شناسهٔ خبر: 51598 - سرویس دیگر رسانه ها

از هجویه‌های تصویری تا کارتون‌های مطبوعاتی/ یادداشتی منتشرنشده از زنده‌یاد محمدرفیع ضیایی

آنچه در پی می‌آید، مقدمه‌ای است اجمالی بر کاریکاتور ایران که سال‌ها پیش نگارش آن را به زنده‌یاد محمدرفیع ضیایی، کاریکاتوریست پیش‌کسوت و نویسنده و پژوهشگر حوزه کارتون و کاریکاتور ایران، سفارش دادم.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از شرق؛ آنچه در پی می‌آید، مقدمه‌ای است اجمالی بر کاریکاتور ایران که سال‌ها پیش نگارش آن را به زنده‌یاد محمدرفیع ضیایی، کاریکاتوریست پیش‌کسوت و نویسنده و پژوهشگر حوزه کارتون و کاریکاتور ایران، سفارش دادم. قرار بود ورودی کتابی باشد که به دلایلی هنوز منتشر نشده است. اختصاص صفحه‌ای به هنر کاریکاتور در روزنامه «شرق» را به فال نیک گرفتیم و مصمم شدیم صفحه را با یادداشت منتشرنشده زنده‌یاد ضیایی کلید بزنیم.

اگر این پیش‌فرض را قبول کنیم که طراحی کاریکاتور در ایران با مطبوعات آغاز شده و با آن رشد کرده است، پس تاریخچه‌اش با تاریخ مطبوعات در ایران کم‌وبیش برابر است. در این نوع نگرش، مقصود ما آن بخش از کاریکاتور است که به‌عنوان کارتون‌های مطبوعاتی در نشریات به چاپ رسیده و ارائه می‌شوند. بخش دیگری از طرح‌هایی را که دارای عناصر کاریکاتوری ‌است، حتی در نگارگری قدیم ایران یا در کتاب‌های مصور کهن نیز می‌توان یافت. معمولا این هجویه‌های تصویری را نقاشانی گمنام طراحی می‌کردند و از این نظر به کاریکاتور نزدیک ‌هستند که به ذکر عجایب و غرایب سرزمین‌های تخیلی یا باورهای اغراق‌آمیز مانند داستان‌های جن و پری و دیوها می‌پرداخته‌اند. هدف این مقاله، پرداختن به این بخش از نگاره‌های دارای عناصر اغراق‌آمیز نیست، بلکه منظور ذکر مقدمه‌ای است بر کاریکاتور ایران از زمان شروعش در مطبوعات تا دو دهه مانده
 به زمان حال.
نشریه «شاهسون» شاید قدیمی‌ترین نشریه‌ طنزی باشد که از سوی عبدالرحیم طالبوف در سال ١٨٨٨ میلادی در منطقه ما منتشر می‌شده ‌است. این نشریه مخفیانه وارد کشور می‌شده و به مسائل داخلی ایران می‌پرداخته‌ است,١ بعد از «شاهسون»، نشریه «التودد» چاپ مصر که به فارسی هم مطلب داشته، «شبنامه صفراف» که در آذربایجان در سال ١٨٩٢ میلادی انتشار می‌یافته و بالاخره «طلوع مصور» که در بوشهر از سوی عبدالحمیدخان ثقفی، ملقب به متین‌السلطنه، در ١٩٠٠ میلادی منتشر می‌شده است. «شاهسون» و «التودد» مصور نبوده‌اند. «شبنامه صفراف» نشریه‌ای فکاهی‌- ‌انتقادی و مخالف استبداد ناصرالدین‌شاهی بود که تقریبا چهار سال پیش از ترور شاه قاجار مخفیانه و با چاپ ژلاتینی در تبریز منتشر می‌شده است. این نشریه به دلیل امکانات چاپ ژلاتینی، دارای تصویر هم بوده است. «طلوع مصور» نیز یکی از قدیمی‌ترین نشریات طنز و فکاهی ایران است که با داشتن مجوز انتشار رسمی، تنها شش شماره در بوشهر نشر یافته‌ است.
«طلوع مصور» دارای کاریکاتور بوده ‌است؛ اما اینکه کاریکاتورهایش تولیدی بوده یا از نشریات خارجی برداشته می‌شده و اینکه چه کسی آنها را می‌کشیده است، به علت دردست‌نبودن نشریه نامشخص است.
