به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ شریعت اسلامی نظام جامعی است که تمام جوانب زندگی انسان را دربرمیگیرد. با ترسیم راه ایمان و بیان اصول عقیده رابطهی او را با پروردگارش تنظیم میکند. او را به تزکیه نفس و تحکیم روابط با دیگران فرمان میدهد. بر این اساس، هیچ چیز از حکم شریعت خارج نمیشود. «جایگاه مقاصد شرعی درحقوق خانواده» یکی از مسائل مهم در این حوزه است. به همین بهانه با زهره کاظمی، دکترای مطالعات زنان (حقوق زن در اسلام) گفتگو کردیم.
مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید؛
*ضمن تعریف مقاصد شرعی بفرمایید ضرورت بحث از مقاصد شریعت در حقوق خانواده چیست؟
واژه مقاصد به سه حرف قاف، صاد و دال باز میگردد و هنگامی که هیئت قصد را میسازد عزم، توجه و حرکت به سوی چیزی را معنا میدهد. وقتی میگویند قَصَدْتُ الشیء ؛ یعنی آن را جستجو کردم.و اما مقاصد شریعت، غایت های مصلحتی منظور شده از احکام و معانی اصلی مورد نظر در خطاب هاست.از نظر شاطبی علم مقاصد از دو جهت اهمیت دارد: یکی، درک مقاصد شریعت به طور کامل و دیگری توجه به مقاصدشریعت در استنباط.
از نظر شاطبی آگاهی از مقاصد شریعت موجب میگردد، عالم به هنگام پرداختن به جزئیات خود را ملزم بر رعایت کلیات شریعت بداند. زیرا توجه به مصالح در تمام شریعت جاری و ساری بوده، به هنگام کاربرد دلایل خاص از کتاب، سنت، اجماع و عقل سنجش این جزئیات با آن کلیات را واجب میکند.از نظر ابن عاشور آگاهی از علم مقاصد شریعت دارای یک هدف عام و یک هدف خاص است.هدف عام مقاصد شریعت آشنا شدن متفکران با روش های فقهی است که خود میتواند در تفسیر نصوص شرعی و دستیابی به علت احکام مفید واقع شود.و هدف خاص مقاصد شریعت اینکه به هنگام بروز اختلاف نظرات فقهی میتواند به عنوان داور و حکم قرار گرفته، در کاهش و یا حل این اختلافات موثر باشد.
بنابراین باید این اهداف و مقاصد شریعت را از منابع استخراج نموده، به هنگام اجتهاد و استنباط احکام دین مد نظر قرار داد. در پرتو شناخت مقاصد شریعت و دستیابی به رده بندی آن میتوان بسیاری از تعارض های موجود در عرصة حقوق خانواده و اجرای آن را بر طرف ساخت و چارچوبی برای فهم و استنباط احکام شریعت در عرصه مسایل زنان و خانواده به دست آورد که نتایج عظیمی را در صدور احکام فقهی و حقوقی خانواده به دنبال خواهد داشت. اینکه جزء در ضمن کل و در یک سلسله طولی از مقاصد و حکمتهای کلان شریعت لحاظ شود تا احکام جزیی که فربه نشده، تبدیل به اصل نگردند و مقاصد کلان نظام شریعت تحلیل نرود. زیرا اگر حکمی در لایههای زیرین نظام قانونگذاری اسلامی با اصول و قواعد راهبردی این نظام همساز نباشد، حامل مفسده میگردد و با اصل جلب مصلحت و دفع مفسده که از اصول مهم راهبردی نظام حقوقی اسلام در خانواده و جامعه است متعارض مینماید و موجب تردید در نحوه استنباط خواهد شد.
*آیا به اهداف و مقاصد کلان شریعت در قرآن کریم به صورت جدی پرداخته شده است؟
بدون تردید معتبرترین منبع برای تبیین مقاصد شریعت، قرآن کریم است. در یک نگاه کلی میتوان آیات قرآن کریم را به دو بخش تقسیم کرد: قسم اول، نصوصی است که بیانگر شریعت و مقررات الهی است و از شارع به وصف اینکه قانونگذار است به منصة ظهور رسیده، در قالب گزارهای انشایی یا خبری، متکفل بیان حکم وضعی یا تکلیفی میباشد. بسیاری از آیات قرآن از این گروه است.
