به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ برنامه «مروت و مدارا» با یاد شهدای هفتم تیر و محوریت اندیشههای آیتالله بهشتی دوشنبه 12 تیرماه با حضور علیرضا بهشتی، مدیر بنیاد حفظ و نشر آثار بهشتی، احمد مسجدجامعی عضو شورای شهر تهران، محسن سلیمانی، مدیر فرهنگی منطقه سه تهران، عباس منوچهری استاد دانشگاه تربیت مدرس، حجتالاسلام محمدجواد حجتی کرمانی، دکتر احسان شریعتی و برخی از چهرههای سیاسی و دانشگاهی در خانه موزه بهشتی برگزار شد. در این مراسم اشتراکات اندیشهای و تمایزات فکری دو اندیشمند معاصر، شهید بهشتی و دکتر شریعتی، مورد بررسی قرار گرفت. همچنین کتاب «شریعتی، جستجوگری در مسیر شدن» اثر شهید بهشتی نیز معرفی شد.
محسن سلیمانی، مدیر فرهنگی منطقه سه، با تشکر از حضور مهمان مراسم، بابت تأخیر در آغاز برنامه عذرخواهی کرد؛ و گفت: وقتی جملات شهید بهشتی را مطالعه میکنیم انگار همین امروز گفته شده و این ویژگی به دلیل شناختی است که از زمانه خود و توجه ویژهای که به آینده داشت نشأت میگیرد.
شریعتی از نگاه آیتالله بهشتی
احسان شریعتی با معرفی کتاب «شریعتی، جستجوگری در مسیر شدن» اثر شهید بهشتی گفت: بهشتی از مدافعان تفکر شریعتی بود اما یکی از تفاوتهایشان این است که شریعتی از معلمان و آموزگاران نهضت انقلاب بود و بهشتی از معماران نظام.
وی افزود: نکتهای که بهشتی در کتاب «شریعتی، جستجوگری در مسیر شدن» به آن اشاره میکند و به آن تأکید دارد؛ وجه انسانی شریعتی است. البته یکی از جملات و نقدهایی که درباره شریعتی زیاد به کار برده میشود این است که او اشتباهاتی داشت. این یک امر بدیهی است که انسان در جایگاه خطا است. همه انسانها به حکم انسان بودن دچار اشتباه میشوند. به تعبیر حافظ «مستحق کرامت، گناه کارانند» یعنی بهشت جای کسانی است که امکان خطا و اشتباه دارند.
شریعتی در ادامه توضیح داد: این یک ایده مرکزی در ادیان توحیدی است که انسان یک موجود برگزیده خدایی است اما در تفکر مسیحی نگاهی منفی و گناهکار به انسان وجود دارد. چون انسان در جایگاه خطا است. به تعبیر نیچه انسان پلی است بین حیوان و موجودی که به سمت با خدا شدن در حرکت است و در این راه جستجوگری است در مسیر شدن.
وی گفت: اینها وجوه انسانشناسانه و تمایزات و اشتراکاتی است؛ بین اندیشه بهشتی و شریعتی. وقتی ما در مورد میراث پدارنمان صحبت میکنیم بهتر است به وجه پرسشگری که در اندیشهشان جاری بود توجه کنیم.
فرزند دکتر علی شریعتی در پایان اظهار امیدواری کرد که این جلسه سر آغازی باشد برای گفتمان میان دو خانواده فکری پیش از انقلاب که به دلیل تلاطمهای سالهای اخیر از هم دور ماندهاند.
گفتمانهای متفاوت در قالب احزاب و تشکلها
علیرضا بهشتی در این مراسم با تفسیر سیر فکری اندیشه پدرش درباره چگونگی همزیستی در یک جامعه متنوع از افکار و عقاید گوناگون گفت: به تعبیر آیتالله بهشتی، هر انسانی درباره جهان پیرامونش متفاوت فکر میکند و الگوی زیستی خاصی برای خود دارد. او این حق را دارد که در پی تحقق الگوی زیستی خود باشد. و این نکته از انسانشناسی هر دو اندیشمند یعنی، شهید بهشتی و دکتر شریعتی بر میآید.
