به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ نشست «داعش و آینده عقلانیت در جهان اسلام» به عنوان اولین نشست از سلسله نشست های «آینده عقلانیت در جهان اسلام» با همکاری انجمن اندیشه قلم در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
مقصود فراستخواه جامعه شناس و عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در این نشست گفت: داعش به زبان آینده پژوهی چیزی است که کمترین احتمال رخ دادنش را می دادیم ولی بیشترین تاثیر را گذاشته است. به همین دلیل فهم داعش کمک می کند که ما نااطمینانی های زندگی خودمان را مدیریت کنیم.
وی در ابتدای سخنانش به تشریح مدلی که برای فهم داعش طراحی کرده اشاره کرد و افزود: من برای فهم داعش یک مدل چهار سطحی طراحی کردم که آن چهار سطح عبارتند از: راه اندازها، پیشران ها، شتاب دهنده ها و آشوب ها. راه اندازها همان امر اجتماعی هستند، به این معنی که راه انداز داعش عبارت است از هر جامعه و موقعیت جهان اجتماعی که زمینه رخ دادن این اتفاق را داشته باشد. این مقدار از خشم داعش حاصل تراکم، دردها و عفونت های زخم های پیکر اجتماعی است که به مرور زمان مزمن می شود. به عبارتی می توان گفت، داعش چرک و خون زخم های اجتماعی است.
فراستخواه ادامه داد: حس حاشیه ای شدن برای افراد و گروه های اجتماعی تلخ است حال چه این حس برای حاشیه نشین های سوریه و عراق باشد چه برای حاشیه نشین های نرماندی و مهاجران آفریقایی. اعضای اروپایی داعش که حدود ۱۰ درصد هستند هم نمونه ای از نگون بختی های شهروندان اروپایی است.
وی اظهار کرد: تله های فقر و نکبت اجتماعی در سوریه و عراق که به جوانان و نوجوانان فشار می آورد آنها را تبدیل به بیگانه های اجتماعی می کند و اگر این آسیب ها با عوامل روانشناسی در هم آمیخته شود، تبدیل به یکسری عقده می شود که به صورت داعش سر برمی آورد. اغلب آنها مسیر جذب اجتماعی را طی نمی کنند و از لحاظ خانوادگی هم خیلی موفق نیستند. در دنیای امروز ۴۸ درصد مردم یا به عبارت دیگر نیمی از مردم با درآمد روزی دو دلار زندگی می کنند و چنین دنیایی می شود آوار و داعش صدای این آوار است.
این استاد جامعه شناسی اضافه کرد: در چنین شرایطی که توضیح دادم، مهاجران حس شورش حاشیه بر متن را پیدا و احساس می کنندکه خودی نیستند. امروزه کل دنیا حتی کشورهای غربی هم در مدل توسعه مشکل دارند. بحران معنا، حس پوچی، هرزه نگاری، ضعف نهاد خانواده، فساد مالی، بیکاری و بحران اقتصاد مجموعه همه اینها باعث شده که غرور سکولار در هم شکسته شود. در دنیای سکولار منادیان تمدن جدید دیگر حرفی ندارند، بیشتر افرادی که عضو داعش هستند اختلال هویتی دارند و اگر در فیلم هایشان دقت کرده باشید می بینید که آنها شناسنامه هایشان را پاره می کنند و گویی می خواهند در یک هویت بدساخته جدید به نام ولایت اسلام سکنی بگزینند و احساس کیستی کنند. داعش برای خیلی ها نوعی پناهگاه، اردوگاه و محل کار است.
نویسنده کتاب «ما ایرانیان» در ادامه سخنانش به دومین سطح از مدل داعش اشاره کرد و توضیح داد: پیشران ها، زمینه های تبارشناسی و کردار گفتمانی داعش است. در این سطح امر گفتمانی اولویت دارد، آنها می خواهند با گفتارشان قدرت را به دست بیاورند و از نظر آنها گفتمان یعنی نه فقط اراده به دانستن بلکه اراده به قدرت است. در دنیای جدید که دال های سنتی ضعیف می شوند دال های مانند دارلاسلام و دارالکفر که شناور بودند ثبات پیدا می کنند و رو می آیند. خلافت و دولت اسلامی دال های مرکزی بود که دال های شناور را انسجام بخشید.