قسم دوم، نصوصی که بیانگر حکم و قانون نیست، بلکه مقاصد کلی شریعت یا حکمت حکمی را بیان مینماید. این نصوص نه برای بیان شریعت، بلکه گزارههایی خبری یا انشایی هستند که از مقصد و علل احکام خبر میدهند و بیانگر حکم و تکلیف ویژهای نیستند، بلکه خطوط کلی رسالت یا علتی از علل شریعت را میفهمانند و مصداق، مصادیق و راه های حصول آنها در قالب احکام و فرمان هایی خاص بیان میگردد.
نصوص بیانگر مقاصد، روح و خلاصه شریعت است. اینجاست که یکی از اصلیترین و دقیقترین وظایف قانونگذاران در صدور احکام و قوانین خانواده، این است که چگونه بین ادله بیان کننده حکم و شریعت و مقاصد شریعت در حوزه خانواده رابطه برقرار کنند. چون این توجه باعث میشود در بسیاری از موارد، نوع برداشت از ادله، غیر از برداشتی باشد که بدون این توجه صورت میگیرد. گاه به دلیلی که در ظاهر محدود است توسعه میبخشد، چنان که گاهی از عموم یا اطلاق دلیلی که در نگاه اول عام یا مطلق است جلوگیری میکند.
به دیگر سخن، توجه به مقاصد و ( مجموعه دین ) باعث میشود که دلیل معتبر دیگری مانند عقل در کنار عموم یا اطلاق سایر ادله مطرح گردد.
*مهمترین مقاصد شریعت اسلامی کدامند؟ لطفاً تبیین فرمایید.
یکی از مقاصد شریعت، حفظ دین است. دین با سه چیز حفظ میشود که عبارتند از اسلام، ایمان و احسان.در آیه ۱۹ از سوره آل عمران تصریح شده است که تنها دین مورد پذیرش در نزد خداوند اسلام است: انَّ الَدّینَ عندَ الله الاسلام...از سوی دیگر قرآن مجید، احسان را به عنوان یک تکلیف قطعی پس از تکلیف عدالت، اکیداً به صورت امر، از هر کس خواسته است و این مضمون در آیه ۷۷ از سوره قصص بیان شده است: و اَحسنَ کَما اَحسَن اللهُِ الیک
*آیا اصل احسان در وضع قوانین در حوزه خانواده به عنوان یکی از اصول حاکم بر قانونگذاری مورد لحاظ بوده است؟
بله، پایه های استوار خانواده به عنوان کوچک ترین و بنیادین ترین حوزه اجتماعی بر احسان نهاده شده است.اگر قرآن کریم در تعاملات اجتماعی بر محوریت عدالت تاکید دارد، در عرصه خانواده به ویژه در تعاملات بین زوجین قایل به اغماض، تفضل و احسان است. از همین رو در آیات مربوط به نشوز، شقاق، طلاق و حتی پس از طلاق توصیه به احسان کراراً مشاهده میشود. از این روست که در روش قانون گذاری اسلامی در آن جایی هم که حتی امیدی برای تداوم زندگی نیست و پای انحلال به میان میآید توصیه به « معروف و احسان » شده است: الطَّلاق مَّرتان فَامساک بمعروف أو تَسریح بإحسان.... یعنی: طلاق دو مرتبه است، پس چون طلاق دهد یا رجوع کند به سازگاری و یا رها کند به نیکی.
