به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ بر اساس خبر رسیده از روابط عمومی فرهنگسرای اندیشه، سیزدهمین نشست اندیشه و قلم از سری نشستهای کتاب و اندیشه به موضوع اندیشهنگاری ادبی درباره رمان «آلیس در سرزمین عجایب» اثر لوییس کارول اختصاص داشت. این نشست با حضور امیرعلی نجومیان و علاقهمندان ۲۱ خردادماه در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
نجومیان ابتدا صحبتهای خود را با معرفی نویسنده کتاب یعنی لوییس کارول آغاز کرد، همچنین ویژگیهای متمایزکننده این کتاب را برشمرد و گفت: «آلیس در سرزمین عجایب» جذابیتهای خیلی خاصی دارد. کار بسیار لذتبخشی برای خواندن است و در عین حال یک معماست. حالا درباره اینکه چرا این اثر به عنوان اثری با مفاهیم عمیق اندیشهای انتخاب شده باید بگویم این اثر نقش بسیار مهمی در ادبیات انگلیسی داشته و به تمام زبانهای زنده دنیا ترجمه شده است. این کتاب دوتایی است. نام داستان دیگر «از میان آینده» یا «آن سوی آینده» ترجمه شده که متاسفانه کتاب دوم فقط یک ترجمه به فارسی شده است. زویا پیرزاد کتاب «آلیس ...» را به فارسی ترجمه کرده. من از روی این ترجمه ارجاع خواهم داد. باید دانست که این دو داستان خیلی ترجمهاش سخت است چون بخش مهمی از آن بازی با زبان است که تبدیل به زبان دیگر درنمیآید.
این استاد دانشگاه و منتقد ادبی ادامه داد: «آلیس ...» در سال ۱۸۶۴ به چاپ میرسد. نویسنده کتاب یعنی لوییس کارول در سال ۱۸۳۲ به دنیا میآید و ۱۸۹۸ از دنیا میرود. او در خانوادهای مذهبی رشد میکند و در عصر ویکتوریا یعنی قرن ۱۹ زندگی میکرده است. در کنار علایق مذهبیاش یک ریاضیدان بوده. سرگرمی اصلیاش عکاسی (نوعی نگاه جدید به جهان) بوده است. با خانوادهای رابطه نزدیک داشته که دختری به اسم آلیس داشتند. روزی با هم سوار قایق هستند که بچهها از او میخواهند داستانی بسازد. او داستان آلیس را میگوید و نهایتا کارول با این داستان روی قایق شناخته میشود. پس از آنکه داستان را می نویسد از نقاش مجله پانچ که به حالت کارتونی نقاشیمیکرد و کارهایش نوعی نقد اجتماعی داشت، میخواهد طرح آلیس را بکشد.
نجومیان درباره دیگر علایق کارول افزود: او کشیش و ریاضیدان بود و علاقه زیادی به بازی با کلمات داشت. آدم عجیبی بود که در زندگیاش عدم تفاوت و وارونگی وجود داشت. همینطور چپدست بود، یک گوشش کر بود و یکی از شانههایش افتادهتر بود و با لکنت زبان حرف میزد.
او درباره تاریخ چاپ کتاب دوم گفت: چهار سال بعد لوییس کارول داستان دوم را مینویسد. سه سال نقاشیهای کتاب دوم طول میکشد تا کتاب دوم چاپ میشود.
این منتقد در معرفی داستان آلیس توضیح داد: آلیس در روز تابستانی کنار خواهرش نشسته بود و میگوید چرا این کتابی که میخوانی نقاشی ندارد. من حوصلهام سر رفته. پس نگاه میکند خرگوش سفیدی با لباس مرتب و با ساعت زنجیری رد میشود و توی سوراخی میرود. آلیس هم بدون هیچگونه فکری دنبال خرگوش میرود و داستان شروع میشود. دنیای آلیس منطق دنیای واقعی ما را ندارد. مجموعهای از ماجراها در این کتاب رخ میدهد که در ۱۲ فصل است. نهایتا در داستان آلیس با مجموعه رویدادها مواجه میشود و برایش سوال است که چرا این دنیا دنیای عجیب و غریبی است. در فصل آخر دادگاهی اتفاق میافتد که احمقانه است. راجع به اینکه چه کسی کیک بی بی را خورده؟! میگویند سربازی این کار را کرده. در این لحظات آلیس بزرگ میشود و در طول داستان هم کوچک و بزرگ میشده است.
