به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ این روزها انتقادهای زیادی به بحث آموزش هنر در دانشگاه های کشور از سوی منتقدان مطرح می شود یکی از این موارد انتقاد بهروز نبودن سرفصل های مربوط به آموزش رشته های هنری در دانشگاه هاست که عموما از چند دهه قبل مورد بازنگری قرار نگرفته اند. از سوی دیگر نحوه پذیرش دانشجو در سطح دانشگاه ها مورد انتقاد قرار می گیرد و منتقدان میگویند پر نفوذ بودن درصد دروس عمومی در کنکور هنر و کم اهمیت بودن پذیرش دانشجو بر اساس نمره دروس عملی و مصاحبه باعث شده درصد بالایی از پذیرفته شدگان رشته های هنری از رشته های غیرمرتبط باشد.
بالا بودن میزان پذیرش دانشجو در برخی از رشته های هنری، پایین بودن سطح علمی در برخی از دانشگاه ها، نحوه گزینش استادان و شمار دیگری از انتقادها این روزها حوزه آموزش هنر را با چالش جدی رو به رو کرده است خصوصا آنکه با نگاهی به سطح علمی فارغ التحصیلان درمی یابیم مدرک گرایی به آفتی برای این حوزه تبدیل شده است تا جاییکه بسیاری از فارغ التحصیلان این حوزه در اموری به جز رشته تحصیلی خود به کار مشغول می شوند.
سراغ چند تن از استادان دانشگاه های هنر رفتیم تا آموزش هنر در دانشگاه ها را از زاویه دید آنها آسیب شناسی کنیم.
دستورالعمل های چندگانه آفت بزرگی است
حسن غفاری از استادان رشته عکاسی که این روزها در دانشگاه رسانه تدریس می کند و سابقه تدریس در دانشگاه خبر را دارد مهمترین آسیب آموزش هنر در دانشگاه ها را متوجه سرفصل درسها عنوان کرد و به خبرنگار مهر گفت: بسیاری از دروس دانشگاهی ما در رشته های تجسمی و خصوصا عکاسی تقریبا منسوخ شده است. به طور مثال بسیاری از سرفصل های رشته عکاسی با توجه به انقلاب دیجیتال که طی دو دهه اخیر رخ داده است باید به دروس تاریخ عکاسی تبدیل شود. ضمن اینکه عکاسی یک علم میان رشته ای است ولی متاسفانه در فضاهای آموزشی و دانشگاهی ما کمترین ارتباط بین رشته ای را در عکاسی می بینیم و دروسی مانند علوم اجتماعی، روانشناسی و... برای این دانشجویان تدریس نمی شود.
بسیاری از سرفصل های رشته عکاسی با توجه به انقلاب دیجیتال که طی دو دهه اخیر رخ داده است باید به دروس تاریخ عکاسی تبدیل شودوی ادامه داد: در حال حاضر به دلیل اینکه عکاسی به یکی از هنرهای عمومی تبدیل شده و به دلیل کاربردی بودن شانس فراگیری پیدا کرده است، رفتار ساده انگارانه ای در مراکز آموزشی در کشور با این رشته می شود.
این استاد دانشگاه با انتقاد از زیاد شدن دانشگاه های علمی کاربردی در این زمینه گفت: امروزه در هر کوچه ای یک دانشگاه علمی کاربردی زده شده و در رشته هنر و عکاسی دانشجو می گیرد و هیچ مصاحبه و گزینشی هم در کار نیست. این نگاه ساده انگارانه باعث ایجاد ضرر خواهد شد چرا که ما را با حجم زیادی فارغ التحصیل رو به رو می کند که با مدرک وارد جامعه می شوند در حالیکه آموزش آنها حق مطلب را درباره درس هایشان ادا نکرده است در نتیجه آنها نمی توانند فرد مفیدی باشند.
غفاری بیان کرد: بسیاری از خروجی های دانشگاه ها امروز گیرندگان مدرک هستند و برایشان فرقی نمی کند فارغ التحصیل چه رشته ای باشند. متاسفانه ما در هر ترم به تعداد انگشتان یک دست هم افرادی را نمی بینیم که امیدوار باشیم عکاسان مستقلی می شوند. این تصور غلط که هر کس پول داشت یا دوستانش و خانواده اش به او گفتند عکاس خوبی است پس می تواند دانشجوی عکاسی شود باید از بین برود.
