به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ این مترجم و داستاننویس در گفتوگو با ایسنا، درباره ترجمههای جدید از کتابهایی که قبلا ترجمه شدهاند اظهار کرد: زمانی باید سراغ ترجمهای جدید از یک کتاب برویم که کتاب چند سال قبل و یا چندین سال قبل ترجمه شده است. بهترین دلیل برای این کار نیز این است که مترجم احساس کند زبان کتاب، زبان آشنایی برای مردم نیست و یا اینکه ترجمه کتاب ترجمه خوبی نبوده است. در واقع مترجم با بازترجمه کتاب اثر بزرگی را با نثر و آرایش جدید در اختیار مخاطب قرار دهد؛ در این صورت است که ترجمه جدید از یک کتاب که قبلا ترجمه شده قابل قبول است.
او با بیان اینکه زمانی که مترجمی سراغ کار ترجمهشده میرود، بسیاری از مشکلات ترجمه حل شده است گفت: در خوشبینانهترین حالت مترجم جدید اثر اصلی را در مقابل خود گذاشته و با مراجعه به ترجمه قبلی مشکلات خود را در ترجمه رفع میکند و ترجمه جدید را با سرعتی زیاد و در فاصله زمانی اندک آماده و روانه بازار میکند، و در بدبینانهترین حالت مترجم اصلا کتاب اصلی را در اختیار ندارد و فقط جملات ترجمه قبلی را پس و پیش میکند و با عنوان ترجمه جدید به نام خود راهی بازار میکند و یا اینکه برخی از مترجمان متن را سرسری میخوانند و از خود چیزهایی مینویسند و با عنوان ترجمه کتاب منتشر میکنند که با متن اصلی فاصله زیادی دارد و این کار را برای این انجام میدهند که ثابت کنند کپی نکردهاند. همه این مواردی که گفتم در ترجمهها وجود دارد.
پوری خاطرنشان کرد: تنها چیزی که برای ترجمه جدید از کتابی که ۵۰-۶۰ سال قبل ترجمه شده توجیهپذیر این است که نثر آن زمان با نثر امروز سازگاری ندارد، در این صورت موجه است و اگر دلیلی غیر از این داشته باشد باید بگوییم که پشت این ماجرا سودجویی است.
او درباره ترجمههای تحتاللفظی از کتابهای ترجمهای در بازار نیز با بیان اینکه این مسئله در کتابهای ترجمهای بسیار وجود دارد، اظهار کرد: برخی ترجمهها حاکی از این است که مترجم نه تسلطی به زبان مبدا دارد و نه تسلطی بر زبان مقصد، در نتیجه متنی به صورت ترجمه واژه به واژه و با کمک دیکشنری سر هم میکند که تکلیفش مشخص است.
این مترجم یادآور شد: من تأسف میخورم اما نگران این موضوع نیستم زیرا همیشه چنین پدیدهای وجود داشته است. هم کار سره در ترجمه وجود داشته و بوده و هم کار ناسره، اما کار ناسره سریعا از بین و از یادها میرود و آنچه باقی میماند کار سره است. تأثیر بد آن این است که درختهای زیادی را به خاطر کتاب از بین میبرند و این حیف است برای طبیعت! همچنین اگر این بیمهری را در مورد نویسندگان بزرگ جهان انجام دهیم که برای اولینبار در کشور میخواهند معرفی و به مخاطبان شناسانده شوند، شاید خاطره بدی را از آن نویسنده در ذهنها باقی بگذارد.
او سپس با بیان اینکه با ترجمههای موازی هم موافق است و هم مخالف، اظهار کرد: از این نظر موافق هستم که درباره داستانها و کتاب دو مترجم میتوانند دو برداشت مختلف داشته باشند و هر کسی کلام و برداشت خود را از متن ترجمه کند. اینکه دو ترجمه از یک کتاب بیرون بیاید بد نیست اما زمانی با این ترجمهها مخالفم که کتابی معروف و پرفروش میشود و دو ماراتنی بین ناشران به وجود میآید که کتاب را سریع ترجمه و روانه بازار کنند. این باعث میشود پنج - شش نفر همزمان بر روی کتاب کار کنند که طبیعتا آسیبهایی را به همراه دارد و مشخص است وضعیت کتاب چگونه خواهد بود.
احمد پوری یادآور شد: در ترجمههای همزمان انگیزه مادی بیشتر برای ناشران است و معمولا انگیزه مترجمان این است که کتابی با نام آنها چاپ شود که پدیده تأسفآوری است. کتابهایی مانند «هری پاتر» بیشتر با انگیزه مادی چاپ میشود و ناشران به دنبال این هستند که از این ماراتن عقب نمانند و سریعا به پولی برسند زیرا میدانند کتاب پرفروش خواهد بود به همین خاطر به اولین و دمدستترین مترجم میسپرند که کتاب را ترجمه کند.