در سال ١٩٠١ میلادی، برابر با ١٢٨٠ خورشیدی، در پنجمین شماره نشریه «ادب» چاپ مشهد، کاریکاتوری از «حسین ‌الموسوی»، نقاش‌باشی آستان قدس رضوی، منتشر شد که به‌تازگی در بعضی از مقالات اشاره کرده‌اند ازجمله اولین کاریکاتورهای مطبوعاتی ایران است. با درنظرگرفتن «طلوع مصور» که نشریه‌ای صرفا فکاهی و کاریکاتوری بوده است و «شبنامه صفراف» و احتمالا شبنامه‌های دیگری که در پایان دوران ناصری به‌صورت تک‌ورقی انتشار می‌یافته است، کاریکاتور «حسین الموسوی» در نشریه «ادب» را باید از اولین کاریکاتورهای مطبوعاتی ایران دانست و نه آغازی برای کاریکاتور مطبوعاتی در ایران.
برای اینکه مقایسه‌ای درباره ظهور کاریکاتور مطبوعاتی در ایران و اروپا داشته باشیم، به ذکر چند تاریخ اشاره می‌کنم:
مجله «کاریکاتور» در فرانسه به سال ١٨٣٠ میلادی برابر با ١٢٠٩ خورشیدی مقارن با سلطنت فتحعلیشاه قاجار، «شاری واری» در فرانسه به سال ١٨٣٢ میلادی برابر با ١٢١١ خورشیدی، مجله «پانچ» چاپ انگلستان به سال ١٨٤١ میلادی برابر با ١٢٢٠ خورشیدی مقارن با سلطنت محمدشاه قاجار، نشریه «فلگنده بلاتر» به سال ١٨٤٤ میلادی برابر با ١٢٢٣ خورشیدی، چهار سال مانده به پایان دوره محمدشاه قاجار، نشریه «سیمپلی سیسی موس» در آلمان به سال ١٨٩٦ برابر با ١٢٧٥ خورشیدی مقارن با سلطنت مظفرالدین‌شاه قاجار و هشت سال قبل از انقلاب مشروطه.
بسیاری از بزرگان کاریکاتور جهان در این نشریات کار می‌کرده‌اند، ازجمله می‌توان به «دومیه»، «گرانویل»، «گاوارنی»، «چام»، «تینیل»، «جان لیچ»، «هاینه» و «کاسپار براون» اشاره کرد. با این حساب، چاپ کاریکاتوری در نشریه «ادب» لااقل باید ٧٠ سال بعد از انتشار مطبوعات طنز و فکاهی در اروپا باشد. این در حالی ‌است که ما تنها به بعضی از نشریات چاپ اروپا اشاره کردیم؛ در غیر این صورت، اگر چاپ کتاب‌های کاریکاتور و تابلوهای کاریکاتوری هنرمندانی مانند «هوگارت»، «گزی»، «کاراکسی» و «بروگل» را به حساب آوریم، این زمان بسیار طولانی‌تر خواهد شد.
کاریکاتور در ایران با ظهور و امکان چاپ سنگی به مطبوعات راه یافت. علت اینکه «طلوع مصور» نتوانست بیش‌ از شش شماره منتشر شود، نبودن امکان چاپ سنگی و گراورساز و طراح این کار بوده است. چاپ‌های دستی ژلاتینی نمی‌توانست گستره وسیع چاپ سنگی را داشته باشد. نشریه‌های ژلاتینی به صورت اعلامیه‌های تک‌ورقی به چاپ می‌رسید و بعضا دارای تصویر یا کلیشه‌ای بود که با کیفیت پایینی چاپ می‌شد. در شماره ١٤٥ سال چهارم روزنامه «ادب» درباره چاپ کاریکاتور آمده ‌است: «هواخواهان مکرر از ما کاریکاتور که در نظر ارباب نظر خیلی مطبوع است خواستارند، اما به علت مقدورنبودن چاپ سنگی این کار میسر نمی‌شود».