وی افزود: سوال اصلی این است؛ که چطور میشود با وجود این کثرتهای فکری و تنوعهای اندیشهای زیر سایه وحدت، طوری جامعه را مدیریت کرد که برای همه فرصت گفتمان باشد؟ راه حل بهشتی در جلد دوم کتاب حزب جمهوری این است؛ که گفتمانهای متفاوت در قالب احزاب و تشکلهای مختلف وارد فضای سیاسی شوند و مردم با رأی اکثریت خود آنها را انتخاب کنند.
بهشتی تأکید کرد: در حال حاضر نیز هیچ مکانیسمی مهمتر از اکثریت محوری وجود ندارد. بر اساس همین اصل بهتر است که شهروندان، آگاهانه دست به انتخاب احزاب و تشکلها بزنند. به تعبیر بهشتی، حداقل در زمان غیبت معصوم ما چاهای جز این نداریم که بر اساس خردورزی همگانی به این ساز و کار متکی شویم.
وی افزود: راه حلی که دکتر بهشتی مطرح میکند این است به جای اینکه به دنبال حذف یکدیگر باشیم در عرصه سیاست به حضور یکدیگر و هویت هم احترام بگذاریم.
مقولههایی که در اندیشه شریعتی جایگاه بنیادی دارند
عباس منوچهری، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه فرهنگ و تاریخ معاصر، در زمینه انسانشناسی و رابطه با هویت شهروندی در اندیشه دکتر بهشتی و دکتر شریعتی گفت: اساساً هیچ مکتب فکری تأثیرگذاری در تاریخ بهویژه در حوزه اندیشه سیاسی-اجتماعی، پیدا نمیشود که بدون یک انسانشناسی مشخص، دستگاه فکری خود را بسازد و این نکته در مورد شهید بهشتی و دکتر شریعتی نیز صادق است.
وی افزود: در حالی که دکتر شریعتی و شهید بهشتی، هر دو به آزادی مثبت توجه بیشتری دارند؛ و از مفهوم فلاح صحبت میکنند؛ در دوران مدرن از آزادی فردی یا منفی صحبت میشود. به این معنی که کسی حق اعتراض به حوزه شخصی و خصوصی دیگری ندارد. در صورتی که در آزادی مثبت، انسان آزاد است تا خویش را بسازد و سرنوشت خود را انتخاب کند. این موضوعی است که هر دو اندیشمند در آن اشتراکی فکری شاخصی دارند.
منوچهری توضیح داد: شریعتی، این مسائل را در قالب بحث اومانیسم مطرح میکند و بهشتی، همان مفاهیم شریعتی را با تعابیر عمیق دیگری بیان میکند. در واقع برآیند بهشتی از تعریف انسان، ارتباطی است که بین سه مقوله خلقت، جهتدار بودن و معنادار بودن برقرار میکند. این سه، مقولههایی هستند که در اندیشه شریعتی هم جایگاه بنیادی دارند.
وی گفت: شریعتی خلیفه بودن انسان بر زمین را با روشنفکری گره میزند و روشن فکری را با مذهبی بودن یکی میداند. وی میگوید انسان به حکم خلیفه خدا بودن؛ مسئول است. شهید بهشتی هم در امتداد این بحث، حق و اخلاق را نشانه مسئول بودن مطرح میکند. این دو شاید در آثار خود مستقیماً به هویت شهروندی اشاره نکرده باشند اما هر دو، انسان را نه تنها در مقابل خدا، بلکه در مقابل سرنوشت و دنیایی که در آن زندگی میکند هم مسئول میدانند.
در انتهای این مراسم کلیپی از سخنرانی و مجموعه عکسهای آیتالله شهید بهشتی منتشر شد.