نکته مهم دیگری که این عکاس پیشکسوت بدان تاکید دارد تناسب نداشتن فضای دستورالعملی مراکز آموزشی و استخدامی کشور است. وی در این باره اظهار کرد: در کشور ما شما می توانید تا مقطع کارشناسی ارشد در رشته عکاسی تحصیل کنید و حتی در رشته دکترا در گرایش پژوهش هنر می توانید سمت و سوی پایان نامه خود را به سمت فضای عکاسی ببرید. نکته جالب اینجاست که در صدا و سیما با اینهمه شبکه تلویزیونی و با وجود اینهمه واحد سمعی و بصری در اداره ها و حتی در وزارت ارشاد و معاونت مطبوعاتی هیچ ردیف استخدامی با عنوان عکاس وجود ندارد. چطور می شود تا مقطع کارشناسی ارشد بتوان در یک رشته دانشجو گرفت و بعد ردیف استخدامی برایش وجود نداشته باشد؟ این به دلیل فضای متفاوت حاکم بر دستگاه های کشور است که دستورالعمل ها با هم همخوانی ندارد.
چطور می شود تا مقطع کارشناسی ارشد بتوان در یک رشته دانشجو گرفت و بعد ردیف استخدامی برایش وجود نداشته باشد؟غفاری در عین حال گفت: دوربین به دست بودن اغلب افراد یک جامعه باعث رشد بصری آن جامعه می شود ولی باید یادمان باشد این روزها دیگر دوربین به دست بودن و آشنا بودن به مسایل فنی کسی را عکاس نمی کند بلکه عکاس کسی است که بتواند اندیشه، احساس، تفکر و دانش و بینش خود را در یک عکس ارائه دهد و این همان چیزی است که باید در دانشگاه ها مورد توجه قرار بگیرد و دانشجو بر اساس آن تربیت شود.
این کارشناس عکاسی در پایان عنوان کرد: من یک زمانی معتقد بودم رشته عکاسی تا حد کاردانی قابل آموزش در دانشگاه است اما امروزه که همه مسایل دنیا به سمت تخصصی شدن پیش می رود این رشته تا دکترا هم می تواند گسترش پیدا کند اما به شرط اینکه نحوه آموزش به شکل پایه ای تغییر کند و اینطور نباشد که همان استادی که مقطع کارشناسی تدریس می کند در کارشناسی ارشد هم تدریس کند.
بیشتر منتقدان، مدرسان آموزشگاه های خصوصی هستند
رضوان صادق زاده استاد رشته نقاشی در دانشگاه هنر که چند دوره دبیری جشنواره تجسمی جوانان را به عهده داشته و امسال نیز همین مسئولیت را به عهده دارد ابتدا به مرور کلیتی از بحث انتقادها به امر آموزش در دانشگاه ها پرداخت و به خبرنگار مهر گفت: عموم کسانی که به آموزش هنر در دانشگاه ها انتقاد وارد می کنند کسانی هستند که جزو هیات علمی نیستند و در خارج از دانشگاه آموزشگاهی دارند و به تدریس هنر مشغول هستند و اتفاقا شاگردان زیادی هم دارند. گاه دانشجوی من هم ممکن است در کلاس های آنها حضور پیدا کند که منافاتی با هم ندارد.
وی ادامه داد: به گمان من امروزه می توان نقاشان و جوانان هنرمندی را در جامعه جستجو کرد که هم کارشان بسیار خوب و مورد توجه است و هم بازار دارند و اتفاقا آنها فارغ التحصیلان همین دانشگاه ها هستند. البته در عین حال من فکر نمیکنم همه چیز در دانشگاه ها خوب و طبق روال پیش می رود به طور مثال رشته ای مثل نگارگری نباید زیر مجموعه صنایع دستی در حد چند واحد تدریس شود و این ضعف بزرگی در حوزه آموزش است.
رشته ای مثل نگارگری نباید زیر مجموعه صنایع دستی در حد چند واحد تدریس شود و این ضعف بزرگی در حوزه آموزش استاین هنرمند نقاش بیان کرد: من هم موافق هستم که سرفصل های درسی دانشگاه ها متعلق به ۳۰ و ۴۰ سال پیش است اما من چه زمانی که مدیر گروه بودم و چه الان که فقط تدریس می کنم می بینم هیچ استادی نیست که با سرفصل های از پیش تعیین شده سر کلاس برود بلکه برنامه خود را مطابق نیاز جامعه به مدیر گروه ارائه می دهد و با تایید او همان برنامه را تدریس می کند.
صادق زاده با بیان اینکه گزینش دانشجو به غلط ترین روش انجام می شود نیز گفت: ما عموما معتقد هستیم باید درصد ضریب دروس عمومی به حداقل برسد و بیشتر به کار عملی نگاه کنیم.
