به گزارش فرهنگ امروز به نقل از شهروند؛ پوشش و لباس انسان در دورههای گوناگون تاریخی، ویژگیهای فردی و اجتماعی مردمان و جامعهها را بیانگر بوده است؛ تا آنجا که امروزه با بررسی پوشش افراد و شخصیتها در نقاشیها و عکسهای تاریخی، دستاوردهایی بسیار درباره ویژگیهای فردی و اجتماعی آنان میتوان دریافت. جعفر شهری در کتاب «طهران قدیم» با اشاره به پیوند میان پوشش و شخصیت و جایگاه فردی و اجتماعی افراد، خاطرهای در اینباره روایت کرده است. این تاریخنگار فرهنگ و زندگی مردم تهران قدیم مینویسد «واضح است که لباس معرف اشخاص بوده چنانچه پرستار روپوش سفید و آشپز از پیشبند و اهل علم و تقوا از عبا و ردا و اهل فساد و ظلمه از پوشش مخصوص معلوم میشوند، در این توضیح که پیراهن شلوار سرخ و کلاه مقوایی و روی سیاه کرده مبین دلقکی صاحب لباس و کلاه مخملی عقب بالا رفته جلو پایین آمده، با دستمال ابریشمی دور گردن و کفش پشت پاشنه خوابیده دمپا گویای لش مآبی و داشمشدیگری و گردنکلفتی و باجگیری و از اینگونه میباشد، پس اولین شناخت افراد از لباس و صورت ظاهر بوده با کوتاهترین نگاه کاملترین احوال را از صاحب آن روشن میسازد». او همچنین به تاثیری اشاره میدارد که لباس بر کنشهای پوشندهاش میگذارد «هر لباس خواهناخواه صاحب خود را نزدیک به کیفیت خویش میسازد. مثلا بالاجبار لباس بلند گشاد و نعلین جلو پنجه و عمامه و عبا و هرچه از این قبیل که روحانیون را [ا]ست آرامش و سکون حرکت میآورد و فرنج و شلوار و کلاه نظامی و تفنگ و سرنیزه و از این قبیل، خشونت و حدت و لباس کوتاه چسبان جستوخیز و تندی و شتاب که در اطفال و ورزشکارها و فوتبالیستها دیده میشود». جعفر شهری سپس خاطرهای از روزگار کودکی روایت میکند که به این مسأله پیوند داشته است «طفل بودم شبی سر آب نوبتی میان اهل محل نزاعی برخاست که آب کوچه ما را یکی از کوچه پائینتر برده بود و همه مصمم شدند که این بیحقی را جلوگیری نمایند و همچه که چوب و چماقها را بر سر دست آوردند آن مرد به خانهاش جسته لباس آژانیاش را پوشیده آمده گفت چه میگویید و معلوم شد تازه به این محل آمده است و همین باعث شد که این به آن و آن به این نگریسته بگویند با آژان نمیشود طرف شد و خاموش گردیدند و نیز که اخیرا مشاهده میشود که افسرانی که صاحب اتومبیل شخصی گردیدهاند تا موقعیت خود را به عابرین و غیر آن نشان بدهند که مالک این اتومبیل صاحبمنصب نظام یا شهربانی میباشد».