در یک تحلیل میتوان در حوزه احسان، افزون بر وظایف شرعی و تکالیف قانونی که در حوزه عدالت قرار میگیرند، از نوعی اهتمام و توجه ویژه شریعت به برخی از اعضا و طبقات اجتماعی یاد کرد. از این رو از باب فضیلت در خانواده میتوان از احسان به والدین، احسان به همسر و احسان به گروه های اجتماعی دیگری چون یتیمان و احسان به مسکینان و ناتوانان نام برد.احسان، جبران کننده بی عدالتی های اجتماعی است که قانون با حکم صریح رفع آنها را پیش بینی نکرده است. از این رو قرآن مجید اول به عدل و در درجه دوم به احسان و در درجه سوم به رعایت ذی القربی امر کرده است.
*دیگر مقاصد شریعت کدامها هستند؟
حفظ نفس از دیگر مقاصد شریعت بهشمار میآید. ایجاد نفس از طریق مشروعیت دادن به تناسل تامین شده است. به طوری که در قرآن مجید ۵۰ آیه دربارة نکاح و لواحق آن نازل گردیده، که هفت آیه از خصایص پیغمبر اکرم (ص) میباشد و حکم باقی آیات عام است و همة مسلمانان را شامل میگردد از جمله: آیه ۳۲ از سوره مبارکه نور: وَ اَنکحوا الاَ یامی منکُِم و الصّالحینَ من عبادکم وَ اَمائکم. در این آیه خطاب متوجه به همة مسلمانان است و مقرر میدارد که وسایل نکاح و مزاوجت افراد مجرد را فراهم کنید...
همچنین حفظ و بقای نفس، پس از ورود به عرصة هستی به وسیلة تعدیل در استفاده از نوشیدنی ها و خوردنی ها تضمین شده است. در آیه ۱۷۸ از سوره بقره میفرماید: یا اَیّها النّاس کُلُوا ممّا فی الاَرض حَلالاً طَیّباً. ای مردم از آنچه در زمین است و حلال و پاک میباشد بخورید.
*آیا در منابع معتبر اسلامی به مقصد حفظ نفس در خانواده تأکید شده است؟
بله، خداوند در قرآن کریم، تاسیس بنای خانواده را به خود نسبت میدهد و به طهارت و تعالی و دوام آن، عنایت ویژه ای دارد: واللّهُ جَعَلَ لَکُم من أنفِسکم أزواجاً و جَعلَ لکُم من أزواجکُم بَنین و حفدهً و رزقکم من الطّیبات. و خداوند برای شما از خودتان همسرانی قرار داد و از همسرانتان برای شما فرزندان و نوادگانی پدید آورد و از پاکیزه ها روزیتان داد.
در این آیه اولاً خداوند منشا زوجیت را به خود نسبت میدهد و ثانیاً خداوند، به یکی از اهداف و ثمرات تشکیل خانواده که تولید فرزند و بقای نسل است اشاره کرده، آن را نیز به خود نسبت میدهد و ثالثاً حمایت از خانواده و بقای آن را در قالب روزی دادن از پاکی ها که شامل رزق مادی و معنوی میشود تضمین نموده، از آنها به عنوان نعمت یاد میکند.
*دلیل حرمت زنا هم برای همین منظور است؟
حفظ نسل از دیگر مقاصد شریعت است. امر به حفظ نسل نیز از طریق حرام کردن زنا و امر به عفت ورزی تامین گردیده است. در آیه ۳۲ از سوره اسراء عمل زنا مورد نهی واقع شده که دلالت بر حرمت دارد: وَلا تَقَربوا الزّنی انَّه کانَ فاحشَه وَ سآءَ سَبیلاً. به زنا نزدیک نشوید، چه این کار عملی بسیار زشت و راهی ناپسند بوده است.از آیه کریم استفاده میشود که زنا در ادیان سابق نیز گناهی بزرگ تلقی میشده و بعلاوه قبح آن عقلی است.در حدیثی از امام رضا (ع) تحریم زنا چنین تعلیل شده است:
زیرا موجب فساد و سبب از بین رفتن ارث بین افراد میگردد و نیز موجب قطع نسب نسل افراد میشود. زن نمیداند از کدام مرد باردار شده است و فرزند هم نمیداند پدرش چه کسی است، بستگانش و نزدیکان شناخته شده او چه کسانی هستند.از سوی دیگر در دین مقدس اسلام، غرض اساسی از ازدواج تشکیل خانواده و ایجاد نسل است. پیغمبر مکرم (ص) فرمود: تناکحوا و تناسلوا فانی افتخر بکم علی سائر الامم یوم القیامه.تاکید و اصرار قرآن بر پاکدامنی مادر برای تحقق این هدف است، آنجا که میفرماید: فَالصّالحات قانتات حافظاتُ للغَیب بما حَفَظَهُ الله.