نجومیان درباره ماجرای داستان دوم بیان کرد: چند وقت بعد آلیس در خانه اش دارد بازی میکند که آینهای را میبیند و فکر میکند پشت آن دنیای دیگری باشد. این ایده اصلی داستان دوم است. در این دنیا همه چیز برعکس است و محل وقوع اتفاقات در بازی شطرنج است. داستان اول در تابستان و داستان دوم در زمستان است. همچنین داستان دوم تاریک است و مقداری شور و نشاط داستان اول را ندارد چون رابطهاش با آن خانواده قطع شده است. تمام دو داستان از زاویه دید آلیس روایت میشود. داستان، داستان ادراک یک کودک از دنیای اطرافش است. در واقع این داستان مفهوم نوینی از کودکی ارائه میدهد. در دوره ویکتوریا کودکان موجودات متمایزی از بزرگسالان شناخته نمیشدند.
او درباره دیگر ویژگیهای داستان آلیس افزود: آلیس اولین اثری است که به طور مشخص کودکی را نوع جدیدی تعریف میکند. تفاوتهای جدی با دنیای بزرگسال دارد. در دوره رمانتیک کودک به عنوان یک انسان کامل است. شاعران رمانتیک میگویند کودک پیامبر انسانی است که پرداختن به امور اجتماعی او را خراب میکند و در نهایت تبدیل به یک آدم بزرگسال میشود. اما لوییس کارول کودک را پیامبر نمیداند و در عین حال هم کودک را همسطح بزرگسال نمیآورد و هر دو تعاریف را به گونه جدیدی نگاه میکند. رفتن به پایین از سوراخ خرگوش یکی از استعارههای مهمی است که میتواند به معنای بازگشت به کودکی گمشده تعریف شود. دنیای سرزمین عجایب دنیای ذهن یک کودک است. حرف اصلی کارول این است که دنیای شگفتی کودکی بسیار زیباست و کودک نباید بزرگ شود. داستان آلیس مرثیهای درباره بزرگ شدن است و بزرگ شدن میتواند تراژیک باشد.
نجومیان همچنین گفت: در آلیس اشارات و جکهایی وجود دارد نسبت به مرگ. لابهلای خطوط مرگ جریان دارد که آلیس به اشاره میگوید اگر بگویم امکان دارد اتفاق بیافتد. واقعیت پشت سر زبان میآید. در واقع پشت هر ماجرایی در داستان خطر مرگ را میبینیم. داستان آلیس داستان گریزناپذیر مرگ است. مرگ همان تغییر و از یک وضعیت به وضعیت دیگر رفتن است.
انتهای پیام
این نظریه پرداز درباره دیگر جذابیتهای اثر لوییس کارول گفت: در کتاب جایی هامتی یکی از شخصیتهای داستان از آلیس میپرسد چند سالت است؟ میگوید هفت سال و نیم. هامتی میگوید کاش توی همان هفت سالگی میماندی یا بیرون نمیآمدی که میتواند معنای مردن بدهد. آلیس هم در جواب میگوید اما من چارهای ندارم. بزرگ شدن چیزی است که من نمیتوانم جلویش را بگیرم. در واقع برای کارول کودک همواره مورد تهدید قرار دارد. اولین تهدید در دنیای بزرگسالان است. کودکان در آلیس همیشه مورد تهدید بزرگسالان هستند. در داستان آلیس این تهدید و وضعیت شکننده کودکی همه جانبه است. از نظر منطق و فکر و اندیشه هم مورد تهدید دنیای بزرگسالان است. کودک تمام تلاشش را باید سالها به خرج دهد تا منطق دنیای بزرگسال را درک کند تا بتواند در این دنیا بقایش را حفظ کند. تلاش مستمر یک کودک از کودکی تا بتواند زنده بماند در این دنیای پوچ عجیب و غریب.
نویسنده کتاب «نشانهشناسی» کتابهای آلیس را درباره کودکی دانست که میخواهد بزرگ شود و توضیح داد: کودک هویت خود و عزت نفس خود را باید حفظ کند. داستان آلیس داستان تطابق با شرایط نوین است که در آغاز داستان این تطابق را ندارد. در واقع داستان لوییس کارول داستان بزرگ شدن و کوچک شدن است. این تغییر اندازهها زاویه دید آلیس را به نسبت اتفاقات اطراف تغییر میدهد. در اول داستان باغی را میبینیم که آلیس آن را میبیند اما نمیتواند به آن برود. آنجا تبدیل به یک اتوپیا یا مدینه فاضله برای آلیس میشود.