فراستخواه از امر تکنیکی به عنوان سومین سطح فهم داعش اشاره کرد و گفت: فضای سایبری یا همان شتاب دهنده ها سومین سطح مدلی است که من برای فهم داعش طراحی کرده ام. فضای سایبری در رسانه ها کمک می کند که جنایت و تبهکاری داعش جهانی شود و صنعت خشونت بازاری به وجود بیاید. همان طور که می بینید قسمت عمده جذب داعش از طریق اینستاگرام، توئیتر و امثال آنها است. نکته جالب توجه اینکه همه ما مصرف کننده خشونت هستیم و داعش را مصرف می کنیم. در جامعه نمایش، جمله «من فکر می کنم پس هستم» به جمله «من دیده می شوم، پس هستم» تغییر پیدا می کند. در چنین جامعه ای دیده شدن مهم است، بنابراین داعش موفق می شود چون به افراد کمک می کنند که دیده شوند. همین که خیلی ها از طریق یوتیوب ویدئوهای داعش را دنبال می کنند یعنی این گروه کار خودش را درست انجام داده، اما سطح چهارم از مدل طراحی شده برای فهم داعش امر سیاسی یا همان آشوب است. داعش یک امر گفتمانی، اجتماعی و تکنیکی ولی آشوبناک است. علت آشوب و وضعیت آشوبناکی هم در هم ریختگی سرزمینی و اجتماعی است. داعش حاصل دولت –ملتی شکست خورده است که در آن نوعی بی دولتی به وجود آمده است. عراق بعد از جنگ با ایران و خروج ناکام از کویت و مداخله آمریکا سازه های جمعیتی اش در هم شکست و گسل های شهری به وجود آمد. درست در چنین وضعیتی داعش شکل می گیرد و آشوبناک می شود و حالا این گروه در چنین وضعیت و آشوبی برای خودشان عقلانیت به وجود می آورند و نوعی برندسازی می کنند. خلاصه مدلی که من برای فهم داعش طراحی کرده ام، عبارت است از اینکه یکسری چیزها خاستگاه و یکسری چیزها آنها را جلو می برد و بعد با کمک امر تکنیکی و سیاسی ظهور پیدا می کند.
فراستخواه در بخش پایانی سخنانش در خصوص داعش و ایران سخنرانی کرد و گفت: داعش در نزدیکی ماست، نه از جهت جغرافیایی، بلکه از این جهت که متعلق به جهان اسلام است. اگر امروزه در ایران مصونیت وجود دارد به خاطر عقلانیت، آزاداندیشی و روشنفکری دینی است. متاسفانه ما مدتهاست سیاستی را انتخاب کرده ایم که خیلی پرخطر است و اصرار داریم که آن را ادامه دهیم، به همین دلیل در لبه آشوب قرار گرفته ایم. مهمترین پاشنه آشیل در ایران هم مسئله جامعه سیاسی است، یعنی اگر جامعه سیاسی ما بهبود پیدا کند، اوضاع بهتر می شود. اگر دولت از میزان رضایت نسبی که در انتخابات به دست آورده استفاده کند و یک دولت کارآمد شود، می تواند بسیاری از اختلافات را مدیریت کند. من در بخشی از کتاب ما ایرانیان که چندین بار تا به حال تجدید چاپ شده توضیح داده ام که ما (ایرانی ها) معمولا در توافق ایجاد کردن مشکل داریم. باید مراقب باشیم که دچار وضعیت اردوگاهی نشویم و از هم نپاشیم. عراق و سوریه چون جامعه مدنی اش از بین رفت، دچار این وضعیت شد، لذا ما باید خطر را جدی بگیریم.