فرهنگ امروز/ علیرضا شیوا:
«مفیستو» اثری جسورانه و پیچیده است که تماشاگر را با جادوی بازی و موسیقی از ابتدا به چالش میکشد. پیچیدگیهای درون داستان به خوبی و روانی بیان شده و در طول بیش از سه ساعت اجرا، نمایش بههیچوجه از ریتم نمیافتد. با وجود پیرنگهای موجود در متن، تماشاگر در جریان اصلی داستان قرار گرفته و بهراحتی همسو با تفکر و نظر کارگردان میشود. مسعود دلخواه با انتخابی هوشمندانه توانسته تماشاگر سالن را از قید دکور و آکسسوار صحنه دور کند تا نگاه و حواس بیننده فقط معطوف به اجرای این هارمونی زیبا باشد و خود را در قید مکان و زمان نسازد. نورپردازی خوب صحنه بههمراه اجرای زنده موسیقی توانسته میزان همسویی مخاطب و نمایش را بیشازپیش حفظ کند و ارتقا دهد. روانبودن اجرا و هنرنمایی هنرمندان؛ چه در نقشهای اصلی و چه در نقشهای مکمل و حتی گروه همسرایان که بسیار هماهنگ و یکنواخت هستند، توانسته در برقراری ارتباط با مخاطب و ایجاد کنش و واکنش با تماشاگر بیننده را مجذوب صحنه کند. جسارت در نمایش و پیوستگی منظم در اجرا و توالی هماهنگ صحنهها توانسته گسستگی موجود و فضاهای متعدد در متن را بهخوبی از بین ببرد و یکدستی و یکپارچگی منظمی ایجاد کند. بازی بازیگران، ذهن را از جای خود بلند کرده و در میان حس صحنه میآورد تا با شخصیت و سرانجام هنرپیشگان، همراه کند. «مفیستو» اثری مهندسیشده است که خود را در ذهن مخاطب حک میکند.
روزنامه شرق