با ظهور نشریه «ملانصرالدین» در سال ١٩٠٦ میلادی برابر با ١٢٨٥ خورشیدی، امکانی جدید برای الگو قرارگرفتن این نشریه فراهم شد. «ملانصرالدین» از نظر ادبی، شیوه پرداختن به مسائل طنز و فکاهی و نوع سوژه‌یابی و همچنین از نظر تصویری مورد تأیید نشریات طنز ایران قرار گرفت و تا مدت‌ها تأثیر عمده‌ای بر نشریات طنز و فکاهی منطقه بر جا گذاشت.
نشریات طنز و فکاهی ایران در مقاطع مختلف سیاسی نیز قابل بررسی هستند. به‌طورکلی این مقاطع را از نظر سیاسی می‌توان چنین تقسیم‌بندی کرد:
١) پیش از مشروطه تا زمان پیروزی انقلاب مشروطه ایران؛ در مجموع پنج نشریه.
٢) از پیروزی انقلاب مشروطه ایران تا سقوط حکومت قاجار که شامل دو مرحله مشخص تاریخی می‌شود:
الف: از پیروزی مشروطه تا به‌توپ‌بستن مجلس شورای ملی و توقیف نشریات‌
ب: از سقوط محمدعلی‌شاه قاجار تا پایان دوره قاجاری
در مرحله اول که دوران شکوفایی مطبوعات طنز بعد از پیروزی مشروطه بوده؛ ٢٠ نشریه انتشار یافته است. در مرحله دوم نیز بعد از خلع محمدعلی‌شاه تا پایان دوره قاجار در مجموع ٣٢ عنوان نشریه جدید منتشر شده است.
٣) از روی‌کارآمدن رضاشاه تا شهریور ١٣٢٠ خورشیدی در مجموع ٢٠ عنوان نشریه جدید طنز و فکاهی همراه با کاریکاتور منتشر شده‌ است.
٤) از شهریور ١٣٢٠ خورشیدی تا کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢؛ کل نشریات طنز و فکاهی این دوره ٦٩ عنوان بوده‌ است.
٥) از کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ خورشیدی تا سال ١٣٥٧؛ در مجموع ١٠ عنوان، که سه عنوان آن مربوط به انتشار مجدد هفته‌نامه، ماهنامه و سالنامه «توفیق» است که در سال ١٣٥٠ برای همیشه توقیف شد و چند ضمیمه فکاهی در نشریاتی چون «تهران مصور» و «کشکیات». از این میان، در اصل، تنها مجله «کاریکاتور» به سردبیری محسن دولو را می‌توان بعد از ١٣٤٧ معتبر دانست.
٦) از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ١٣٥٧ تا زمان حال.
جمع نشریات پنج دوره اول قریب به ١٥٠ عنوان نشریه می‌شود که با افزودن تقریبی ٥٠ نشریه بعد از انقلاب اسلامی، می‌توان گفت که در این شش دوره تاریخی نزدیک به ٢٠٠ نشریه طنز و فکاهی در ایران منتشر
 شده ‌است.
در هر دوره‌ای تعدادی از نشریات دارای اهمیت بیشتری بوده‌اند و از نظر نوشتاری یا تصویری در خاطره‌ها مانده‌اند. در دوره اول، «شاهسون»، «ادب» و «شبنامه صفراف»؛ در دوره دوم، «آذربایجان»، «نسیم شمال»، «کشکول»، «بهلول» و نوشته‌های «دهخدا» با امضای «دخو»، «صوراسرافیل»، «حشرات‌الارض»، «گل زرد»، «قرن بیستم» و «ناهید»؛ در دوره سوم نشریات «ناهید» و «امید»، در دوره چهارم نشریات «باباشمل»، «شهر فرنگ»، «چلنگر» و «حاجی‌بابا»؛ و در دوره پنجم نشریات «توفیق» و «کاریکاتور» محسن دولو,٢
دوره ششم شامل نمونه‌های مختلفی از مطبوعات طنز و فکاهی است. از جمله ادامه طنز و فکاهی سنتی در ایران که نمونه بارز آن نشریات «گل‌آقا» است. ظهور نشریات تخصصی طنز تصویری مانند «کیهان کاریکاتور» و همچنین ماهنامه «طنز و کاریکاتور» به سردبیری «جواد علیزاده» که از سال ١٣٦٩ تا امروز منتشر می‌شود. ارائه کاریکاتور مطبوعاتی در بسیار از روزنامه‌ها و نشریات سیاسی و اجتماعی نیز از دیگر تحولات دو دهه اخیر بوده‌ است.
