فرهنگ امروز/ بابک احمدی:
در آستانه فرارسیدن اربعین، مجالس تعزیه از روز دوازدهم آبان ماه در محوطه مجموعه تئاتر شهر برپا شده است. براساس اطلاعات منتشر شده در رسانهها، مجالس تعزیه این شبها عبارتند از «مجلس متوکل بن عباسی»، «قانیای فرنگ»، «شهادت امام رضا (ع) »، «شاهچراغ» و «حضرت علی (ع) » که از ساعت ۱۸ روز جمعه دوازدهم آبان ماه به سرپرستی علاءالدین قاسمی در محوطه تئاتر شهر شروع به اجرا میکرد. مدیران ادارهکل هنرهای نمایشی همواره نسبت به برپایی مجالسی از این دست نگاهی ویژه داشتهاند و سعی کردهاند چراغ رو به خاموشی این هنر در میان نسل جوان نیز روشن بماند. گرچه برای به جریان افتادن این هنر الهامبخش قطعا باید برنامهریزیهای گستردهتری صورت بگیرد. به عنوان نمونه داود فتحعلی بیگی، یکی از فعالان پیشکسوت این عرصه در گفتوگو با «اعتماد» درباره کیفیت حال حاضر مجالس تعزیه میگوید: «چندان نمیتوان ادعا کرد کیفیت مجالس تعزیه در تمام شهرها به یک تناسب رو به افزایش است. یکی از دلایل ضعف کیفی هم از دست رفتن اساتید این حوزه است، در گام بعد اینکه جایی برای آموزش تعزیه وجود ندارد و ما شاهد برگزاری هیچ کارگاه و آموزشی نیستیم. گرچه در زمینه آموزش هم یک بخش ماجرا به آموزشدهنده ارتباط دارد و بخشی هم به اینکه مسوولان شرایط مناسب را فراهم کنند.» وجود سالن اختصاصی برای برپایی مجالس تعزیه از جمله دغدغههای سالهای اخیر فعالان این عرصه بوده و آنها به هرطریق خواسته خود را به گوش مسوولان رساندهاند. به عنوان نمونه داود فتحعلیبیگی در مقام مدیر کانون تعزیه و نمایشهای آیینی- سنتی بارها مسوولان سازمان میراث فرهنگی را خطاب قرار داده و خواستار مسوولیتپذیری این نهاد دارای امکانات در قبال سرنوشت تعزیه شده است. او درباره ضرورت وجود یک محل اختصاصی برای برپایی مجالس تعزیه میگوید: «در این صورت ما میتوانیم حمایتهای مالی بانیان تعزیه را داشته باشیم و از سوی دیگر تماشاگر ثابت جذب کنیم. اگر محل ثابت برای اجرا وجود داشته باشد علاقهمندان زیادی جذب تعزیه میشوند و در کنار آن کارهای مختلف مرتبط با این فرهنگ شکل میگیرد. » این مدرس دانشگاه به سابقه تاریخی وجود تکیهها و اجرای تعزیه در چنین اماکنی اشاره میکند و در پاسخ به این پرسش که آیا امروزه تکیهای تاریخی برای اجرای تعزیه سراغ دارد یا خیر؟ میگوید: «اصولا یکی از مشکلات اساسی این است که محلهای موجود را در اختیار ما قرار نمیدهند چون برایشان حکم پاتوق را پیدا کرده است. افراد صاحب نفوذ در تکایا بیشتر با مجلس ختم و روضهخوانی موافق هستند و بعضا رغبتی به برپایی تعزیه نشان نمیدهند. » او پرسش اساسی را متوجه سازمانهایی مانند اوقاف و میراث فرهنگی دانست و ادامه داد: «ما به ساخت یک محل ثابت برای اجرای تعزیه نیاز داریم و سازمانهایی مانند اوقاف و میراث فرهنگی زمینها و موقوفات بسیار زیادی در اختیار دارند. اتفاقا امکان دارد یک نفر مشخصا زمین یا ملکی را وقف تعزیه کرده باشد اما سازمانها معتقدند تفاوت ندارد عزداری چگونه برپا شود.»