پس زنان صالح و شایسته خاضع بوده، در برابر حفظ طهارت نظام خانواده متعهدند به طوری که نه تنها در حضور شوهر بلکه در غیاب او، حفظ الغیب میکنند، یعنی چه از نظرمال، چه از نظر ناموس و چه از نظر حفظ اسرار خانواده مرتکب خیانت نمیشوند.بنابراین مراقبت از نسل سالم یا دامنهای پاک وظیفه ای است که خداوند این حفاظت را بر عهده زنان گذارده است.همچنین، قرآن مردان و زنانی را که دامان خود را از آلودگی ها و بی عفتی پاک نگاه میدارند به مغفرت و پاداش عظیم و رستگاری وعده داده است.وَلیَستَعفف الَّذین لا یجدون نکاحاً حَتّی یُغنیهم الله من فَضله. و کسانی که [ وسایل ] ازدواج را نمییابند باید پاک دامنی ورزند تا خدا آنها را از فضل خویش بی نیاز سازد...
نکته قابل توجه در خصوص خانواده اینکه خداوند برای طهارت نسل انسان به عنوان برترین مخلوقش، خانواده را چون حریم امنی به این امر اختصاص داده است. خداوند به هیچ وجه اجازه کمترین اهانت و سوء نیت به حریم مقدس خانواده را نمیدهد و مجازات شدیدی برای متجاوزین وضع نموده است. خداوند برای حفظ طهارت کانون خانواده و به تبع طهارت نسل پرورش یافته درآن، زنا را تحریم نموده،جزایی برای آن تعیین کرده است و میفرماید: وَلا تَأخُذکُم بهما رَأفَه فی دین الله. و اگر به خدا و روز واپسین ایمان دارید نباید در دین خدا نسبت به زن و مرد زناکار دستخوش ترحم گردید.
حکم دیگری که بر اساس حفظ کرامت و طهارت خانواده وضع شده، حکم قذف است که میفرماید :
و الّذینَ یرمُِونَ المُحصنات ثمَّ لَم یأتوا بأربَعه شُهَدا فَاجلدُوهم ثَمانینَ جَلده....سختگیری قرآن در اثبات این محرمات ( آوردن ۴ شاهد با شرایط دقیق فقهی ) صرفاً برای حفظ شئون خانواده ها و جلوگیری از اشاعة فحشا در جامعه است.مجازات محرمات دیگری چون لعان و ظهار نیز به حرمت خاص خانواده بر میگردد.خداوند در سوره مجادله بالحنی عتاب آمیز حکم ظهار را تعیین میفرماید:
والّذینَ یُظاهرونَ من نسائهم ثمَّ یَعودون......
کسانی که همسران خود را « ظهار » میکنند، سپس از گفته خود باز میگردند، باید پیش از آمیزش جنسی با هم برده ای را آزاد کنند، این دستوری است که به آن اندرز داده میشوید و خداوند به آن چه انجام میدهید، آگاه است.با این حکم نیز، خداوند نهاد خانواده را پشتیبانی میکند و از زن به عنوان محور این کانون حمایت ویژه ای دارد، زیرا با سست شدن جایگاه زن در خانواده، اصل خانواده تضعیف میشود. نقش مهم مادر در مرحله تکّؤن فرزند، و پس از آن نقش اساسی وی در تعلیم و تربیت و پی ریزی شخصیت فرزند و... موجب شده تا علاوه بر حقوق مشترک والدین و سفارش اکید به رعایت آن از سوی فرزندان، مادر از امتیازات ویژه ای نیز برخوردار شود.
