به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ نشست «معنویت های سکولار» با سخنرانی همایون همتی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، یکشنبه ۱۹ شهریور در حسینیه ارشاد برگزار شد.
همتی در این نشست گفت: عنوان سکولار در کشور ما مترادف با مرتد شده است و برخی در این زمینه کتاب می نویسند بدون این که اطلاعات کافی درباره آن داشته باشند. کتاب های متعددی در این زمینه وجود دارد از جمله دایره المعارف ۲۵ جلدی معنویت های جهان. حتی آلبوم های مصور متعدد در این زمینه وجود دارد که در ایران موجود نیست. درباره سکولاریسم در کشور ما اطلاعات دست اول کم است. در سال ۱۸۶۰ کتابی چاپ شد با نام اصول سکولاریسم که من ندیدم در ایران کسانی که در این باره صحبت می کنند، از این کتاب نام ببرند.
وی در ادامه گفت: سکولاریسم از واژه سکولوم به معنای زمان نزدیک است. یکی از معانی کلمه دنیا از دنو گرفته شده که به معنای نزدیکی است. لذا سکولاریسم را دنیاگرایی و دنیویت ترجمه می کنند. عرب ها به سکولاریسم، علمانیت می گویند. چون یکی از ۳ اصل ابتدایی سکولاریسم این است که علم مبنا و راهگشای همه چیز است و علم بسندگی و علم پرستی مورد توجه است. گاهی هم به سکولاریسم، دنیاگرایی می گویند.
۳ اصل سکولاریسم
همتی در ادامه در تشریح ۳ اصل سکولاریسم عنوان کرد: اصل اول پیشرفت دنیای مادی از طریق ابزارهای مادی بدون دخالت دادن دین است. اصل دوم تکیه بر علوم تجربی و استقرایی برای مدیریت تمام حوزه های جامعه است که رقیب بسیار جدی برای دین و روحانیت شده است. اصل سوم آن نیز این است که اخلاق را برای خود اخلاق می خواهد نه برای رضا و تقرب به خدا و نه برای آخرت و اخلاق عقلانی و قراردادی و سود محورانه مد نظرشان است.
وی افزود: اگرچه امروزه دیگر این نگاه به علم وجود ندارد و اعتراف می کنند به این که این علوم تجربی نمی توانند در بسیاری از حوزه ها وارد شوند. از طرفی گفته اند که در علم هیچ چیز قطعی نمی توانیم بگوییم و تمام نظریات کاملاً موقتی است. ده ها کتاب در حوزه فلسفه علم در این باره نوشته اند. در نگاه استقرایی به هیچ عنوان نمی توانیم به کل جهان دست بیندازیم. به گذشته و آینده دسترسی نداریم و فقط در زمان اکنون می توانیم به مصادیق آزمایشگاهی کمی اکتفا کنیم. چه بسا داده های آزمایش نشده اگر آزمایش شوند نتیجه به گونه دیگری شود. در فلسفه هم همین است. روزگاری تصور می کردند ماهیت اصیل است و نه وجود، اما ملاصدرا اثبات کرد که وجود اصالت دارد.
اصول سکولاریسم کلاسیک، امروز مورد تردید جدی است
همایون همتی در ادامه گفت: هر ۳ اصل سکولاریسم کلاسیک امروز مورد تردید جدی است. یک نفاق و ریاکاری و بی سوادی در روشنفکران جامعه ما درباره سکولاریسم وجود دارد. چهره پاک و معصوم از سکولاریسم ارائه می دهند و معتقدند که هیچ خطری برای دین ندارد. در صورتی که بزرگ ترین خطر برای دین است. صحبتی با آقای ملکیان داشتم در این باره ایشان هم معتقد بود که بزرگ ترین خطر برای دین سکولاریسم است.
بزرگ ترین خطر برای دین
وی اظهار داشت: بعضی نیز می گویند سکولاریسم یک روش است و مشکلی برای دین ندارد که این هم غلط است. سکولاریسم یک جهان بینی، ایدئولوژی و فلسفه است که راجع به تمام مسایل مادی و دینی نظر دارد. نباید ساده سازی و ساده لوحی نسبت به آن وجود داشته باشد. سکولاریسم چیزی فراتر از جدا کردن دولت و روحانیت است. بلکه ادعاهایش بسیار بیشتر از این است و اگر وارد شود جایی برای دین نخواهد گذاشت. اگر چه با حالت خزنده پیش می رود و خودشان گفته اند که نباید مواجهه مستقیم با دین صورت بدهیم. بلکه کاری خواهیم کرد تا دیگر کسی احساس نیاز به دین نکند و تمام ادعاهای دین را با روش های مادی مختلف برای بشر تأمین خواهیم کرد. از جمله اداره جامعه، معنویت، شادی و ... .
