شناسهٔ خبر: 51608 - سرویس دیگر رسانه ها

نقدی تاریخی بر تقلیدهای خنک/  روزنامه‌نگار سرشناس از سفر فرنگ چه رهاوردهایی با خود داشت

مدیر روزنامه اطلاعات، با چه گواه‌هایی، فرنگی‌مآبی ایرانیان عصر پهلوی اول را به نقد کشید


فرهنگ امروز/آبان روزگار: فرنگی‌مآبی که یکی از پدیده‌های فرآیند تجدد در تاریخ ایران معاصر به شمار می‌آمد، مخالفانی بسیار داشت. جامعه ایران از میانه‌های روزگار حکومت قاجار تا دوره پهلوی اول، دگرگونی‌هایی مهم از سرگذراند. این دگرگونی‌های تاثیرگذار در زمینه‌های گوناگون، با مفهومی قراردادی با نام «تجدد» در ایران شناخته می‌شود که پس از چند دهه از شکل‌گیری و گسترش بسترهای آن در دهه‌های پایانی دوره قاجار، با تعریف یک پروژه گسترده حکومتی که تاریخ‌نگاران نام «مدرنیزاسیون» بر آن نهاده‌اند، شیوه زیست فردی و اجتماعی را در ایران زیرورو کرد و ایرانیان را به دوره‌ای تازه از زندگی برد. شیوه مرسوم زندگی به‌ویژه در زمینه‌هایی چون پوشش، خوراک و هزینه‌ها، ادبیات و شیوه سخن‌گفتن، پیدایش نشریه‌ها به‌ویژه روزنامه‌ها، مدرسه‌های نوین، صنایع و تاسیسات جدید، نهادهای نوین شهری همچون کافه، سینما و رستوران، وسایل ارتباطی همچون هواپیما و خودرو، طب و داروسازی از حوزه‌هایی به شمار می‌آمدند که در روزگار یادشده، از تمدن جدید غرب تاثیر بسیار پذیرفتند. دگرگونی‌ها در این حوزه‌ها به اندازه‌ای گسترده بود که بخش‌هایی مهم و تاثیرگذار در جامعه سنتی ایران را با نگرانی‌هایی روبه‌رو می‌کرد. پاره‌ای مخالفت‌ها و ایستادگی‌ها با مظاهر و نمادهای تمدن نوین از آن‌جا سرچشمه می‌گرفت که جامعه ایران در گذر سده‌های گذشته، دگرگونی‌های جدی در حوزه‌های یادشده از سر نگذرانده بود؛ همچنین پاره‌ای دستاوردها و پیامدهای آن تمدن را برای جامعه ایران زیان‌آور می‌پنداشت و سرانجام، بر آن بود آن دگرگونی‌ها، تنها بخشی از ظاهر تمدن نوین غرب را به ایران آورده، درحالی‌که مفهوم واقعی و محتوایی نوسازی (رنسانس) در همان غرب مانده و به ایران نرسیده است. این مسأله موجب می‌شد پاره‌ای مصلحان اجتماعی در ایران، بر آن شوند دستاوردها و پیامدهای تجدد در ایران را به نقد کشیده یا در پی اصلاح آن برآیند. اینان به روشی نقد می‌کردند که به تعبیرشان «فرنگی‌مآبی» نامیده می‌شد؛ برداشتی نادرست، ناقص و ابتر از دگرگونی‌های زندگی فردی و اجتماعی در غرب!