لذا با باروری زن و تغییر شرایط جسمی و روحی، تاکید شریعت برای تهیه مخارج زندگی زن تغییر میکند و با لفظ « رزق » به وظیفه مرد اشاره مینماید. زیرا خدمت به زن، خدمت به فرزندی است که ثمرة زندگی آنهاست.وَ عَلی المُولود لَهُ رزقُهنَّ و کسوتُهنَّ بالمُعروف. بر صاحب فرزند لازم است که خوراک و لباس مادر را به طور متعارف بپردازد.
کوتاهی در این پشتیبانی مستقیماً متوجه فرزند خانواده خواهد شد و عدم حمایت از مادر،عدم حمایت از فرزندی است که تداوم نسل انسان با وجود اوست. بنابراین شریعت اسلام، توجه به مادر و مولودش در حقیقت پاسداری از حریم نفس و نسل انسانی است.
*لطفا در مورد دیگر مقاصد شریعت هم بفرمایید.
حفظ مال از دیگر مقاصد شریعت به شمار می رود. تحریم ظلم و نهی از خوردن اموال به باطل و اسراف و بغی و کاستن در ترازو وکیل و فساد در زمین نیز متضمن حفظ مال است. آیه ۲۹ سوره نساء به این مفاد است: یا اَیّها الّذین آمنوا لا تَاکُلوا اَموالَکُم بَینَکُم بالباطل الاّ ان تَکون تجارَه عَن تَراض منکُم.ای مومنان، مال های خود را در میان خود به باطل مخورید، مگر آنکه به عنوان تجارت و از روی رضامندی دو طرف باشد.و یا میفرماید : لا توتؤا السُّفَهاء أموالکَم التَّی جَعَل الله لکم قیاماً...
اموالی را که خدا قوام زندگانی شما را به آن مقرر داشته به تصرف سفیهان ندهید.
*آیا قرآن کریم الگوی مصرفی ارائه می دهد؟
قرآن به منظور حفظ اموال، میانه روی را الگوی مصرف معرفی مینماید: وَالذینَ اذا اَنفقوا لَم یَسرفوا وَ لَم یَقتروا وَکان بَین ذلک قواماً
و آنان که چون هزینه میکنند اسراف نمیکنند و خسّت نمیورزند؛ بلکه در میان این دو، راه اعتدال را میگیرند.
*در خصوص مقصد حفظ مال در خانواده توضیح دهید؟
مهمترین مسئله ای که دلالت بر توجه به حفظ مال در نهاد خانواده دارد استقلال مالی زوجین است آنجا که میفرماید: للرّجال نَصیبٌ ممّا اکتسَبوا و للنّساء نَصیبٌ ممّا اکتَسبنَ. مردان را از آنچه کسب میکنند و نیز زنان را از آنچه به دست میآورند بهره ای است.از این رو هر یک از زن و مرد، آن چیزی را که به دست میآورند خواه اختیاری باشد ؛ مانند کسب درآمد یا غیر اختیاری ؛ مانند ارث و غیره – به خودشان اختصاص دارد و حق استفاده و بهره برداری را به طور مستقل خواهند داشت.
یکی دیگر از منابع کسب مال که از طریق ارتباط نسبی یا سببی میان اعضای خانواده به دست میآید ارث است. ارث در لغت به معنای ترکه و اموالی است که از متوفی به جای میماند و در اصطلاح حقوقی، مقصود انتقال مالکیت اموال میت پس از فوت به ورّاث وی است. قرآن کریم میفرماید: للرّجال نَصیبٌ ممّا تَرک الوالدان وَ الاَقربون وَ للنّساء نَصیبٌ ممّا تَرَک الوالدان وَ الأقرَبون ممّا قَلَّ منه اَو کَثرَ نصیباً مفروضاً. مردان را از آنچه والدین و نزدیکان به جا گذاشتند بهره ای است و زنان را از آنچه والدین و نزدیکان به جا نهادند، نصیبی است، کم باشد یا زیاد، سهمی است معین.
