شناسهٔ خبر: 52339 - سرویس دیگر رسانه ها

دکارت متأثر از یک فیلسوف زن بود؟

کریستیا مرسر، استاد فلسفه دانشگاه کلمبیا، معتقد است که مراحل بنیادین تأملات دکارت تا حدی منعکس‌کننده آثار ترزا آویلایی، راهبه کاتولیک قرن شانزدهمی، است.


فرهنگ امروز/ هوراد عسکری: کریستیا مرسر، استاد فلسفه دانشگاه کلمبیا، معتقد است که مراحل بنیادین تأملات دکارت تا حدی منعکس‌کننده آثار ترزا آویلایی، راهبه کاتولیک قرن شانزدهمی، است.
چندی پیش، پروفسور کریستیا مرسر، مقاله‌ای با عنوان «دکارت مشهورترین فکرش را از یک زن وام گرفته بود» در نشریه «مطالعات فلسفی» (philosophical studies) منتشر کرد و گزارشی از این مطالعه را در مجله «Quartz» نیز قرار داد. اخیراً سایت ترجمان به قلم امیر قاجارگر ترجمه‌ای‌ از این گزارش را منتشر کرده است.
دکارت را از آن جهت «پدر فلسفه جدید» دانسته‌اند که نوآور بود و با آثارش بین خود با متفکران پیشین مرزی آشکار کشید و با تمرکز بر خودشناسی ذهنِ فردی، تفکر مدرن را بنیان نهاد. اما پروفسور مرسر، این روایت را نادرست تلقی می‌کند و بر این باور است که علت متفاوت انگاشته شدن دکارت از سایر متفکران هم عصرش به این دلیل بوده است که محققان همواره در جست‌وجوی «مردان متفکر اثرگذار بر اندیشه‌های دکارت» بوده‌اند و در این مسیر از نقش فیلسوف زنی به نام «ترزا آویلایی» غافل ماندند. مرسر در مقاله‌ خود نشان می‌دهد که مراحل بنیادین تأملات دکارت تا چه حد منعکس‌کننده آثار ترزای آویلایی هستند.مرسر در این راستا می‌نویسد: «ترزا، راهبه کاتولیک قرن شانزدهمی، در زمان دکارت بسیار بانفوذ، مشهور و معتبر بود. در زمانه او، تنها راه پرداختن زنان به نکته‌سنجی‌های فلسفی، نوشتن در باب مراقبه و ارتباط با خدا بود. او این کار را به شیوه‌ای عمیقاً فلسفی انجام داد و تأملات دکارت گام‌هایی را دنبال می‌کند که ترزا پیموده بود.»او در این مقاله مدعی شده است؛ نقطه مشترک میان دکارت و ترزا در چگونگی کشف حقایق بنیادین است. هر دو استدلال می‌کنند که ابزار متداول برای شناخت حقیقت (همچون شناخت از راه حواس) به خطا رفته است و از این رو، باورهای فعلی خود در باب جهان را کنار می‌گذارند و به «درون‌نگری اصلی» رجوع می‌کنند. مرسر می‌گوید «اینجا است که می‌اندیشم پس هستم اتفاق می‌افتد.»
این استاد دانشگاه کلمبیا به این نکته هم می‌پردازد که «چرا کسی به تأثیر دکارت از این فیلسوف زن اشاره نمی‌کند؟» و این چرایی را این‌گونه پاسخ می‌دهد که «در مطالعه پیشینه افکار فلاسفه یک سهل‌انگاری بزرگ صورت می‌گیرد و آن این است که همیشه به‌دنبال رد پای مردان متفکر هستند. تنها پرسش محققان و مورخان این بوده که دکارت تحت تأثیر کدام «مرد متفکر» بوده است؟ و به این نکته توجه نکرده‌اند که با چنین نگاه تبعیض جنسیتی شاید به خطا بروند؛ چرا که دکارت نه از اندیشه‌های مردی برجسته، که از تأملات زنی بزرگ تأثیر پذیرفته است.»

منبع: ایران