رهاورد تازه روزنامه‌نگار سرشناس از سفر فرنگ
عباس مسعودی، نامی آشنا در تاریخ یکصدوپنجاه ساله روزنامه‌نگاری در ایران به شمار می‌آمد. او با بنیان‌گذاری و انتشار روزنامه اطلاعات که اکنون قدیم‌ترین روزنامه درحال انتشار ایرانی به‌شمار می‌آید، جریانی نو در مسیر روزنامه‌نگاری ایرانی پدید آورد. روزنامه اطلاعات به‌ سال ١٣٠٥ خورشیدی منتشر شد و به‌زودی توانست جایگاهی ویژه در گستره روزنامه‌نگاری ایران یابد. مسعودی در سال‌های پس از انتشار روزنامه، پس از بازگشت از سفری به فرانسه، کوشید نگرش خود را درباره دگرگونی‌های اجتماعی ایران در آن روزگار، در نوشتارهایی به تفصیل در روزنامه بیان دارد. انتقادهایی نسبت به شیوه ویژه الگوگیری ایرانیان از فرآیند مدرنیته و صنعتی‌سازی در اروپا به‌ویژه در زمینه زندگی فردی و اجتماعی، به روشنی در نوشتارهای او به چشم می‌آید. او در یکی از نوشته‌های خود به تاریخ سی‌ام اردیبهشت ١٣٠٩خورشیدی با نام «تشکیل عائله» یادآور می‌شود رسم‌هایی که ایرانیان آن روزگار از زندگی اروپایی وام گرفته‌اند، نادرست و اشتباه بوده است. او به‌ویژه زنان را به نقد می‌کشد که چرا از همه دستاوردهای مهم زندگی فردی و اجتماعی در اروپا، تنها مدهای تجملاتی در زمینه پوشش و شیوه زندگی را پیروی کرده‌اند. مدیر روزنامه اطلاعات با اشاره به سادگی زندگی مردم در پاریس تاکید می‌کند آنچه در ایران به پیروی از زندگی فرانسوی رواج یافته، به نادرستی الگو گرفته شده است. او نتیجه می‌گیرد زنان ایرانی برداشتی نادرست از روش زندگی در غرب داشته‌اند «خانم‌های ما از شیکی و قشنگی زن‌های اروپا و لباس آنها چیزهایی از دور می‌شنوند و شیفته آن زیبایی‌ها شده از مد جدید تقلید می‌کنند غافل از این‌که این تجملات مربوط بعائله‌ها و خانواده‌ها نیست، بلکه اختصاص بجمعی زن‌های بوالهوس که بیشتر از خارج برای گردش و تفریح بپاریس می‌آیند دارد». عباس مسعودی سپس تاکید می‌کند تصویر واقعی از تمدن نوین غرب، برخلاف آن چیزی بوده که ایرانیان آن روزگار دریافته‌اند «اگر بنابر تقلید است چرا صفات خوب را تقلید نمی‌کنند، از ملکات حمیده، محبت‌های فامیلی، عشق و علاقه بزندگی از راه صرفه‌جویی و نگاهداری اموال خود و شوهر و توجه به معلومات و تربیت فرزندان و بالاخره خداپرستی و مذهب‌دوستی و راه عبادت و بسوی خدا رفتن و از این چیزها یاد نمی‌گیرند». این روزنامه‌نگار سرشناس در نوشتار خویش، آن تقلیدهای نادرست را عامل پاره‌ای پیامدهای ناخوشایند اجتماعی در جامعه ایران اواخر قاجار و اوایل پهلوی اول برشمرده است «همین تجمل‌پرستی و تقلیدهای خنک است که جوان‌ها را در ایران از ازدواج گریزان ساخته است، روی همین افکار بتشکیل عائله در ایران توجه نمیشود و تربیت فرزند روی اصول غلط انجام می‌گردد و حال آن‌که دنیایی را که من از نزدیک می‌بینم غیر از آنست که قبلا فکر می‌کردم، در این‌جا جز سادگی و بی‌تکلفی چیزی نیست، جز صداقت و صمیمیت و محبت نظری افراد با یکدیگر ندارند و سر ترقی و عظمت آنها از همین مسائل کوچک شروع می‌گردد».
 

کودکان را به روشی نو بپرورانید
مدیر روزنامه اطلاعات، در نوشتاری دیگر، به یکی دیگر از دستاوردهای سفر خویش به فرانسه اشاره می‌کند؛ روش‌های نوین تربیت و پرورش کودکان! دگرگونی در شیوه تربیت کودکان، یکی از دستاوردهای کوشش‌های مصلحانه ایرانیان در یک سده اخیر به شمار می‌آمده است. این فرآیند در گذر زمان، از تربیت کودکان بر مدار باورهای سنتی، آرام‌آرام در یکصدسال اخیر، به پرورش و تربیت روشمند و نوین فرزندان و توجه به «پدیده کودکی» گرایش یافت. مسعودی، در نوشتاری دراین‌باره به تاریخ ٢٤خرداد ١٣٠٩خورشیدی، با اشاره به شیوه تربیت کودکان در آن کشور، روش‌های خانواده‌های ایرانی را در این زمینه به نقد کشیده است. او درباره شیوه‌های تربیتی کودکان در فرانسه می‌نویسد «تل‌های کوچک خاک نرمی که در باغ‌های قشنگ، گوشه و کنار جنگل‌ها، تفرج‌گاههای عمومی پاریس ریخته شده برای تربیت همان صنعتگران و مخترعینی است که نسل این مملکت را تشکیل میدهند، این خاکهایی است که اداره بلدیه پاریس در گوشه و کنار باغ‌های عمومی می‌ریزد برای این‌که اطفال بازی کنند. می‌خواهیم بفهمیم نظر اغلبی از هموطنان ما صائب‌تر است که اطفال را از خاکبازی منع می‌دارند و آن را کار زشتی می‌دانند یا نظر اینها که بچه را طبق میل طبیعی خود بخاکبازی و امیدارند». این نویسنده و روزنامه‌نگار در ادامه به روش‌های فرهنگی و اجتماعی تربیت کودکان در کشور فرانسه این‌گونه اشاره می‌کند «در این‌جا طفل را از کودکی، از زمانی که بحرف و براه می‌افتد تحت‌توجه قرار می‌دهند، با او حرف میزنند، بسئوالات و پرحرفی‌های بچه پاسخ میدهند همینکه بزرگ شد او را در موزه‌ها گردش می‌دهند، همه را باو نشان می‌دهند، آثار تاریخی کشور خود را برای بیدارکردن احساسات ملی و وطنی طفل مفصل توضیح می‌دهند، خرافات و اوهام را از مغز بچه دور می‌سازند و بالاخره در این‌جا متوجه این نکته هستند که مرحله تربیت طفل در دامان مادر مهم‌ترین مرحله تربیت نسل می‌باشد». اشاره مسعودی به بالیدن فرزند در دامان مادر در فرانسه، در شرایطی است که بسیاری از خانواده‌های متوسط و ثروتمند ایرانی، تربیت فرزندان‌شان را به دایه‌ها و لله‌ها می‌سپردند و کودک در سال‌های نخست، از پرورش و بالیدن نزد مادر محروم می‌ماند؛ نکته‌ای است که مدیر روزنامه اطلاعات به‌گونه کلی بدان اشاره می‌کند «متاسفانه این نکات در کشور ما هیچ رعایت نمی‌شود و مردم بچگونگی تربیت بچه آشنا نیستند و بدان وقع و اهمیت نمی‌گذارند».

منبع: شهروند