در نشریات دوره‌های نخستین با موضوعات مختلفی روبه‌رو می‌شویم که اهم آنها عبارت‌اند از: روی جلد، پشت جلد، سرمقاله، شعر، لطیفه، نکته، داستان کوتاه، کلیشه‌های تزیینی، مصورسازی لطیفه‌ها، کاریکاتور چهره و کاریکاتورهای اجتماعی و سیاسی.
بنا به تجربه عظیم ایرانیان در زمینه ادبیات به‌ویژه در شعر، اشعار ارائه‌شده در این نشریات دارای قالب‌بندی و قدرت بیشتری هستند. نوع ساده‌نویسی در قطعه‌ها و داستان‌های کوتاه نیز درخور توجه و بررسی است؛ اما درباره تصویر تا مدت‌ها به علت مشکلات چاپ سنگی صفحات خاصی را که معمولا روی جلد و پشت جلد بوده به کاریکاتور اختصاص می‌دادند. یکی از مشکلات این‌دسته از کاریکاتورها این است که بسیاری از آنها امضا ندارند و اگر هم امضا دارند چندان خوانا نیست.
در مواردی شیوه‌ و سبک کار نیز کاملا در حال تغییر است و نشان می‌دهد از تصاویر دیگران به‌ویژه کارهای خارجی اقتباس می‌شود. این روند دست‌کم تا پایان دهه ١٣٢٠ ادامه دارد. اغلب طراحان این کاریکاتورها نقاشان زبردستی هستند و آتلیه شخصی و کارگاه‌های آموزش هنری دارند. بسیاری نیز به کارهایی دیگری چون طراحی جلد و تصویرسازی ‌کتاب می‌پردازند. بیشتر کارهای آنها به طراحی شباهت دارد تا کاریکاتور. اولین کاریکاتورها دارای گویش‌های بادکنکی یا بالن‌های گویش نیستند. گرچه همه کاریکاتورها دارای شرح است و این شرح‌ها یا به‌صورت نوشته زیر کاریکاتور یا با شماره‌گذاری هر صفحه‌ای در حاشیه طرح توضیح داده شده است.
بسیاری از هنرمندان در آن دوره در چاپخانه‌ها به‌عنوان گراورساز کار می‌کرده‌اند. گراورسازان افراد هنرمند و ماهری بودند که طرح‌های دیگران را روی سنگ پیاده می‌کرده‌اند و گاهی خود خالق طرح هم بوده‌اند که در این‌صورت فقط نام گراورسازی در امضای کاریکاتور آمده است. کارگاه‌های گراورسازی که معمولا در کنار یا همراه با چاپخانه‌ بوده، کار چاپ سنگی را انجام می‌دادند.
گرچه تعداد کاریکاتوریست‌ها و طراحان هجویه‌های تصویری نسبت به نویسنده‌ها و شاعران کمتر است، اما تعداد مصوران هم کم نبوده ‌است. در این مقدمه ما نمی‌توانیم به شیوه کار هیچ‌کدام اشاره و تنها به نام آنها یا نامی مستعار از آنان اشاره می‌کنیم. پیش از ذکر اسامی باید به این نکته اشاره کنیم که از دهه ١٣٤٠ به بعد جریانی نو در کاریکاتور ایران ظهور کرد که راهی را برای بازبینی و کاریکاتور و گامی به جلو گشود. این کار از سوی کسانی مانند «رسام ارژنگی»، «جعفر تجارتچی»، «حسین بنایی»، «بیوک احمری» و «غلامعلی لطیفی» شروع شده بود و هرکدام از این طراحان به‌گونه‌ای بر پیشرفت کاریکاتور در ایران تأثیر گذاشته بودند، اما در دهه ١٣٤٠ به‌دلیل تماس بیشتر با شیوه کاریکاتور اروپا و دریافت‌های جدید از تصویر و موج مدرنیسمی که از سوی نشریات آن زمان و هنرمندان رایج می‌شد، تحول خاصی در کاریکاتور ایران ایجاد کرد. به این ترتیب شیوه‌های ساده فکاهیِ اجتماعی و برداشت‌های رایج چند دهه کاریکاتور ایران زمینه‌ای پیدا کرد تا از طرفی به مفاهیم کلی‌ و جامع‌تر و از طرف دیگر به مفاهیم کوچک‌تر و انتزاعی بپردازد. به مرور ادبیات از تصویر جدا شد و در چندین ‌سال کاریکاتور به‌عنوان یک اثر هنری جای خود را باز کرد. طبعا این زایش جدید ساده نبود. بحث‌هایی درگرفت و نقد کاریکاتور نیز از همان دهه ١٣٤٠ در ایران شروع شد.
