به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ متن زیر چکیده مقاله «ما و شریعتی» از شهریار زرشناس است که در ادامه می خوانید. متن کامل مقاله را نیز می توانید در پایان دریافت کنید.
سخن گفتن درباره شریعتی وضعیتی حساس و منحصر به فرد دارد. غبار ناشی از رویکردهای عصبیتآلود اینک که بیش از ربع قرن از مرگ او گذشته است هنوز سخن گفتن درباره او را سخت و احتیاطآمیز کرده است.
دکتر علی شریعتی آنگونه که از برخی آثار و نیز توصیفاتِ یاراناش برمیآید به لحاظ شخصیت انسانی است آرمانگرا و پرشور و معنوی و مبارز و معناجو و عدالتخواه و دارای درد دین. از این منظر سیمای شخصیت او جذاب و دوستداشتنی است و شور انقلابی و آرمانگرای قلماش الهامبخش و شورآفرین در طریق مبارزه انقلابی علیه امپریالیزم و استعمار ناشی از فرهنگ آمریکایی است.
[شخصیت او] در شرایط امروز ما و در برابر احیاء تأسفبار سیطرة بسیاری از مظاهر ادبیات و سینما و تئوریهای لیبرالی مظاهر غربزدگی شبهمدرن، بیتردید جالب و خواستنی و قابل تأمل مینماید.
اما البته در سوی دیگر بسیاری از آثار او قرار دارد که در یک نگاه منصفانه و بیتعصب دربارة آنها میتوان گفت که رگههای پررنگی از یک التقاط تئوریک و عدم خلوص اعتقادی و تأثیرپذیری انفعالی و تقلیدی از گونهای مدرنیسم دینی در بسیاری از آنها به صراحت دیده میشود و از این منظر برخی نوشتههای او را به عنوان حلقههایی از زنجیره آثار روشنفکری دینی مطرح میکنند.
البته دربار مرحوم شریعتی و نسبت او با امروز ما نباید بر پایه کارنامه و عملکرد و مبادی و غایات التقاطی و انحرافی جریان موسوم به روشنفکری دینی ایران قضاوت کرد. اگرچه امروز بسیاری از داعیهداران به اصطلاح روشنفکری دینی ایران خود را یگانه میراثداران شریعتی میدانند، اما رویکرد ستیهنده و خروش ضدسرمایهداری و روح آرمانگرا و مبارزه جویِ ضد امپریالیستی شریعتی (علیرغم برخی خطاهای تئوریک و عدم خلوص اعتقادی و بعضی رگههای التقاطاندیشی در آراء و آثار او) با رویکرد تسلیمطلبانه و ذلتبار و انفعالی و ضدانقلابی آنها به هیچ روی نسبتی و قرابتی ندارد.
از این رو دلالان مروّج نسبیانگاری و تعمیم نبوت و صراطهای مستقیم و پذیرش مدل آمریکایی و نئولیبرالیستی زندگی و حکومت و هضمشدن در نظام جهانی سلطه به هیچ روی حق و صلاحیت آن را ندارند تا خود را میراثدار شریعتی و تداومبخش راه او عنوان نمایند.
بنابراین در بررسی نسبت ما با شریعتی باید به این مهم توجه کرد که اگرچه در قلمروهای تئوریک و اعتقادی و مخصوصاً تأثیرپذیری مبنایی آرای آن مرحوم از مشهورات و مفروضات مدرنیستیای چون اصل پیشرفت یا اصالت عقل و برخی علمزدگیهای وی باید با احتیاط و از مواضع نقادانه روبرو شد، اما شخصیت آرمانگرا و پرشور و ضدغربی و روحِ پرشور وی که مجذوب محمد (ص) و علی (ع) و ابوذر و سلمان و معنویت و عدالتطلبی و انقلابیگری بود برای نسل امروز ما که نیازمند تزریق خون تازهای از شور انقلابی است، میتواند کاملاً قابل تأمل باشد.