در سکولاریسم مسأله خدا، وحی و آخرت مسکوت می ماند
همتی افزود: یکی از متفکران می گوید ضربه ای که داروین به دین زد هیچ یک از ملحدان نزدند. ملحدان دلیل می آوردند علیه خدا اما داروین کاری کرد که خدا مسکوت بماند. داروین کاری کرد که جایی برای خدا باقی نماند. می گویند جهان، خلقتِ خود به خودی دارد و خود اداره کننده است. بیماری را تصور کنید که بدون علامت باشد. این بیماری خطرناک تر است. چرا که بی صدا شما را می کشد. وقتی چیزی مطرح نشد رفته رفته محو می شود. در سکولاریسم مسأله خدا، آخرت، وحی و ... مسکوت می ماند. می گویند ما کاری با خدا و دین تو نداریم، هر چه می خواهی عبادت کن. اما در عرصه های جدی برای تو جایی باقی نمی گذارند. این رفتار ریاکارانه ای است که بسیاری از روشنفکران در داخل این روحیه و رفتار را دارند.
معنویت های سکولار؛ جایگزینی برای عرفان های دینی
همتی در ادامه با پرداختن به بحث معنویت های سکولار اظهار داشت: معنویت های سکولار جایگزینی برای عرفان های دینی است، که بعد از عصر روشنگری این جریان ها شروع شدند. اگر بخواهیم به تعاریفی که از عرفان در گذشته ارائه شده است بپردازیم به این موارد می توانیم اشاره کنیم. اتحاد قلبی با خداوند که در اسلام نیز در تعریف عرفان خداشناسی قلبی مطرح است اما در نگاه دینی ما وصال و فنای در خدا مطرح می شود چون انسان را در عرض خدا نباید دید. این تعاریف نیز از عرفان ارائه شده است: هر گونه خلسه و جذبه روحی، آگاهی تغییر یافته که مبنای معنوی داشته باشد، نائل شدن به حقایق غائی یا نهان، تحول بشر از طریق تمرینات مختلف.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: جریان الحاد جدیدی شکل گرفته که به دنبال معنویت سکولار و بدون دین است و کتاب سام هریس درباره این جریان کتاب معروفی است. امروز حتی از طریق دارو های روان گردان عرفان دارویی ایجاد می کنند. در معنویت های سکولار اتوریته و سلسله مراتب را نمی پذیرند و ایندیویژوالیست هستند. البته این ادعای دروغین آن هاست چون آن ها هم مرشد و گروه و اتوریته دارند. ویژگی دیگر ادعایی آن ها نبود متن مقدس است. البته متون متعددی دارند که نوشته های اشو و کریشنا مورتی جزو متون مقدس این هاست. ویژگی سوم نبود محدودیت برای عضو گیری رسمی است که این هم غلط است. چون معابد و گروه های مشخصی دارند، خانه تیمی و رهبر دارند حتی مدارس مخصوص خود را دارند و بچه های خود را به مدارس خود می فرستند.
همایون همتی در ادامه گفت: بر خلاف عرفان دینی که هدف آن رشد و کسب فضیلت های اخلاقی و تزکیه روح و فنای فی الله است، در عرفان های سکولار هیچ کدام از این اهداف مطرح نیست. بلکه خوشی، شادی، شفابخشی، پیشرفت شغلی و تحصیلی، کاهش درد و رنج، لذت از زندگی، رفاه و راحتی هدف های اصلی است. به جای ریاضت های روحی به بدن توجه دارند و همه کارهایشان برای نفس است.
وی درباره عرفان های کاذب گفت: من بارها گفته ام لزومی ندارد نام این کارهایتان را معنویت و عرفان بگذارید. این ها روش هایی برای آرامش و ریلکسیشن است نه عرفان. همین سرکرده عرفان حلقه را ببینید. نه سوادی دارد، نه یک آیه را درست می تواند بخواند، نه الفبای فلسفه می داند و نه هیچ.
وی در پایان گفت: ابن سینا در نمط نهم اشارات و تنبیهات می گوید اگر کسی عرفان را برای لذت های مراحل عرفانی بخواهد، مشرک است. نفس پرست است نه عارف. اساتید عرفان می گویند این لذات هم در راه عرفان است و به وقتش به تو می دهند اما برای این ها کار نکن. با سماع و تنبور و دف زدن کسی عارف نمی شود. خون دل می خواهد، ریاضت می خواهد، پا بر روی نفس گذاشتن می خواهد. استاد عرفان باید مجتهد مسلم باشد. به نیک نفسی و پاکدامنی شهرت داشته باشد و حتماً باید در چهارچوب شرع باشد و سر سوزنی از جاده شریعت بیرون نرود.