از آن تاریخ دو ژانر کلی در کاریکاتور ایران معمول شد؛ یکی شیوه سنتی که با وجود همه دستاوردهای خود در تاریخ تحولش به روش سنتی خود در مطبوعات ادامه داد و دیگری شیوه جدید که جای خود را در نشریات روشنفکری، ادبی و جدی باز کرد. شیوه دوم در سالیان اخیر نه‌تنها مطبوعات را ترک نکرد، بلکه با حفظ روش خود به گسترده‌ترین عرصه مطبوعاتی یعنی روزنامه‌ها نیز گام نهاد. نسل جدید کاریکاتوریست‌های ایران مرهون دستاوردهای شیوه دوم کاریکاتور در ایران هستند. گرچه بسیاری از آنها کار خود را با نشریاتی شروع کردند که مطابق با اصول سنتی کاریکاتور ایران و بنا به طیف گسترده خوانندگان خاص و مخاطبان خود موازین سنتی این هنر را دنبال می‌کردند. بنا به یک برداشت کلی، هر دو دسته را موفق می‌بینیم. این نظر درست است که هر جریانی بنا به ضرورتی امکان وقوع و ادامه می‌یابد، اما این راه کوبیده شده را چه کسانی هموار کردند؟ شاید ما تنها بتوانیم با احترام نامی از آنها ببریم تا در این صفحه که می‌خواهد به هنر کاریکاتور ایران با نگاهی موشکافانه و تخصصی بپردازد، یادی از فعالان و استادان این هنر کرده باشیم.
حسین طاهرزاده، بهزاد، حسن محمدزاده، حسین الموسوی، ر. رحیم‌زاده، حسین‌خان شیخ، حسین‌علی، میرزاآقا علی‌رضا، میرزاعلی مزین، مصطفی معتضدی، رسام ارژنگی، کریم مقصودی، میرزاعبدالله وزیرزاده، رحمت‌الله زندیه، حسین بنایی، فرخ وحید، علی‌اصغر نیکزاد، م. سیاح، جلال نعمت‌اللهی، پرویز خطیبی، جلال میربابایی، مرتضی صوتی، ن. هما، ح. شادانفر، ب. نصیری، ماهر، شاهرخ باصری، س. صبا، روح‌الله داوری، وارتکس درهوانسیان، ن. اعتمادی، یاسری، وثوق، حسین توفیق، طواف‌زاده، ولفگانگ ویلیات، مرتضی خانعلی، یحیی خالقی، آلبرت حکاکیان، ماشاءالله ادهمی، کوروش سلیمانی، فرامرز گل‌زاده، شریفی، بنی‌عزیزی، آذربد، دکتر جمشید وحیدی، بیوک احمری، محسن دولو، جعفر تجارتچی، حسن توفیق، غلامعلی لطیفی، اردشیر محصص، کامبیز درم‌بخش و احمد سخاورز.
پی‌نوشت:
١. باید تأکید کنیم که واژه «طنز» درباره بسیاری از نشریات کاربرد درستی ندارد. بعضی از نشریات فکاهی بوده‌اند. عده‌ای به علت داشتن مقالات انتقادی و گاه نوعی «شوخ‌طبعی» در شمار طنز به حساب آمده‌اند. با این جهت ذکر واژه طنز، نشانه گستره‌ای است از فکاهی، هجو، هزل و انتقاد.
٢. مشخص‌کردن این نشریات که از میان نزدیک به ٢٠٠ نشریه انتخاب کردیم به این علت است که بسیاری از نشریات طنز و فکاهی، کمکیِ نشریات دیگر بوده‌اند و در زمان توقیف نشریه اصلی منتشر می‌شده‌اند. مانند «ناهید» که چندین نشریه یدک داشت یا بعضی از نشریات که در یک یا چند شماره بیشتر منتشر نشده‌اند یا عمر بعضی از آنها از چند ماه تجاوز نکرده است.