وی در پایان مهمترین آسیب حوزه آموزش را پذیرش بالای دانشجو دانست و اظهار کرد: وقتی در شهری مانند اصفهان چند دانشگاه هنر هست و بعد حتی در شهر زرین شهر این استان هم باز دانشگاه هنر موجود است می توان متوجه شد واقعا پذیرش دانشجو کمی بی حساب و کتاب است. در واقع آیا به این تعداد دانشجو استاد متخصص وجود دارد و اینکه آیا ما به این تعداد فارغ التحصیل نیاز داریم؟
پذیرش دانشجو در رشته خوشنویسی فقط در دانشگاه علمی کاربردی
پیمان پیروی از سال ۹۰ که برای اولین بار رشته خوشنویسی دانشجو پذیرش کرد، در دانشگاه علمی کاربردی واحد ۳۸ (هنر) به عنوان مدیر گروه این بخش مشغول به فعالیت است. این مرکز تنها مرکزی است که تا به امروز در رشته خوشنویسی در مقطع کاردانی و کارشناسی دانشجو می پذیرد اما سوال مهم اینجاست که در جایی که انجمن خوشنویسان سالهاست یکی از مراکز آموزشی معتبر برای اعطای نشان تا درجه استادی است و این مدرک یکی از معتبرترین مدارک در این رشته است، لزوم ایجاد واحدی دانشگاهی برای این رشته از کجا آمد و آیا در دانشگاه علمی کاربردی که بدون کنکور و بر اساس معدل دیپلم جذب دانشجو می کند می توان دانشجوی خوشنویسی را بدون هیچ پیش زمینه گرفت؟
پیروی در این باره به خبرنگار مهر گفت: نحوه تعیین سرفصل ها در این دانشگاه به گونه ای است که هم واحدهای عملی برای آن تعیین شده است و هم تئوری. اکثر دانشجوهای ما نیز دوره دیده انجمن خوشنویسان هستند که بیشتر برای آشنایی با همه خطوط و بالا بردن سواد تئوری خود و همچنین آشنایی با نرم افزارهایی که در خدمت خوشنویسی است به دانشگاه می آیند.
اگر خوشنویسی را یک شاخه هنرهای تجسمی بدانیم در مقایسه با دیگر شاخه ها نیاز داریم تا بن مایه های تئوریک آن را نیز تقویت کنیم و دانشگاه محلی برای این کار استوی ادامه داد: دانشجویی که از این رشته فارغ التحصیل می شود ضمن آشنایی ضمنی با همه خطوط، قدرت تجزیه و تحلیل اثر خوشنویسی را پیدا می کند. اگر ما خوشنویسی را یک شاخه هنرهای تجسمی بدانیم عملا در مقایسه با دیگر شاخه ها نیاز به این داریم تا بن مایه های تئوریک آن را نیز تقویت کنیم و دانشگاه محلی برای این کار است.
این خوشنویس در پایان صحبت هایش درباره نحوه پذیرش دانشجو نیز گفت: ما زیر مجموعه دانشگاه علمی کاربردی هستیم و طبق همان ضوابط دانشجو می گیریم یعنی بدون کنکور و بر اساس معدل، اما سیاست دانشگاه این است که کلاس ها خلوت برگزار شود برای همین در هر کلاس و ترم ۱۵ نفر بیشتر گزینش نمی کنیم.
ساز و کارهای استخدام ها در دانشگاه ها تخصصی نیست
کورش گلناری مدیر گروه مجسمه سازی دانشگاه هنر هم در زمینه مبحث مطرح شده درباره آموزش هنر در دانشگاه ها به خبرنگار مهر گفت: به روز نبودن برنامه های درسی در رشته هنر آسیب بسیار جدی تری است و این آسیب را امروزه استادان با راه حل های شخصی حل می کنند. در حالیکه در دنیا سیستم های آموزشی هر سال باید به روز شوند و حتما باید هر سال برنامه درسی تازه طراحی شود ولی در کشور ما این اتفاق نمی افتد. امروزه رفتارهایی به شکل مداوم در فضای بین المللی شکل می گیرد که بسیار پیشروست، مدام گرایش ها و نگاه به آموزش خصوصا هنر در دانشگاه ها دچار تحول می شود ولی ما در شرایط خوبی نیستیم.
وی درباره میزان پذیرش دانشجو در مقایسه با بازار کار در رشته های هنری نیز گفت: اصولا مسیر حرفه ای شدن در عرصه هنر بسیار پیچیده است و در دنیا هم هنرمند شدن کار سختی است برای همین بسیاری از افراد بعد از فارغ التحصیلی اصلا در رشته خود به فعالیت ادامه نمی دهند.
