به گزارش فرهنگ امروز به نقل از شهروند؛ بخشی مهم از جامعه ایران در میانههای عصر قاجار بهویژه در جنبش سیاسی-اجتماعی مشروطیت کوشید خواستههای تازه خود را در زمینههای گوناگون به نمایش گذارد و در پی دستیابی به دستاوردهایی در آن زمینهها باشد؛ از همینرو است که بسیاری از تاریخنگاران و اندیشمندان، آن دوره را سرآغاز دگرگونیهای سیاسی-اجتماعی ایران برشمردهاند. این دستاوردها بهویژه در زمینه اجتماعی اما بهزودی در همه گستره سرزمین ایران جایگیر نشد. بسیاری از دگرگونیها به پایتخت و پارهای شهرهای بزرگ و ویژه محدود ماند؛ پیام جامعه دگرگونیخواه ایران، زمانی بسیار به درازا کشید تا به دیگر منطقههای کشور گسترش یابد. ژاک هردوان، یک جهانگرد فرانسوی که به سالهای ١٣٠٣ تا ١٣٠٥ خورشیدی به ایران آمده است، در کتاب «در آفتاب ایران»، هنگام اقامت در منزل مدیر بلژیکی گمرک کرمانشاه از گفتوگویی با آن خانواده بلژیکی در کرمانشاه سخن میراند که واقعیتی را نهفته در تصویری از ایران در آستانه دگرگونی به نمایش میگذارد «از خانمش سوال کردم ایران را دوست میدارید؟ پاسخ داد ما بزندگانی در ایران عادت کردهایم از ایرانیان هم کمال رضایت را داریم فرزندان ما هم در این آب و خاک بدنیا آمدهاند[.] شوهرش در اینوقت شروع بصحبت کرده از زحمات بلژیکیها و ازدیاد عواید گمرکی ایران شرح مفصلی بیان کرد و اضافه نمود شما در تهران به اروپائیان دیگر نیز برخورد خواهید کرد که در ادارات کار میکنند و چون ایرانیان بیکدیگر اعتماد ندارند برای اداره کارهای مهم و پرمسئولیت از خارجیها مساعدت میطلبند... از او پرسیدم – آیا در سالهای اخیر [اواخر دوره سلطنت احمدشاه و دوران نخستوزیری رضاخان] در ایران تغییرات و پیشرفتهایی حاصل شده است پاسخ داد معلوم نیست[.] من در یک شهر آرام و خاموش زندگی میکنم []و تاکنون انقلابات و کودتا زیاد دیدهام[.] ملت ایران هم مانند سایر مشرقزمینها خیلی ب[ه] سیاست علاقه نشان میدهند و فهم روش و تمایلات سیاسی در ایران خیلی مشکل میباشد بطوریکه نمیتوانم یک عقیده ثابت و قاطع اظهار نمایم». این جهانگرد فرانسوی سپس روایتی از زبان مدیر بلژیکی گمرک کرمانشاه بیان میدارد که از ویژگی بسیاری از منطقههای ایران، جز تهران و پارهای شهرهای بزرگ در هنگامه دگرگونیهای سیاسی- اجتماعی تاریخ معاصر ایران به شمار میآمده است «[مدیر گمرک] در این وقت پنجره را گشوده اظهار کرد ٢٠سال پیش هنگام عبور از کرمانشاه در همین خانه شام خوردهام و از آنوقت تاکنون تغییر مهمی در آداب و رسوم مردم و وضع شهر پیدا نشده ولی میتوانم بگویم از ١٩٠٧ یک نهضت ترقی مخفیانه در کلیه شؤن اجتماعی ایران پیدا شده است در آن سال در اثر جنبش ملی بتلقین و تحریک انگلیسیها و بدست جوانان میهمنپرست که در اروپا تحصیلات خود را انجام داده بودند مظفرالدین شاه اجازه افتتاح مجلس شورایملی را بکشور خود داد».