فرهنگ امروز/ مجید موثقی: میهمانان و هنرمندان زیادی این روزها از سراسر جهان در شهر لوکارنو گرد هم آمدهاند تا ببینند «هفتادمین یوز لوکارنو» که سال گذشته به بلغارستان رفته بود، امسال سر از کدام بیشه یا جنگل در خواهد آورد. البته این یوزپلنگ طلایی تنها نیست و یوزهای نقرهای و برنزی نیز او را همراهی میکنند که همگی آنها در طول جشنواره رام در گوشهای منتظر رسیدن به صاحبانشان هستند. تولههای این یوزها به کارگردانان جوان و استعدادهای نوظهور تعلق میگیرد که اگر این فیلمسازان نوپا در تربیت و حفظ آنها کوشا باشند، فرصت رامکردن «یوزپلنگ بزرگ» برای آنها محفوظ خواهد بود. شهر لوکارنو در جنوب سوئیس و نزدیک به ایتالیا قرار دارد؛ جشنوارهای قدیمی که معمولا در کشف فیلمسازان متفاوت و استعدادهای نو، نسبت به رقیبان همسایهاش یعنی کن، ونیز و برلیناله جدیتر ظاهر شده است. این رویداد سینمایی معمولا دو ماه بعد از جشنواره کن آغاز به کار میکند؛ بههمین دلیل ناجی خوبی برای فیلمسازان نو و خلاقی است که فیلمهایشان به هر دلیلی در جشنواره کن پذیرفته نشده است. «شبهای لوکارنو» در میدان «پیاتزا گرانده» بسیار دیدنی و شگفتانگیز است. هر شب فیلمی در فضای آزاد برای هشت هزار نفر روی پرده میافتد که از این نظر این شهر را تبدیل به جشنوارهای مردمی کرده است. لوکارنو متمرکز در جذب ستارگان سینما و رژه آنها بر فرش قرمز نیست و دغدغه برنامهریزان آن تمرکز روی فیلمسازان ناشناخته و گاه منزوی در سینمای امروز جهان است که به همین علت این جشنواره همیشه بهعنوان یکی از متفاوتترین رویدادهای سینمایی بر سر زبانها بوده است. «منتقدین سینمای سوئیس» سالها پیش در کشف سینمای ایران پرتلاش ظاهر شدند و در شناسایی فیلمسازانی چون عباس کیارستمی، ناصر تقوایی، ابراهیم فروزش و کیانوش عیاری از دیگران پیشی گرفتند. فیلمهای گوناگونی از سینمای ایران از دهه ٦٠ میلادی تا به امروز در این جشنواره روی پرده رفته است که در مجموع سینمای ایران هفت بار در سالهای مختلف، برنده یوزپلنگهایی از جنس طلا، نقره و برنز شده است. البته حضور فیلمهای ایرانی در سالهای اخیر در این رویداد سینمایی کمرنگ شده است؛ مدیر جشنواره لوکارنو «کارلو شاتریان- Carlo Chatrian» دلیل آن را کمفروغشدن سینمای ایران نسبت به گذشته میداند. البته آن طوری که به نظر میرسد، درخشش جشنواره لوکارنو نیز مانند گذشته نیست و این جشنواره نیز مجبور است برای بقای خود تن به نظام سرمایهداری داده و گاه مجبور به حذف یا گرفتن فیلمهایی خاص در جشنواره میشود که با منافع آنها سازگار است. البته همیشه جشنوارهها را نباید مقصر نابسامانی سینمای امروز دانست، بلکه بیپرده میتوان گفت که هنر سینما پس از انقلاب دیجیتالی کمی سهلالوصول شده است. با وجود دوربینهای جدیدی که هر ماه یکی از آنها وارد بازار میشود، هنوز کیفیت و طراوت فیلمها به پای نگاتیو نمیرسد و فقدان ایدههای نو و داستاننویسی خلاق همچنان پابرجاست که خوشبختانه هنوز رباتی برای رفع این بحرانها وارد دنیای صنعتزده ما نشده است. امسال در جشنواره لوکارنو ١٨ فیلم برای گرفتن یوزپلنگ طلایی کاندیدا شدهاند که نگاهی اجمالی به فیلمهای انتخابشده در این دوره خبر از نسل جدیدی از فیلمسازان نو و خلاق را میدهد که آثار آنها در کنار فیلمسازان باتجربه قضاوت خواهد شد. یکی از فیلمسازانی که در این بخش فیلمی از او نمایش داده خواهد شد، «فیلمساز- مبارز» فقید شیلیایی «رائولروئیز- Raul Ruiz» است که در سال ٢٠١١ در فرانسه رخت از جهان بربست. این فیلم «اپرای صابونی سرگردان» نام دارد؛ اصطلاحی که در دهه ٩٠ میلادی برای «سریالهای آبکی» که تبلیغات صابونهای مختلف را میکردند به کار میرفت.
او ساخت این فیلم را در سال ١٩٩٠ بههمراه همسرش «والریا سارمینتو-Valeria Sarmiento» آغاز کرد که حضور این فیلم قدیمی بهعنوان یک محصول جدید در بخش رقابتی لوکارنو، همگان را نسبت به آن کنجکاو کرده است.
«اولویه آسیایاس» فرانسوی «رئیس هیئت داوران هفتادمین جشنواره لوکارنو» است و در ترکیب پنجنفره هیئت داوران این جشنواره، نام فیلمساز پرتغالی«میگوئل گومز» نیز به چشم میخورد. داوران دیگر جشنواره «کریستوس کُنستانتاکُپولوس» تهیهکننده یونانی، «ژان استفان بورن» فیلمساز سوئیسی و «بیرژیت مینیشمایر» هنرپیشه زن فرانسوی هستند. در بخش«فیلمسازان امروز» نام «یسری نصرالله» فیلمساز مصری بهعنوان رئیس هیئت داوران به چشم میخورد. فیلم افتتاحیه این دوره از جشنواره لوکارنو «فردا و پس از آن-Tomorrow and thereafter» نام دارد.
روزنامه شرق