گلناری با انتقاد از نحوه پذیرش استادان در دانشگاه ها بیان کرد: ساز و کارهای استخدام در دانشگاه ها خیلی تخصصی نیست. در واقع ممکن است فردی بدون تخصص و با نمره پایین هم آیتم های دیگر را پر کند و استاد دانشگاه شود. از طرف دیگر واقعا آموزش از خودگذشتگی می طلبد که همه افراد آن را ندارند.
هیچ آزمون مرجعی برای پذیرش دانشجویان هنر وجود ندارد یا آزمون های غلطی برپا می شود برای همین هر آدمی با هر قابلیتی این فرصت را پیدا می کند که وارد رشته هنر شودبهرام کلهرنیا گرافیست با سابقه کشورمان که سالها سابقه تدریس هنر در دانشگاه های مختلف را دارد نیز پیشتر درباره شیوه آموزش هنر گرافیک در دانشگاه ها به خبرنگار مهر گفته بود: مراکز آموزشی به جهت اینکه عموما شهریه هایی از دانشجویان می گیرند و مایل نیستند این دریچه بسته شود، شروع به پذیرش دانشجو در شکل خارج از قاعده و به صورت غیراستاندارد می کنند. هیچ آزمون مرجعی برای پذیرش دانشجویان هنر وجود ندارد یا آزمون های غلطی برپا می شود برای همین هر آدمی با هر قابلیتی این فرصت را پیدا می کند که وارد رشته هنر شود که در چنین شرایطی با زندگی آن فرد بازی می شود چون اساسا صلاحیت های لازم گرافیست شدن را ندارد. بسیاری از این فارغ التحصیلان نمی توانند همکار منِ گرافیست باشند چون از اساس اشتباه وارد این رشته شده اند. همین موضوع با خودش هزار بیماری شغلی خواهد آورد از جمله اینکه همین افراد با پشتوانه مدرک، ارزان کار می کنند و بازار این حرفه را خراب می کنند.
این مدرس دانشگاه در پایان اظهار کرد: در کنار اینها شما مشاهده می کنید در دانشگاه ها عموما مدرسانی که از جامعه حرفه ای طراحان گرافیک انتخاب شده باشند بسیار کمیاب هستند و عموم مدرسان شغلشان تدریس است بدون اینکه شناختی از روزگار و بازار داشته باشند.
پذیرش مستقل دانشگاه ها کارساز است
سعید شهلاپور پیشکسوت مجسمه سازی درباره نسل جوان و شیوه آموزش هنر در دانشگاه ها نیز پیش از این به خبرنگار مهر گفته بود: جوان های ما بسیار استعداد دارند اما کنکور در دانشگاه های هنری ما بسیار بد است. به دلیل نحوه کنکور کسانی وارد دانشگاه می شوند که نه می خواهند نقاش و مجسمه ساز شوند و نه هنرمند بلکه فقط می خواهند مدرکی بگیرند و با خواندن دروس نظری توانسته اند در آزمون هنر قبول شوند. در زمان ما دانشگاه هنرهای زیبا تازه راه افتاده بود و خودش مستقل دانشجو می گرفت یا دانشگاه هنر که آن زمان دانشگاه هنرهای تزئینی بود همین کار را می کرد. کنکور هم ۵ روز طول می کشید. به نظرم باید دانشگاه های هنر از آزمون وزارت علوم مستقل شوند تا بتوانند تخصصی تر دست به گزینش بزنند.
محمدحسین عماد استاد دانشگاه هنر درباره سیستم آموزشی و پرورش دانشجویان رشته مجسمه سازی نیز به خبرنگار مهر گفته بود: سیستم آموزشی ما خلاقیت را دست پایین می گیرد و صرفا بر آموزش آکادمیک استوار است در حالیکه خلاقیت در آزادی به دست می آید نه در اجبار به یاد گرفتن مفاد درسی. یک مساله مهم در انسان وجود دارد به نام شوق که این نکته باید به عنوان گزینه مهم برای آموزش مورد استفاده قرار بگیرد. ضمن اینکه در نهایت هنر آموختنی نیست بلکه یک کار خلاقه و ذاتی است.
علی اصغر تجویدی استاد دانشگاه هنر شیراز نیز پیش از این در این باره به خبرنگار مهر گفته بود: امروزه ما از تکنولوژی استفاده بهینه نمی کنیم مثلا دانشجو از اینترنت بهره می برد که یک طرح کپی را در سریع ترین زمان آماده کند و سر کلاس بیاورد. دانشجو مطالعه ندارد و طراحی اش ضعیف است. این موضوع اینترنت و فضاهای مجازی تا مدیریت صحیحی برایش نشود واقعا ما را به سمت پسرفت می برد. به خصوص در شهرستان ها این اتفاق بسیار تاثیر منفی می گذارد و شاهد مدرک گرایی هستیم.