نجویمان در ادامه برخی از ویژگیهای کتاب دوم را نیز برشمرد و گفت: در کتاب دوم شعری درباره شیر ماهی و نجار داریم که میگوها در آب اند. بچه میگوها بیرون میآیند. ناگهان میگوها ناپدید میشوند. معلوم میشود شیرماهی میگوها را خورده. از این تمثیلها به تعداد زیادی در داستان است. در کتاب اول نیز ورق بازی تمثیل است و در داستان دوم مهرههای شطرنج. کارول نظام پادشاهی دوره خودش را با جرات و شجاعت به سخره میگیرد. آلیس داستان دختری است که با شجاعت در برابر جامعه مرد سالار میایستد و جلوی بیخردی و پوچی را میگیرد. داستان آلیس داستان بچهای است که میخواهد قواعد دنیای جدید را یاد بگیرد. داستان آلیس داستان قواعد دنیای بزرگسال است. کتاب پر است از بازی و مسابقه. بازی بخشی از زندگی ماست اما ما بیشتر بخشی از این بازی هستیم. بزرگ شدن برای کارول تبدیل شدن به یک مهره در یک بازی است.
نجومیان درباره دیگر ابعاد کتاب آلیس بیان کرد: کتاب درباره قانون و عدالت است. در فصل آخر درباره دادگاه سرباز دل است که دادگاهی احمقانه و فرمایشی است. موضوع بعدی در این داستان این است که دنیای کودک از دید کارول بسیار ترسناک است و این تهدید او را نگران میکند. در آلیس اشارات و جکهایی وجود دارد نسبت به مرگ. لابه لای خطوط مرگ جریان دارد که آلیس به اشاره میگوید اگر بگویم امکان دارد اتفاق بیافتد. واقعیت پشت سر زبان میآید. در واقع پشت هر ماجرایی در داستان خطر مرگ را میبینیم. داستان آلیس داستان گریز ناپذیر مرگ است. مرگ همان تغییر و از یک وضعیت به وضعیت دیگر رفتن است. مرگ آخرین مرحله بزرگ شدن است.. مرگ و بزرگ شدن معادل همدیگر قرار میگیرند.
وی افزود: داستان آلیس داستان ترسناک و خشنی است. یکی دیگر از تمهای مهم کتاب مسئله زمان است که اشارههای زیادی به ساعت و زمان دارد. شوخی که در آلیس با زمان میشود شوخی بسیار مهمی است. چندین سال بعد از کارول نظریه ای مطرح میشود باعنوان زمان روانشناختی. زمان آن چیزی است که من و شما احساس و تجربه میکنیم. آلیس یکی از داستانهای مهمی است که راجع به زمان روانشناختی نوشته شده است.
نویسنده «نشانهشناسی فرهنگی» درباره دیگر تم های داستان آلیس در سرزمین عجایب گفت: آلیس داستانی درباره هویت است. که من کی هستم؟! آلیس مرتب خودش از خودش میپرسد من کی هستم؟! در جایی میگوید که آلیس هویت خود را از دیگری اخذ میکند. مسئله هویت به چند دلیل در آلیس مهم است. چون یک نسبت مستقیم با زمان دارد و هرلحظه هویت من را تغییر میدهد و دیگر اینکه هویت در نسبت با حافظه و خاطره است.
وی گفت: آلیس در سرزمین عجایب کتابی درباره ادبیات است. به این معنی که از زمانی که کتاب نوشته شده در بسیاری از کتابهایی که درباره فلسفه ادبیات نوشته شده گفته شده که ورود به ادبیات رفتن از سوراخ است. با خطکش دنیای واقعی هیچ وقت سراغ دنیای ادبیات نمیتوان رفت. ادبیات در شرایط خود اتفاق میافتد و مفهوم فانتزی شکل میگیرد. داستان آلیس تمثیلی از فرایند خواندن متن ادبی است که آلیس خوانندهای است که وارد سرزمین داستان میشود و باید خودش را با این دنیای ناآشنا وفق دهد.
نجومیان در صحبت های خود را با یکی سوال اساسی درباره موضوع کتاب پایان داد و گفت: آلیس نوید بخش یک ادبیات نوین است که در آن کودکی با ویژگیهای نو متولد میشود. درباره کودکی است که دغدغهها و نگرانیها و لذتهای کودکی را به یاد میآورد. اثری است که در آن این پرسش پشت هر جمله پنهان شده آیا در نهایت بزرگ شدن و گذار از کودکی به بزرگسالی ارزش این همه تلاش و کوشش را داشت؟
انتهای پیام