازنظر محتوایی به درد مخاطب امروز نمیخورد؟
بله. آثار بسیار جدیدتری در حوزههای آنها آمده است. مثلاً ما کتابی داریم با عنوان اعجاز خوراکیها که هنوز هم چاپش میکنیم. این کتاب بیش از ۵۰ سال قبل نوشته شده است و طبیعی است که باید متن آن را بازنگری کرد.
* در بخش کودک و نوجوان هدفگذاری بلندمدت شما متوجه چه نقطهای است؟
کتاب کودک امروزه یک ضرورت برای نشر به شمار میرود. ما همیشه در حوزه کتابخوانی با مسئله کاهش سرانه مطالعه روبروییم و معتقدیم اگر کودک شیرینی مطالعه را درک کند در بزرگسالی نیز اهل مطالعه میشود. با این همه کیفیت و کمیت تولید کتاب در این بخش موردبحث ماست. در این حوزه ما چندین شوک را در موسسه شاهد بودهام. مثلاً اثری تولید شده اما راهی برای رسیدن آن به مخاطب پیدا نشده است.
با این همه از سال گذشته در قالب طرح ویژه ۱۱۰ عنوان کتاب ویژه مخاطب کودک با عنوان کتابهای هزار تومانی در دست تولید قرار گرفت تا بشود به کمک آن کتاب ارزان را در بخش وسیعی در اختیار خانوادهها قرار دهیم. این آثار امسال نیز در قالب پکیجهای ویژه عرضه شد. نگاه ما در این حوزه نه فقط ایجاد اشتیاق برای مطالعه که ساخت عناصر فکری مناسب به کودکان نیز هست. البته باید بگویم که هنوز به طور مشخص برنامههای این بخش از موسسه برای ادامه مسیر تازه ترسیم نشده است اما مهمترین برنامه ما در سال جاری خواهد بود
* امیرکبیر در سالهای گذشته از مؤسسات فعال در عرصه نشر بینالملل بود و توانست آثارش را در خارج از ایران نیز مطرح کند. در این زمینه شما چه برنامه تازهای دارید؟
شما خوب میدانید که قریب بهاتفاق آثار ما به زبان فارسی منتشر شده است. قبل از اینکه به فکر بازاریابی برای آنها در دنیا باشیم باید به فکر ترجمه صحیح و مناسب از آن باشیم و برای این مسئله سرمایهگذاری کنیم. این تجربهای است که من در موسسه چاپ و نشر بینالملل نیز آن را داشتهام. معتقدم که باید مترجم یک اثر بومی زبان مقصد باشد. این اتفاق یک امر اساسی است و البته که هزینهبر است.
ما در تدارک این هستیم که مقدمههای کوتاه از کتابهایمان تهیه و ترجمه شود تا آثار ما قابلیت معرفی در خارج از کشور را به دست بیاورد. حرکتهای سابق موسسه در این زمینه شاید اسمی داشته اما آورده مالی برای ما در بر نداشته است. با این همه من هم بر این باورم که نباید از نخست به فکر سوددهی بود.
* بحث پایانی را هم به کتابفروشیهای شما اختصاص میدهیم. شما صاحب یکی از بزرگترین شبکههای فروشگاهی کتاب در کشور هستید. بهعنوان مالک این مجموعه بفرمایید که چقدر این تملک برای شما سوددهی داشته و دارد؟
امیرکبیر صاحب چهار فروشگاه در راسته خیابان انقلاب است که یکی از آنها تازه در دست خرید قرار گرفته است. و یک فروشگاه هم در خیابان جمهوری اسلامی داریم.
در این زمینه از باید بگویم که کتابفروشی نیاز به نیروی متخصص و علاقهمند است. در هر فروشگاه کتاب گاه تا ۵ هزار عنوان حضور دارد و این یعنی فروشنده باید در زمره نیروهای متخصصی باشد که بتواند مشتری را جذب و حتی در صورت نبود کتاب موردنیازش به او کتاب مشابه را عرضه کند. با این همه بخشی از دوستان همکار ما در این بخش به نظر میرسد که تخصص لازم را برای این کار ندارند. این مسئله البته نسبی است. مثلاً ما در فروشگاه جمهوری که فضا ازقضا این روزها کتابی نیست فروشی بهمراتب بیشتر از فروشگاههای خیابان انقلاب داشتهایم. این یعنی فاکتورهای مختلفی از جمله چینش کتاب در کتابفروشیها و نحوه عرضه اثر در آنها نیز در این زمینه مؤثر است.
به باور من شرایط فعلی اداره فروشگاههای ما نیازمند بازنگری است که مسئله اصلی در این زمینه شرایط ایجاد مبادله کتاب در فروشگاههاست. ما در این زمینه ضعف داریم. در تلاشیم در زمینه پخش با کیفیتر کردن پخش کتاب سعی در رفع این نقص داشتهایم اما در شهرستانها هنوز ضعیف هستیم و فکر میکنم باید در روابطمان با کتابفروشیها و پخشیهای استانها تجدیدنظر کنیم.