به گزارش فرهنگ امروز به نقل از شهروند؛ پزشکی در ایران، پیشینهای دراز و درخشان دارد. ایرانیان در نخستین سدههای اسلامی در این زمینه به پیشرفتهایی مهم دست یافتند. پزشکی در ایران اما در سدههای متاخر با رکودی چشمگیر همراه شد که همتراز با دیگر پدیدههای جامعه بود. صادق سجادی در مدخل «جراحی» در دایرهالمعارف بزرگ اسلامی درباره فرود پزشکی و جراحی در سرزمینهای اسلامی مینویسد «پزشکی و جراحی در جهان اسلام مانند بسیاری از دانشهای دیگر در قرون متأخر دچار رکود شد. در قلمرو وسیع ترکان عثمانی، ایران عصر صفوی تا میانۀ دورۀ قاجار، و شبه قارۀ روزگار تیموریان به ندرت به پزشک و جراحی برمیخوریم که خبرت و استادی را با قدرتِ ابداع و ابتکار و تصنیف یکجا جمع کرده باشد». او درباره شیوههای فعالیت پزشکان در روزگار افول پزشکی در ایران و دیگر سرزمینهای اسلامی در دوره یادشده چنین سخن میراند «مهمترین فعالیت اکثریت قاطع همین معدود پزشکان و جراحان تحصیلکردۀ این ادوار هم در پیروی از متقدمان و حداکثر شرح آثار یا تکرار سخنان آنان خلاصه میشد و دستکم در ایرانِ این ادوار، بسیاری از امور پزشکی و جراحی به دست دلاکان و عطاران بود». این پژوهشگر از نوشتههای جهانگردان برای درستی روایت خویش گواه آورده است «پولاک [پزشک اتریشی دربار ناصرالدین شاه قاجار] تصریح کرده است که منزلت جراح از دلاک بیشتر نبود و تنها وقتی که حال بیمار خطرناک میشد، آنان را میخواندند و البته این جراحان حتی از حکیمها هم نادانتر بودند». دگرگونیهایی در واپسین دهههای حکومت قاجار، در جامعه ایران پدید آمد که گستره پزشکی و جراحی نیز از آن برکنار نبود «پزشکی نوین که نخست توسط پزشکان دفاتر نمایندگی سیاسی و تجاری دول اروپایی و سپس پزشکان و جراحانی که به خدمت دربارها و دولتهای ایران و عثمانی خوانده میشدند، وارد این سرزمینها شد؛ گرچه در آغاز به کندی پیش میرفت و البته با مخالفتهایی هم روبهرو میشد، ولی چون فوایدش آشکار شد، مردم به آن اقبال نشان دادند و دولتها نیز کسانی را برای تحصیل آن به اروپا فرستادند». گشایش دارالفنون در میانههای عصر قاجار، یک دگرگونی بزرگ در گستره علم و دانش در ایران آن روزگار به شمار میآمد. سجادی دراینباره مینویسد «پس از تأسیس دارالفنون در ١٢٦٨ق، پزشکان اروپایی چون پولاک و طولوزان در شعبه طب آن، که اساس مدرسه بعدی طب و دانشکده پزشکی بود، به تدریس پزشکی و جراحی نظری و عملی پرداختند، کتابها نوشتند و پزشکان و جراحان مبرز تربیت کردند. با آنکه ... فارغالتحصیلان طب و جراحی روی به افزایش نهادند، هنوز کسانی که طب قدیم میدانستند و براساس شیوه قدما طبابت و جراحی میکردند، بهخصوص در شهرهای دور از مرکز بسیار بودند. در ١٣٣٣ق، دولت اعلام کرد که این پزشکان و جراحان باید از وزارت معارف جواز بگیرند. این پزشکان و جراحان را که تا همین اواخر در ایران فعالیت میکردند، «پزشک مجاز» میخواندند. رستهای از اینان اکنون هم با عنوان دندانپزشک یا دندانساز تجربی در ایران به فعالیت مشغولاند که بعضی از آنها گاه به جراحیهای دندان هم میپردازند».