علاالدین قاسمی که برگزاری شبهای تعزیه در محوطه تئاترشهر را برعهد دارد درباره لزوم وجود تکیه یا سالن اختصاصی به منظور اجرای آثار میگوید: «فقط محلی مانند تکیه میتواند جایگاه تعزیه باشد. من پانزده سال است که دنبال اجرایی کردن این ایده دویدهام و به نهادهای گوناگون نامه نوشتهام ولی متاسفانه به هیچ نتیجهای نمیرسد. در صورتی که تاسیس یک محل معین برای اجرای تعزیه فقط یک کارکرد ندارد و حتی میتوان ظرفیتی به وجود آورد که بازارچه محصولات سنتی استانهای ایران به صورت دایمی کنار تکیه فعال شود و از این مکان حتی به منظور معرفی داشتههای کشور به گردشگران خارجی استفاده کنیم. فقط کافی است که مسوولان دولتی و شهرداری بخواهند تا همهچیز به سرعت مهیا شود. این همه زمین خالی و امکاناتی که بیکار افتاده میتواند در اختیار تعزیه قرار بگیرد. افراد خیرخواهی هم وجود دارند که هزینه راهاندازی یک تکیه را بپردازند. »
فتحعلیبیگی نوک پیکان انتقاد خود را به سمت سازمان میراث فرهنگی گرفت؛ چراکه به گفته او «بعد از ثبت هنر تعزیه در یونسکو هیچ تلاشی در زمینه چاپ کتاب، برپایی برنامههای فرهنگی و توزیع فیلمهای مرتبط با موضوع انجام نداده و آگاهی اعضای این زیرمجموعه سازمان ملل در مقایسه با پیش از ثبت تعزیه تغییر چندانی نداشته است. این هنرمند درباره علت این غفلت میگوید: «علتش این است که عدهای نمیخواهند هنر تعزیه رونق بگیرد. درحالی که باید توجه داشته باشند اگر همچنان شاهد ابراز علاقه و حمایت مردم هستیم لابد علتی دارد ولی شما میبینید تلویزیون در ماه محرم و صفر این همه برنامه نشان میدهد ولی دریغ از نشان دادن تصویری از اجرای تعزیه. حتی در سریالها از تعزیه حرف میزنند ولی شما خودش را نمیبینید. در نهایت تاکید میکنم اگر تعزیه واجد ارزش نبود تا امروز باقی نمیماند. »
محمدحسین ناصربخت، از پژوهشگران حوزه نمایشهای آیینی و سنتی ایرانی در این باره میگوید: «اگر گروه نمونهای در محل اختصاصی و ثابت وجود داشته باشد قطعا در درازمدت به مرجعی برای آموزش دیگر گروهها تبدیل خواهد شد. به هرحال شکلها و شیوههای متفاوت تعزیه وجود دارد که بسیاری از آنها در طول سال اجرا نمیشوند و در صورت وجود یک تکیه مشخص برای تعزیه این مجالس نیز امکان حیات پیدا میکنند. »
اما علاءالدین قاسمی از مناسبتها و جشنواره آیینی- سنتی به عنوان تنها مقطع اجرای تعزیه یاد میکند و میگوید: «گاهی به این فکر میکنم که اگر در دوره ناصرالدین شاه تکیه دولت راه نمیافتاد سرنوشت ما امروز چه بود؟ بارها به شهرداری درخواست دادیم ولی متاسفانه همکاری صورت نگرفت. فکر میکنم باید با مرجعی وارد گفتوگو شویم که وقتی دستوری صادر میکند کار حتما انجام میشود.»
این تعزیه خوان با تاکید بر اقبال مردمی از این هنر ادامه میدهد: «اقبال مردمی وجود دارد ولی چیزی که مورد نظر من است اتفاق نمیافتد. چون به عنوان مثال ناچارم به دلایل مختلف متن سه ساعته را برای یک ساعت تنظیم کنم. این در حالی است که اگر ما یک محل مشخص برای اجرا داشته باشیم، قطعا شاهد رونق کیفی کارها خواهیم بود.»
روزنامه اعتماد