قرآن کریم برای اهتمام به حق زن، هنگام تعیین سهام ارث، اول ارث زن را اصل و مبنا قرار داده و آن را مسلم دانسته و معیار ارث معرفی میفرماید: للذکر مثل حظّ الأنثیین...
یعنی در موقع بیان سهم برادر، چنین نمیفرماید که خواهر نصف سهم برادر ارث میبرد، بلکه معیار و اصل مفروض و مسلم را ارث خواهر که دختر میت است قرار میدهد و سهم برادر را که پسر متوفّی است دو برابر سهم خواهر میداند تا اصل ارث زن قطعی و مفروغ عنه باشد.
*چرا اسلام سهم مرد را در ارث دو برابر سهم زن قرار داده است؟
در نظام قانونگذاری اسلام، مرد دست کم هفده مسئولیت مالی دارد و در مقابل بار مالی زندگی از دوش زن برداشته شده، از آنجایی که نظام قانونگذاری اسلام بر محوریت حق و عدالت استوار است و تکالیف و مسئولیت ها و زیان ها سبب پیدایش حقوق میشود، نظامی که تمام تکالیف و مسئولیت های اقتصادی را بر عهدة مرد نهاده نمیتواند او را در سود ( و نه در زیان ) با زن برابر قرار داده باشد و در عین حال در مقابل تلاش های هفده گانه یاد شده هیچ گونه راهکار عملی برای کاستن از سختی کار و سنگینی بار مسئولیت او معرفی نکرده باشد !
*لطفا در مقام جمعبندی، بفرمایید که ریشه این همه اختلاف نظر در صدور احکام حقوقی درخانواده چیست و راهکار حل آنها کدام است؟
ثمره نگاه نظام مند نسبت به مجموع شریعت و اهداف و مقاصد آن در حوزه خانواده در به کار بستنش در امر استنباط بر اساس این فهم است. در حقیقت ریشه بسیاری از اختلافات و انحرافات در صدور آراء و احکام حقوقی بعضاً متناقض در دعاوی مربوط به خانواده، غفلت از نگاه کردن به مقاصد شریعت و توجه به جزئیات است به طوری که در مواردی جزئیات شریعت حربه ای برای جنگ با کلیات و مبانی میگردد.
اما آنان که بر احکام شریعت اشراف یافته و در فقه رسوخ نمودند، احکام شریعت را امری متصل و یکپارچه و چونان اعضای یک پیکر هماهنگ در خدمت یکدیگر و یگانه میبینند و با فهم روح دین و مقاصد شریعت احکام را صادر مینمایند. که این امر به نوبه خود، گامی مهم در جهت احیای فقهی سیال و زنده در عرصه های مختلف از جمله در عرصه حقوق خانواده است. در چهارچوب این نظام حقوقی، اندیشه قانونگذار صرفاً اکتفا به خطابات شرعی، معانی جزیی و تکیه بر استنباط احکام شرعی از ادله اربعه نیست، بلکه توامان موجب توجه به جایگاه خطابات، معانی کلی، مقاصد و اهداف شریعت در نهاد خانواده خواهد شد. بر این اساس، نظام حقوقی مقصد نگر و غایتگرا بنیان نهاده میشود که هم پا و همسوی روح دین حرکت نموده، هرگز از پاسخگویی به نیازهایی به نیازهای متحول زمان در نمیماند.
قرآن کریم خود، جا به جا برخی از اهداف این دین حنیف را بیان میکند ؛ که حفظ دین، حفظ نفس، حفظ نسل، حفظ عقل و حفظ مال از اهم انهاست.مهمترین نکته در چارچوب نگاه کلان به شریعت همین توجه به نتایج است که قانونگذار را وا میدارد که همواره اثر بخشی احکام صادره را بسنجد و با اهداف کلان شریعت در عرصه خانواده و مقتضیات جامعه ارتباطی دو سویه برقرار میکند.